peevishly


ازروی کجخلقی یا تندمزاجی، با ترشرویی

جمله های نمونه

1. She had grown ever more peevishly dependent on him.
[ترجمه گوگل]او بیش از پیش به او وابسته شده بود
[ترجمه ترگمان]بیش از پیش به او وابسته شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Paul looked through his green glasses peevishly when the other speaker brought down the house with applause.
[ترجمه گوگل]وقتی سخنران دیگر با تشویق خانه را پایین آورد، پل با ناراحتی از عینک سبزش نگاه کرد
[ترجمه ترگمان]پل از پشت شیشه های سبز خود نگاه کرد، و آن هم وقتی که سخنران با کف زدن از خانه بیرون آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. 'It's your own fault,' she said peevishly.
[ترجمه گوگل]با ناراحتی گفت: تقصیر خودت هستی
[ترجمه ترگمان]با اوقات تلخی گفت: تقصیر خودت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The Invid asked peevishly, as one of the mutant Fruits bounced off his snout.
[ترجمه گوگل]در حالی که یکی از میوه های جهش یافته از پوزه اش پرید، اینوید با عصبانیت پرسید
[ترجمه ترگمان]در حالی که یکی از Fruits تغییر شکل داده بود، با اوقات تلخی از او پرسید:
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Jou-chia said peevishly, "Oh, so you Fangs have ancestors, while we just dropped from the sky and have none!"
[ترجمه گوگل]جو چیا با عصبانیت گفت: "اوه، پس شما نیش ها اجدادی دارید، در حالی که ما تازه از آسمان فرود آمده ایم و هیچ نداریم!"
[ترجمه ترگمان]jou - chia با اخم وتخم گفت: \"آه، پس شما نیاکان ما هستید، در حالی که ما تازه از آسمان رها شده ایم و نداریم!\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. "I thought you might have helped, " she replied peevishly.
[ترجمه گوگل]او با ناراحتی پاسخ داد: "فکر کردم ممکن است کمک کرده باشید "
[ترجمه ترگمان]او با اوقات تلخی پاسخ داد: فکر می کردم ممکن است به تو کمک کرده باشی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A late puny lamb was tethered by a washing line and sparrows chirped peevishly.
[ترجمه گوگل]یک بره ضخیم دیرهنگام توسط یک خط لباسشویی بسته شده بود و گنجشک ها با ناراحتی صدای جیر جیر می زدند
[ترجمه ترگمان]یک بره کوچولو که دیر کرده بود به خط شسته شده بود و sparrows جیرجیر می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. "The cetaceans are on the whole the most peculiar and aberrant of mammals, " he remarked peevishly.
[ترجمه گوگل]او با ناراحتی گفت: "سیستوس ها در کل عجیب ترین و ناهنجارترین پستانداران هستند "
[ترجمه ترگمان]با اوقات تلخی گفت: The از همه عجیب تر و aberrant پستانداران هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. " I've been sick, I told you, " he said, peevishly, almost resenting her excessive pity.
[ترجمه گوگل]او با عصبانیت گفت: "من مریض بودم، به شما گفتم "
[ترجمه ترگمان]او با اوقات تلخی گفت: من مریض بودم، تقریبا به خاطر دلسوزی بیش از حد از او نفرت داشتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. At times like that the instinctive reaction is to childishly and peevishly cast around in search of somebody else to blame, but the real truth is self-evident and undeniable.
[ترجمه گوگل]در چنین مواقعی، واکنش غریزی این است که کودکانه و با تحقیر به دنبال سرزنش دیگری بگردیم، اما حقیقت واقعی بدیهی و غیرقابل انکار است
[ترجمه ترگمان]گاهی مثل این است که عکس العمل غریزی این است که به طور کودکانه به دنبال کسی بگردد که مقصر باشد، اما حقیقت حقیقی خود بدیهی و غیرقابل انکار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Yesterday, the family who left us the inside of the not far cabin here acted peevishly and afterwards the things of inside was all thrown to come out.
[ترجمه گوگل]دیروز، خانواده ای که ما را در داخل کابین نه چندان دور اینجا رها کرده بودند، با تحقیر رفتار کردند و بعد از آن وسایل داخل همه پرت شدند تا بیرون بیایند
[ترجمه ترگمان]دیروز، خانواده ای که ما را داخل کلبه خیلی دور از ما جا گذاشته بود، خیلی بد عمل کرده بود و بعد از آن همه چیز به هم ریخته و بیرون آمده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. "Feed, what's the material with you?"Su destroys snow afresh blunt also see this person is performing peevishly.
[ترجمه گوگل]"فید، مواد با شما چیست؟" سو دوباره برف را از بین می برد و همچنین ببینید که این شخص بدبینانه بازی می کند
[ترجمه ترگمان]\"غذا، مواد با شما چیست؟\" سو به شدت برف را از بین می برد و می بینیم که این فرد ناراضی به نظر می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• irritably, in a grumpy manner; angrily, in an annoyed manner

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : peeve
✅️ اسم ( noun ) : peeve / peevishness
✅️ صفت ( adjective ) : peeved / peevish
✅️ قید ( adverb ) : peevishly
. e. g
I thought you might've helped, she replied peevishly ⭐
​in a way that shows you are easily annoyed by things that are not important. Ox

بپرس