pencilled


با مداد کشیده شده، مدادی، با مدادسایه زده، پرتوی، شعاع دار

جمله های نمونه

1. she pencilled in her name and then rubbed it out
او اسم خود را با مداد نوشت و سپس آن را پاک کرد.

2. He told us that the tour was pencilled in for the following March.
[ترجمه گوگل]او به ما گفت که این تور برای مارس بعد مداد شده است
[ترجمه ترگمان]او به ما گفت که این تور در ماه مارس آینده به شرکت در خواهد آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She began rubbing out the pencilled marks in the margin.
[ترجمه گوگل]او شروع به مالیدن آثار مدادی در حاشیه کرد
[ترجمه ترگمان]او شروع کرد به پاک کردن نشانه های مداد در حاشیه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She pencilled the rough outline of the mountain in front of her house.
[ترجمه گوگل]او طرح ناهموار کوه جلوی خانه اش را مداد کرد
[ترجمه ترگمان]او خطوط خشن کوه را جلوی خانه خود کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The pale smoke from the cottage chimney pencilled up.
[ترجمه گوگل]دود کم رنگ از دودکش کلبه با مداد بلند شد
[ترجمه ترگمان]دود پریده رنگی از دودکش کلبه به گوش می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He was pencilled in to play the detective.
[ترجمه گوگل]او را برای بازی در نقش کارآگاه مداد کرده بودند
[ترجمه ترگمان]با مداد شمعی در دست داشت تا نقش کارآگاه را بازی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He pencilled a note to Joseph Daniels.
[ترجمه گوگل]او یادداشتی برای جوزف دانیلز نوشت
[ترجمه ترگمان]یادداشتی به جوزف دانیلز یادداشت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Pickford has been pencilled in as Robson's replacement.
[ترجمه گوگل]پیکفورد به عنوان جانشین رابسون انتخاب شده است
[ترجمه ترگمان]Pickford به عنوان جایگزینی رابسون در نظر گرفته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. She pencilled the rough outline of a house.
[ترجمه گوگل]او طرح کلی یک خانه را مداد کرد
[ترجمه ترگمان]او نمای خشن یک خانه را به من نشان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A previous owner has pencilled 'First Edition' inside the book's cover.
[ترجمه گوگل]صاحب قبلی «نسخه اول» را در داخل جلد کتاب مداد کرده است
[ترجمه ترگمان]صاحب قبلی نسخه اول را در جلد کتاب به تصویر کشیده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. There were notes pencilled in the margin.
[ترجمه گوگل]یادداشت هایی در حاشیه وجود داشت
[ترجمه ترگمان]در حاشیه یادداشت مدادی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. She pencilled on a new crust of eyeshadow and lipstick.
[ترجمه گوگل]او روی پوسته جدیدی از سایه چشم و رژ لب مداد زد
[ترجمه ترگمان]او روی یک پوسته جدیدی از ماتیک و ماتیک نوشته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A hearing has been pencilled in for September 1
[ترجمه گوگل]جلسه دادرسی برای 1 سپتامبر برگزار شده است
[ترجمه ترگمان]در روز یکم ماه سپتامبر یک جلسه دادرسی به امضا رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. At the kitchen table, she pencilled slogans on an envelope.
[ترجمه گوگل]روی میز آشپزخانه، او شعارهایی را روی یک پاکت نوشت
[ترجمه ترگمان]در میز آشپزخانه، آن شعار را روی یک پاکت نامه نوشته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Corrections should be pencilled into the margins.
[ترجمه گوگل]اصلاحات باید با مداد در حاشیه نوشته شود
[ترجمه ترگمان]اصلاحات باید در حاشیه ها گنجانده شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• written in pencil

پیشنهاد کاربران

بپرس