peerless

/ˈpɪrləs//ˈpɪələs/

معنی: بی همتا
معانی دیگر: بی مانند، بی تا، بی نظیر

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: peerlessly (adv.), peerlessness (n.)
• : تعریف: having no equal; unmatched in excellence.
مشابه: incomparable, matchless, nonpareil, unapproachable, unique

- In her time, she was a peerless soprano.
[ترجمه گوگل] در زمان خود، او یک سوپرانوی بی همتا بود
[ترجمه ترگمان] در آن زمان، او یک soprano بی نظیر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. a peerless writer
نویسنده ی بی همتا

2. No wonder the prose is not so peerless in our morning newspapers.
[ترجمه گوگل]جای تعجب نیست که نثر در روزنامه های صبح ما آنقدر بی نظیر نیست
[ترجمه ترگمان]جای تعجب نیست که نثر در روزنامه های صبح ما so نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Through its peerless network of contacts the firm obtained a pre-broadcast copy of the series.
[ترجمه گوگل]این شرکت از طریق شبکه ارتباطی بی نظیر خود، یک نسخه پیش از پخش از این مجموعه را به دست آورد
[ترجمه ترگمان]شرکت از طریق شبکه بی همتای خود یک نسخه از این مجموعه را به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A peerless champion of his own era, he had been reduced to an ineffectual has-been by the modern gunslingers.
[ترجمه گوگل]او که قهرمان بی همتای دوران خودش بود، توسط تفنگچیان مدرن به یک قهرمان بی‌اثر تقلیل یافته بود
[ترجمه ترگمان]او که یک قهرمان بی همتا از دوران خودش بود، به نتیجه ای که از دست داده بود، تبدیل شده بود - - که در دوران معاصر به دست فراموشی سپرده شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. How peerless is the Light that in Him shines!
[ترجمه گوگل]چقدر بی نظیر است نوری که در او می درخشد!
[ترجمه ترگمان]این نور peerless است که در او می درخشد!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Once fitness is created, natural selection is peerless for winnowing out the duds.
[ترجمه گوگل]هنگامی که تناسب اندام ایجاد شد، انتخاب طبیعی برای از بین بردن افراد بی نظیر است
[ترجمه ترگمان]هنگامی که تناسب ایجاد می شود، انتخاب طبیعی peerless است که the را بررسی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Its artistically gorgeous exterior and peerless luxury and comfort have won it many fans.
[ترجمه گوگل]نمای بیرونی از لحاظ هنری زرق و برق دار و تجمل و راحتی بی نظیر آن طرفداران بسیاری را به خود جلب کرده است
[ترجمه ترگمان]ظاهر آراسته و زیبا و مجلل آن و آسایش و راحتی peerless آن را به بسیاری از طرفداران جلب کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Ji Xiaolan was a peerless intellect of his time.
[ترجمه گوگل]جی شیائولان یک عقل بی همتا در زمان خود بود
[ترجمه ترگمان]ji Xiaolan هوش peerless از زمان خودش بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. People say: " Guilin's scenery is peerless in the world . " It was not until I visited the place that I found it really worthy of the reputation.
[ترجمه گوگل]مردم می‌گویند: «مناظر گویلین در دنیا بی‌نظیر است » تا زمانی که از آن مکان دیدن کردم، آن را واقعاً شایسته شهرت یافتم
[ترجمه ترگمان]مردم می گویند: \" مناظر Guilin در جهان بی همتا هستند \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Peerless Chinese Kung fu is a unique material culture heritage.
[ترجمه گوگل]کونگ فو چینی بی نظیر یک میراث فرهنگی مادی منحصر به فرد است
[ترجمه ترگمان]\"کونگ فو چینی\" یکی از میراث فرهنگی منحصر به فرد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. His Chinese kung fu is peerless.
[ترجمه گوگل]کونگ فوی چینی او بی نظیر است
[ترجمه ترگمان]کنگ فو چینی او peerless است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Zealots are peerless templar warriors who have yet to achieve the uppermost ranks of the Khala.
[ترجمه گوگل]متعصبان جنگجویان معبد بی نظیری هستند که هنوز به بالاترین درجات خالا نرسیده اند
[ترجمه ترگمان]zealots warriors templar هستند که هنوز برای رسیدن به بالاترین رتبه خاله جمیله شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. All I can say having watched Torvill and Dean's peerless and emotional performances . . . you could have fooled me.
[ترجمه گوگل]تنها چیزی که می توانم بگویم تماشای بازی های بی نظیر و احساسی تورویل و دین است شاید تونسته باشی گولم بزنی
[ترجمه ترگمان]تنها چیزی که می توانم بگویم، تماشای Torvill و peerless s و emotional بود که ممکن بود من را گول بزنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I've started reading your column in the Sunday Express but that won't satisfy my insatiable appetite for your peerless wit.
[ترجمه گوگل]من شروع به خواندن ستون شما در ساندی اکسپرس کرده ام، اما این اشتهای سیری ناپذیر من را برای شوخ طبعی بی نظیر شما راضی نمی کند
[ترجمه ترگمان]من شروع به خواندن یادداشت های شما در قطار روز یکشنبه کردم، اما این اشتهای سیری ناپذیر من به خاطر wit بی نظیر شما نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بی همتا (صفت)
unique, unparalleled, incomparable, unrivaled, unbeatable, unmatched, matchless, peerless, nonpareil, unexampled

انگلیسی به انگلیسی

• having no equal, unrivaled, incomparable
something that is peerless is so beautiful or wonderful that you feel that nothing can equal it; a literary word.

پیشنهاد کاربران

بپرس