penetrance


معنی: انفاذ، نفوذ پذیری، قابلیت نفوذ
معانی دیگر: (زادشناسی) تراسهش، نافذ

مترادف ها

انفاذ (اسم)
execution, penetrance, sending

نفوذ پذیری (اسم)
penetrance, permeance, permeability

قابلیت نفوذ (اسم)
penetrance, permeability

تخصصی

[علوم دامی] نفوذ ؛ به درجه ای از نظمی گفته می شود که انتظار می رود یک ژن در فنوتیپی تجلی یابد .
[آمار] درجه بروز

پیشنهاد کاربران

بپرس