- یه طور مخفیانه یا سریع از جایی نگاه کردن
- بیرون زدن یا تابیدن خیلی ملایم و خفیف
مثال:
with little hints of an electric blue peeking out
با رگه های کوچکی از آبیِ براق که به بیرون می تابید.
- بیرون زدن یا تابیدن خیلی ملایم و خفیف
مثال:
با رگه های کوچکی از آبیِ براق که به بیرون می تابید.
زیر چشمی نگاه کردن
مترادف:look out timidly
مترادف:look out timidly
نمایان شدن
سرک کشیدن
بیرون آمدن ظاهر شدن