• : تعریف: a group of people of about the same age, social status, political affiliation, or the like, regarded as forming a sociological group sharing a common set of values.
جمله های نمونه
1. She was rejected by her peer group.
[ترجمه گوگل]او توسط گروه همسالانش طرد شد [ترجمه ترگمان]او توسط گروه همسالان خود طرد شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Acceptance by their peer group is important to most youngsters.
[ترجمه محمدصادقی] گروه جوله
|
[ترجمه گوگل]پذیرش توسط گروه همسالان برای اکثر جوانان مهم است [ترجمه ترگمان]پذیرش توسط گروه همسالان آن ها برای بیشتر جوانان مهم است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. She gets on well with her peer group.
[ترجمه گوگل]او با گروه همسالان خود به خوبی رفتار می کند [ترجمه ترگمان]اون با گروه her خوب بازی می کنه [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. For example, post-puberty is the time when peer group friendships may take over from parents as the major influence.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، پس از بلوغ زمانی است که دوستی های گروهی همسالان ممکن است از والدین به عنوان تأثیر اصلی گرفته شود [ترجمه ترگمان]برای مثال، پس بلوغ زمانی است که دوستی های گروهی همسالان ممکن است از والدین به عنوان تاثیر مهم تلقی شوند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The adolescent uses the peer group to evaluate the perspectives of others, while developing his or her own values and attitudes.
[ترجمه گوگل]نوجوان از گروه همسالان برای ارزیابی دیدگاه های دیگران استفاده می کند و در عین حال ارزش ها و نگرش های خود را توسعه می دهد [ترجمه ترگمان]بزرگ سال از گروه همتا برای ارزیابی دیدگاه های دیگران استفاده می کند، در حالی که ارزش ها و نگرش های خود را توسعه می دهد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The peer group gives out clear signals to its members both about style and about fundamental values and perspectives.
[ترجمه گوگل]گروه همتا سیگنال های روشنی را هم در مورد سبک و هم در مورد ارزش ها و دیدگاه های اساسی به اعضای خود می دهد [ترجمه ترگمان]گروه همتا به اعضای خود هم به سبک و هم در مورد ارزش ها و ارزش های بنیادی اشاره می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Again, the fundamental principles of the peer group would not be compromised if monitoring roles were rotated.
[ترجمه گوگل]مجدداً، اگر نقشهای نظارتی چرخشی شود، اصول بنیادی گروه همتا به خطر نمیافتد [ترجمه ترگمان]در صورت چرخش نقش ها، اصول بنیادین گروه همتا به خطر نخواهد افتاد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Her peer group was struggling with the male menopause, of course, but the sting of rejection had been no less sharp.
[ترجمه گوگل]البته گروه همسالان او با یائسگی مردانه دست و پنجه نرم میکردند، اما نیش طرد شدن کمتر از این هم نبود [ترجمه ترگمان]البته گروه Her با یائسگی مردانه در کش مکش بودند، البته، اما نیش رد شدن کم تر تیز بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Questions that the peer group are likely to ask of a design could include: Can bespoke programs use library routines?
[ترجمه گوگل]سؤالاتی که گروه همتا احتمالاً از یک طرح می پرسند می تواند شامل موارد زیر باشد: آیا برنامه های سفارشی می توانند از روال های کتابخانه استفاده کنند؟ [ترجمه ترگمان]سوالاتی که گروه همتا به احتمال زیاد از یک طرح پرسیده می شود می تواند شامل موارد زیر باشد: آیا برنامه های سفارشی از برنامه های کاربردی کتابخانه ای استفاده می کنند؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The peer group of the extremist-activist typically shares her political opinions.
[ترجمه گوگل]گروه همسالان این فعال افراطی معمولاً نظرات سیاسی او را به اشتراک می گذارد [ترجمه ترگمان]گروه همتا از فعالان افراط گرا معمولا نظرات سیاسی خود را به اشتراک می گذارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The peer group makes decisions in a democratic way, with all owners having a say in the final decision.
[ترجمه گوگل]گروه همتا تصمیمات را به روشی دموکراتیک می گیرد و همه صاحبان در تصمیم نهایی نظر دارند [ترجمه ترگمان]گروه همتا به روش دموکراتیک تصمیم می گیرد، با تمام صاحبان سهام در تصمیم نهایی [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Williamson argues that, compared to simple hierarchy, the peer group is inefficient in both making and implementing decisions.
[ترجمه گوگل]ویلیامسون استدلال می کند که در مقایسه با سلسله مراتب ساده، گروه همتا در تصمیم گیری و اجرای تصمیمات ناکارآمد است [ترجمه ترگمان]ویلیامسون استدلال می کند که در مقایسه با سلسله مراتب ساده، گروه همتا در تصمیم گیری و اجرای تصمیم گیری ها ناکارآمد است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. It might be that this peer group is the best possibility available to the extremist-activist to achieve closeness with anyone.
[ترجمه گوگل]ممکن است این گروه همتا بهترین امکان در اختیار فعالان افراطی برای نزدیکی با هر کسی باشد [ترجمه ترگمان]این ممکن است این باشد که این گروه همتا، بهترین امکانات موجود برای فعال افراطی برای دستیابی به نزدیکی با هر کسی است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The appliances in a peer group continuously communicate with each other to ensure SLM thresholds are shared across the entire group.
[ترجمه گوگل]وسایل در یک گروه همتا به طور مداوم با یکدیگر ارتباط برقرار می کنند تا اطمینان حاصل شود که آستانه های SLM در کل گروه به اشتراک گذاشته می شود [ترجمه ترگمان]لوازم مورد استفاده در یک گروه همتا به طور پیوسته با یکدیگر ارتباط برقرار می کنند تا اطمینان حاصل شود که آستانه های SLM در کل گروه تقسیم می شوند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
تخصصی
[صنعت] گروه همتا
انگلیسی به انگلیسی
• your peer group is the group of people who are of the same age or status as yourself; a formal expression.
پیشنهاد کاربران
جمع هم رده جمع هم سن جمع هم صنف
با توجه به لغت میشه گفت به این معنیه که چند نفر در سن، شأن و درجه، و موقعیت های مختلف با هم شریک و برابر باشند. اما در اصل و در مفهوم به این معنیه که دو یا چند نفر هر روز و به طور مداوم با همدیگه در ارتباط باشند. مثل دوستان، همکاران، شرکای کاری. به این افراد میگن peer group. ... [مشاهده متن کامل]
اما اگر این افراد با هم در ارتباط نباشند، نمیشه بهشون گفت peer group.
گروه همتراز
peer group ( روان شناسی ) واژه مصوب: گروه همتایان تعریف: تعدادی از افراد که در یک یا تعدادی از ویژگی ها، مانند سن و موقعیت اجتماعی و وضعیت اقتصادی و شغل و آموزش، یکسان باشند