pedicel

/ˈpedɪsəl//ˈpedɪsəl/

معنی: ساق، پایک، ساقه گل، پای کوچک، ساقه کوچک
معانی دیگر: (گیاه شناسی) دمگل

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: pedicellate (adj.)
(1) تعریف: a small stalk that bears a single flower or fruit.

(2) تعریف: in zoology, any small stalklike structure or support.

جمله های نمونه

1. A supporting stalk, such as a peduncle or pedicel.
[ترجمه گوگل]ساقه نگهدارنده، مانند ساقه یا ساقه
[ترجمه ترگمان]یک ساقه حمایتی، مانند a یا pedicel
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Bracteole A small leaflike organ on the pedicel of a flower in an inflorescence that is itself subtended by a bract, as in the bluebell. Compare bract.
[ترجمه گوگل]براکتئول اندام کوچک برگ مانند بر روی ساقه گل در گل آذین که خود به وسیله یک براکت فرو رفته است، مانند زنگ آبی براکت را مقایسه کنید
[ترجمه ترگمان]Bracteole یک ارگان leaflike کوچک بر روی pedicel یک گل در an که خود را با a، مانند in، پوشانده است bract را مقایسه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Pedicel erect, to cm, terete, striate.
[ترجمه گوگل]پدیسل راست، به سانتی متر، خاردار، مخطط
[ترجمه ترگمان]Pedicel،،، cm، striate
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Method: A retroauricular groove flap with pedicel was designed to reconstruct retroauricular groove.
[ترجمه گوگل]روش: یک فلپ شیار رتروگوشی با پدیسل برای بازسازی شیار پشت گوش طراحی شد
[ترجمه ترگمان]روش: یک دریچه شیار retroauricular با pedicel برای بازسازی شیار retroauricular طراحی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Raceme rachis and pedicels pubescent or puberulent ; bract and bracteole usually borne on distal 1/2 of pedicel.
[ترجمه گوگل]Raceme rachis and pedicels بلوغ یا بلوغ ; براکت و براکتئول معمولاً در 1/2 دیستال پدیسل قرار می گیرند
[ترجمه ترگمان]Raceme و pedicels pubescent یا puberulent؛ bract و bracteole معمولا در ۱ \/ ۲ of دور هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Vascular bundles of the pedicel in flower of Commelina communis were scattered within central fundamental tissues.
[ترجمه گوگل]دسته‌های آوندی ساقه در گل Commelina communis در بافت‌های بنیادی مرکزی پراکنده شدند
[ترجمه ترگمان]دسته های Vascular of در گل Commelina communis در بافت های اساسی مرکزی پراکنده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Analysis of Inorganic Elements in Fruit Pericarp and Pedicel of Garcinia mangostana L.
[ترجمه گوگل]تجزیه و تحلیل عناصر معدنی در میوه پریکارپ و پدیسل Garcinia mangostana L
[ترجمه ترگمان]تحلیل عناصر غیر آلی در Pericarp و Pedicel of mangostana L
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Pedicel and calyx hispid; flowers solitary or 2 or 3 together in short raceme.
[ترجمه گوگل]ساقه و کاسه گل هیسپید; گلها به صورت انفرادی یا 2 یا 3 تایی با هم در شاخه کوتاه
[ترجمه ترگمان]Pedicel و calyx hispid، گله ای انفرادی یا ۲ یا ۳ را در raceme کوتاه calyx
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Contracting with pedicel and equator which have different thickness between various species, upper has thinner oil gland in despite of dissimilar species.
[ترجمه گوگل]با انقباض با ساقه و استوا که ضخامت های متفاوتی بین گونه های مختلف دارند، قسمت بالایی با وجود گونه های متفاوت غده روغنی نازک تری دارد
[ترجمه ترگمان]Contracting با pedicel و خط استوا، که ضخامت متفاوتی را بین گونه های مختلف دارند، به رغم گونه های متفاوت، غده روغنی thinner دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Objective: Reporting clinical experience of repairing the defect of thumb or the tigers mouth with a reverse insular fan shaped fascia flap with vein and nerve pedicel of second metacarpus .
[ترجمه گوگل]هدف: گزارش تجربه بالینی ترمیم نقص انگشت شست یا دهان ببر با فلپ فاشیای فن شکل معکوس اینسولار با ورید و ساقه عصبی متاکارپ دوم
[ترجمه ترگمان]هدف: گزارش دادن تجربه بالینی برای تعمیر نقص انگشت شست و یا دهان ببرها با یک بادبزن جدا شده دنده به شکل نوار پیوندی معکوس با رگ و کنترل عصبی of دوم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Implicit the first cystic inflorescence, was born the axil, no pedicel.
[ترجمه گوگل]ضمنی اولین گل آذین کیستیک، زیر بغل متولد شد، بدون ساقه
[ترجمه ترگمان]implicit، نخستین cystic که در آن به دنیا آمده بود، به دنیا آمده بود، نه ساقه گل
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. We design a infestative skin cut to form the pedicel of M. Rectus abdominis including A & V.
[ترجمه گوگل]ما یک برش پوستی عفونی برای تشکیل ساقه M Rectus abdominis از جمله A و V طراحی می کنیم
[ترجمه ترگمان]ما یک برش پوست infestative را طراحی می کنیم تا the M را شکل دهیم Rectus abdominis از جمله A V
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Racemes 1- axillary from uppermost leaves, villous or hirsute with multicellular hairs; bracts broadly linear, longer than pedicel.
[ترجمه گوگل]Racemes 1- زیر بغل از بالاترین برگها، پرزدار یا هیرسوت با کرکهای چند سلولی براکت ها به طور گسترده خطی، طولانی تر از پدیسل
[ترجمه ترگمان]Racemes ۱ - axillary از بالاترین برگ ها، villous یا ریش با موهای چند سلولی؛ bracts به طور گسترده خطی، طولانی تر از pedicel
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The development of the sieve element (SE) of meta-phloem is the same as the company cell (CC) in pedicel central vascular bundles of rice. First, the vacuolation of cytoplasm increases in SE and CC.
[ترجمه گوگل]توسعه عنصر غربال (SE) متا آبکش همانند سلول شرکتی (CC) در بسته‌های آوندی مرکزی ساقه برنج است اول، واکوئل شدن سیتوپلاسم در SE و CC افزایش می یابد
[ترجمه ترگمان]توسعه عنصر غربال (SE)از meta به همان اندازه گروه شرکتی (CC)در دسته های آوندی مرکزی rice است ابتدا، the سیتوپلاسم در SE و CC افزایش می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ساق (اسم)
leg, stalk, crus, shin, leggings, pedicel, footstalk, peduncle, haulm

پایک (اسم)
crus, pedicel, pedicle

ساقه گل (اسم)
pedicel, pedicle

پای کوچک (اسم)
pedicel

ساقه کوچک (اسم)
pedicel

تخصصی

[زمین شناسی] پایه. لوله مانند. دومین مفصل شاخک. کمر باریک مورچه ها.

انگلیسی به انگلیسی

• slender stalk-like body part on an organism; flower stem; stalk

پیشنهاد کاربران

pedicel ( زیست‏شناسی )
واژه مصوب: دُمگُل
تعریف: پایه ای که گل های منفرد یک گُل آذین را به محور اصلی یا دُمگُل آذین متصل می کند

بپرس