1. penal law
قانون جزایی
2. a penal colony
محل مجازات (تبهکاران)
3. a penal offense
تخلف کیفری
4. Parliament may legislate on any matter of penal law.
[ترجمه گوگل]مجلس می تواند در مورد هر موضوعی از قانون جزایی قانون وضع کند
[ترجمه ترگمان]پارلمان ممکن است در هر مورد از قانون کیفری قانون گذاری کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. They complained about the penal and counter-productive tax rates.
[ترجمه گوگل]آنها از نرخ های مالیاتی جزایی و غیرمولد شکایت داشتند
[ترجمه ترگمان]آن ها از هزینه های کیفری و مقابله با مالیات شکایت کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Employees regarded the childcare charges as penal.
[ترجمه گوگل]کارمندان هزینه های مراقبت از کودک را جزایی می دانستند
[ترجمه ترگمان]کارکنان این مراقبت از کودکان مراقبت از کودکان را به عنوان زندان در نظر می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Criminals could at one time be sentenced to penal servitude .
[ترجمه گوگل]مجرمان در یک زمان می توانند به حبس تعزیری محکوم شوند
[ترجمه ترگمان]مجرمان می توانند در یک زمان به اعمال شاقه محکوم شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Miller observed that penal institutions' can not sustain their decency over an extended period of time.
[ترجمه گوگل]میلر مشاهده کرد که موسسات کیفری نمی توانند نجابت خود را برای مدت طولانی حفظ کنند
[ترجمه ترگمان]میلر ملاحظه کرد که نهاده ای کیفری نمی توانند در طول یک دوره زمانی طولانی، شایستگی خود را حفظ کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. If the primary object of penal reformers is not to abolish prisons it is certainly to secure reductions in prison population.
[ترجمه گوگل]اگر هدف اصلی اصلاحطلبان کیفری لغو زندانها نیست، قطعاً کاهش جمعیت زندانیان است
[ترجمه ترگمان]اگر هدف اولیه اصلاح زندان ها، لغو زندان ها نباشد، قطعا برای تضمین کاهش جمعیت زندان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. This law includes amendments to the penal code and the conditional release of approximately 3000 prisoners.
[ترجمه گوگل]این قانون شامل اصلاحاتی در قانون جزا و آزادی مشروط حدود 3000 زندانی است
[ترجمه ترگمان]این قانون شامل اصلاحیه هایی برای قانون کیفری و آزادی مشروط ۳۰۰۰ زندانی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. These mainly constructive changes in penal policy were not matched by changes within the prison system.
[ترجمه گوگل]این تغییرات عمدتا سازنده در سیاست کیفری با تغییرات درون سیستم زندان مطابقت نداشت
[ترجمه ترگمان]این تغییرات عمده در سیاست کیفری با تغییرات در سیستم زندان تطبیق داده نشده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Justice Day sentenced them both to 20 years' penal servitude.
[ترجمه گوگل]روز عدالت هر دو را به 20 سال زندان محکوم کرد
[ترجمه ترگمان]روز عدالت هر دو را به ۲۰ سال زندان محکوم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The history of penal practice is replete with particular sanctions falling into disuse.
[ترجمه گوگل]تاریخچه اعمال کیفری مملو از تحریم های خاصی است که از بین رفته اند
[ترجمه ترگمان]تاریخچه اعمال شاقه پر از تحریم های ویژه است که بلااستفاده مانده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Many people believe that execution has no place in the penal system of a civilized society.
[ترجمه گوگل]بسیاری از مردم بر این باورند که اعدام در نظام کیفری یک جامعه متمدن جایی ندارد
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مردم بر این باورند که اعدام هیچ جایی در نظام کیفری یک جامعه متمدن ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. After his experience in jail, he has a pretty jaundiced view of the penal system.
[ترجمه گوگل]پس از تجربهاش در زندان، او دیدگاه بسیار زردی نسبت به سیستم کیفری دارد
[ترجمه ترگمان]او پس از تجربه در زندان، دیدگاه زیبایی از سیستم جزایی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید