peephole

/ˈpiːphoʊl//ˈpiːphəʊl/

معنی: روزنه، دیدگاه، درز
معانی دیگر: (سوراخ یا روزنه ای که از آن نگاه می کنند) پالکانه، نگاه سوراخ، دیدروزن، روزنه، دیدگاه، سورا

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a small hole or opening through which one may look, as in a door or fortification.

جمله های نمونه

1. He squinted through the peephole.
[ترجمه گوگل]از دریچه چشمک زد
[ترجمه ترگمان]از سوراخ چپ چپ چپ چپ نگاه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I have a security peephole in my front door.
[ترجمه گوگل]من یک سوراخ امنیتی در جلوی درم دارم
[ترجمه ترگمان]من یه سوراخ امنیتی تو در جلویی دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The tiny peephole let in some light, not enough to be distracting.
[ترجمه گوگل]روزنه کوچک مقداری نور را به داخل می‌دهد که به اندازه‌ای نیست که حواس‌تان را پرت کند
[ترجمه ترگمان]روزنه کوچک در کمی نور اجازه می دهد تا حواس پرت کننده نباشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Trent would then look through the apartment door peephole.
[ترجمه گوگل]ترنت سپس از سوراخ درب آپارتمان نگاه می کرد
[ترجمه ترگمان]ترنت \"اونوقت از سوراخ در آپارتمان نگاه می کرد\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I always look through the peephole before I open the door for anyone.
[ترجمه گوگل]من همیشه قبل از اینکه در را برای کسی باز کنم از دریچه چشمی نگاه می کنم
[ترجمه ترگمان]من همیشه از سوراخ نگاه می کنم قبل از اینکه در را برای کسی باز کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He wiped a peephole from the condensation on the window and viewed the world beyond.
[ترجمه گوگل]روزنه ای را از چگالش روی پنجره پاک کرد و جهان آن سوی را تماشا کرد
[ترجمه ترگمان]یک روزنه را از چگالش روی پنجره پاک کرد و دنیا را فراسوی آن نگاه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Judging from where he stood, the peephole must lie just above the painting next door.
[ترجمه گوگل]با قضاوت از جایی که او ایستاده بود، روزنه باید درست بالای تابلوی همسایه باشد
[ترجمه ترگمان]با توجه به جایی که ایستاده بود، از روزنه اتاق باید درست بالای تابلوی نقاشی قرار داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. She peered through the security peephole in the solid Edwardian oak door.
[ترجمه گوگل]او از دریچه امنیتی در بلوط جامد ادواردی نگاه کرد
[ترجمه ترگمان]از روزنه امنیتی که در چوب بلوط سفید شده بود، نگاه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Through the peephole I said to him: " My key off in the lock. "
[ترجمه گوگل]از دریچه چشمی به او گفتم: "کلید من در قفل است "
[ترجمه ترگمان]از طریق سوراخ پیپ به او گفتم: \" کلید من در قفل است \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The knocking persisted. Through the peephole I saw a white face, distorted and balloonish.
[ترجمه گوگل]ضربه همچنان ادامه داشت از طریق سوراخ چشمی، صورت سفیدی دیدم که اعوجاج و بادکنک شده بود
[ترجمه ترگمان]در باز شد از زیر چشمی چهره سفیدی را دیدم که کج و معوج شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A one - way peephole in a door.
[ترجمه گوگل]یک روزنه یک طرفه در یک در
[ترجمه ترگمان] یه سوراخ در یه در
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Though histiny peephole gave him privileged access to a never-before-seen microscopicuniverse, he spent an enormous amount of time looking at spermatozoa, asthey're now called.
[ترجمه گوگل]با وجود اینکه چشمه‌های ریز به او دسترسی ممتازی به یک جهان میکروسکوپی که قبلاً دیده نشده بود، می‌داد، اما زمان زیادی را صرف تماشای اسپرم‌ها کرد
[ترجمه ترگمان]با اینکه از روزنه چشمی به او دسترسی پیدا کرده بود، با نگاهی به spermatozoa که اکنون به asthey زده بود، نگاهی به spermatozoa انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. This is the simplest form of a peephole optimization.
[ترجمه گوگل]این ساده‌ترین شکل بهینه‌سازی چشمی است
[ترجمه ترگمان]این ساده ترین شکل از یک بهینه سازی peephole است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The guards checked at the peephole before entering.
[ترجمه گوگل]نگهبانان قبل از ورود، دریچه را چک کردند
[ترجمه ترگمان]نگهبان های قبل از ورود به اتاق عمل می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

روزنه (اسم)
scuttle, hatch, aperture, orifice, window, hole, pore, outlet, clearance, loophole, peephole, peep, casement, slit, fossa, eyelet, foramen, ostium

دیدگاه (اسم)
sight, viewpoint, beacon, point of view, standpoint, peephole, look-out, peep sight

درز (اسم)
gap, peephole, flaw, seam, slit, chine, suture, fissure, crevice, commissure, interstice

انگلیسی به انگلیسی

• small hole for looking through
a peephole is a small hole in a door or wall through which you can look secretly at what is happening on the other side.

پیشنهاد کاربران

بپرس