peer into

پیشنهاد کاربران

بهتر برانداز کردن، وارسی کردن، دقیق تر دیدن
( با کنجکاوی یا دقت ) نگاه کردن،
خیره شدن به، زل زل نگاه کردن، چشم دوختن به
The driver was peering into the distance trying to read the road sign
با دقت نگریستن به. . . ، از روی کنجکاوی نگریستن به. . . ،

بپرس