peeve

/ˈpiːv//piːv/

معنی: کینه، غرض، کج خلق کردن، ازردن
معانی دیگر: (کسی را) کفری کردن، اوقات تلخ کردن، خشمگین کردن، فگار کردن، از کوره به در کردن، آزردگی، غیظ، دلخوری، رنجش، فگاری، (عامیانه)، غر­

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a cause of irritation or annoyance.
مترادف: annoyance, gripe, headache, nuisance, pain, vexation
مشابه: b�te noire, bother, grievance, hassle, irritant, thorn, tribulation

- Seeing people waste food was one of my mother's greatest peeves.
[ترجمه گوگل] دیدن مردم که غذا را هدر می دهند یکی از بزرگترین ناراحتی های مادرم بود
[ترجمه ترگمان] دیدن کسانی که غذا را هدر می دهند یکی از بزرگ ترین peeves مادر من بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- This picky new rule was a peeve of everyone whom it affected.
[ترجمه گوگل] این قاعده جدید سختگیرانه همه کسانی را که تحت تأثیر قرار می‌داد، آزار می‌داد
[ترجمه ترگمان] این قانون picky a از هر کسی بود که تحت تاثیر قرار می گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: peeves, peeving, peeved
• : تعریف: to annoy or irritate; vex.
مترادف: annoy, bother, bug, gripe, irk, irritate, miff, nettle, tee off, vex
مشابه: aggravate, discompose, exasperate, madden, pique, plague, rasp, rile, ruffle, try

- By the slight frown on his face, it was clear the decision had peeved him.
[ترجمه سارا] با اخم اندکی که روی صورتش بود، واضح بود که آن تصمیم او را آزرده است.
|
[ترجمه گوگل] با اخم خفیفی روی صورتش، مشخص بود که این تصمیم او را ناراحت کرده بود
[ترجمه ترگمان] با اخمی که روی صورتش بود، واضح بود که تصمیمش را گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. my pet peeve
مایه ی رنجش معمولی من

2. she is in a peeve over it
در آن مورد دلخور است.

3. He was peeved because we didn't ask him what he thought about the idea.
[ترجمه الهام امینی] او دلخور شد چون نظرش رو در مورد اون موضوع نپرسیدیم
|
[ترجمه گوگل]او ناراحت شد زیرا ما از او نپرسیدیم که نظرش در مورد این ایده چیست
[ترجمه ترگمان]به خاطر این بود که از او سوال نکرده بود که راجع به این فکر چه فکری می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. It peeves me to be ordered out of my own house.
[ترجمه گوگل]من را ناراحت می کند که از خانه خودم بیرون بروم
[ترجمه ترگمان]از من خواست که از خانه خودم بیرون بروم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Susan couldn't help feeling a little peeved.
[ترجمه گوگل]سوزان نمی‌توانست کمی ناراحت شود
[ترجمه ترگمان]سوزان به نظر نمی رسید کمی دلخور شده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Maisie seemed peeved by this question.
[ترجمه گوگل]به نظر می‌رسید که میزی از این سؤال ناراحت شده بود
[ترجمه ترگمان]از این سوال، می زی به نظر می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He looks very peeved about something.
[ترجمه گوگل]او به نظر می رسد در مورد چیزی بسیار ناراحت است
[ترجمه ترگمان]دلخور به نظر می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Birkett was looking distinctly peeved.
[ترجمه گوگل]بیرکت به‌طور مشخصی متحیر به نظر می‌رسید
[ترجمه ترگمان]Birkett به وضوح به نظر می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. What peeved her most was his thoughtlessness.
[ترجمه گوگل]چیزی که بیش از همه او را آزار می داد بی فکری او بود
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که به احتمال زیاد خودش بی فکری خودش را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Ed was rather peeved about how Martin had handled the situation.
[ترجمه گوگل]اد نسبت به اینکه مارتین چگونه با این موقعیت کنار آمده بود نسبتاً ناراحت بود
[ترجمه ترگمان]اد از این که مارتین اوضاع را چگونه کنترل کرده بود دلخور شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. As the bedroom door closed, Googol adopted a peeved expression and pretended great interest in a fingernail.
[ترجمه گوگل]وقتی در اتاق خواب بسته شد، گوگول حالتی عصبانی به خود گرفت و وانمود کرد که علاقه زیادی به ناخن دارد
[ترجمه ترگمان]وقتی در اتاق خواب بسته شد، Googol از یک حالت عصبی به خود گرفته شد و وانمود کرد که علاقه عجیبی به ناخن دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The movie leaves the impression that Prefontaine is peeved by the delay.
[ترجمه گوگل]فیلم این تصور را به جا می گذارد که پریفونتین از این تاخیر ناراحت شده است
[ترجمه ترگمان]فیلم این احساس را در خود جای می دهد که Prefontaine از تاخیر ناشی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Of course Ed was really peeved about how Martinez handled the whole Harley business.
[ترجمه گوگل]البته اد واقعاً از اینکه مارتینز چگونه کل تجارت هارلی را اداره می‌کند ناراحت بود
[ترجمه ترگمان]البته اد به نظر می رسید که اد به نظر می رسید که چطور مارتینز به کار هارلی رسیدگی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Murray is peeved that the club did not offer him a new contract.
[ترجمه گوگل]موری نگران است که باشگاه به او قرارداد جدیدی پیشنهاد نداده است
[ترجمه ترگمان]\"موری peeved\" گفت که این باشگاه به او قرارداد جدیدی ارائه نکرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Mum's particular pet peeve is people leaving their dirty clothes lying on the floor.
[ترجمه محمد] یه موردی که باعث آزرده خاطری مادرم میشه مردمی هستند که لباس های کثیف شون را روی زمین می اندازند.
|
[ترجمه گوگل]حیوان خانگی خاص مامان افرادی است که لباس های کثیف خود را روی زمین می گذارند
[ترجمه ترگمان]حیوان خانگی مخصوص مامان، مردمی است که لباس های کثیف خود را روی زمین می گذارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

کینه (اسم)
hatred, animosity, enmity, rancor, grudge, spite, vengeance, peeve

غرض (اسم)
gain, motive, partiality, purpose, intention, grudge, spite, prejudice, lucre, peeve, private interest

کج خلق کردن (فعل)
peeve

ازردن (فعل)
annoy, hurt, mortify, rile, afflict, fash, aggrieve, ail, vex, goad, prick, irk, irritate, harry, grate, harrow, gripe, nark, grit, lacerate, peeve, tar

انگلیسی به انگلیسی

• (slang) anger, madden; provoke, tease

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : peeve
✅️ اسم ( noun ) : peeve / peevishness
✅️ صفت ( adjective ) : peeved / peevish
✅️ قید ( adverb ) : peevishly

بپرس