pedestrian crossing

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a marked path across a road in which pedestrians have the right of way.
مترادف: crosswalk

- It's safer to cross the street where there is a pedestrian crossing.
[ترجمه maede] برای عبور از خیابان، امن تر است که از مسیر عابر پیاده بگذریم.
|
[ترجمه گوگل] عبور از خیابانی که گذرگاه عابر پیاده وجود دارد، ایمن تر است
[ترجمه ترگمان] برای عبور از خیابان امن تر است که از خیابان عبور کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. She was mown down on a pedestrian crossing.
[ترجمه David] او روی خط عابر پیاده زیر گرفته شده بود.
|
[ترجمه گوگل]او را در گذرگاه عابر پیاده کنده اند
[ترجمه ترگمان]او در یک تقاطع پیاده رو درو شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. We have had repeated requests for a pedestrian crossing near the school.
[ترجمه Ramin] درخواست های مکرر برای ( احداث ) محل عبور عابر پیاده نزدیک مدرسه داشته ایم.
|
[ترجمه گوگل]درخواست های مکرر برای گذرگاه عابر پیاده نزدیک مدرسه داشته ایم
[ترجمه ترگمان]ما درخواست های مکرر برای عبور پیاده ها در نزدیکی مدرسه را تکرار کرده ایم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. They called it a pedestrian crossing, but it wasn't built for people.
[ترجمه گوگل]اسمش را گذاشتند گذرگاه عابر پیاده اما برای مردم ساخته نشده بود
[ترجمه ترگمان]آن ها آن را گذرگاه عابر پیاده می نامیدند، اما برای مردم ساخته نشده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He was killed on a pedestrian crossing when Clara was sixteen.
[ترجمه گوگل]زمانی که کلارا شانزده ساله بود در گذرگاه عابر پیاده کشته شد
[ترجمه ترگمان]هنگامی که کلارا شانزده سال داشت، او در یک تقاطع پیاده رو کشته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Use a pedestrian crossing, a footbridge or a subway to cross the road.
[ترجمه گوگل]برای عبور از جاده از گذرگاه عابر پیاده، پل عابر پیاده یا مترو استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]از یک تقاطع عابر پیاده، a یا مترو برای عبور از جاده استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. They ought to stop at the pedestrian crossing.
[ترجمه گوگل]آنها باید در گذرگاه عابر پیاده توقف کنند
[ترجمه ترگمان]باید جلوی عبور عابر پیاده رو بگیرن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. No. If you're at a pedestrian crossing, you should wait for the green man.
[ترجمه گوگل]نه اگر در گذرگاه عابر پیاده هستید، باید منتظر مرد سبز باشید
[ترجمه ترگمان]نه، اگه تو یه تقاطع عابر پیاده باشی باید منتظر مرد سبز باشی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Meanwhile, the set condition that pedestrian crossing transforms from non-signal control mode to signal control mode is analyzed by using probability theory and gap acceptance theory.
[ترجمه گوگل]در همین حال، شرایط تنظیم شده ای که گذرگاه عابر پیاده از حالت کنترل غیر سیگنالی به حالت کنترل سیگنال تبدیل می شود با استفاده از نظریه احتمال و نظریه پذیرش شکاف تحلیل می شود
[ترجمه ترگمان]در همین حال، شرط تنظیم شده که عبور عابرین از حالت کنترل سیگنال به حالت کنترل سیگنال به حالت کنترل سیگنال تبدیل می شود، با استفاده از تئوری احتمال و نظریه پذیرش شکاف مورد تحلیل قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Then it knocked down a man on the pedestrian crossing.
[ترجمه گوگل]سپس مردی را در گذرگاه عابر پیاده سرنگون کرد
[ترجمه ترگمان]سپس مردی را در گذرگاه عابر پیاده کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In 20 DDB China Group's Green Pedestrian Crossing campaign won a Cannes Gold Lion and two Grand Prix awards from the UK Green Awards and China 4A Golden Seal Creative Awards.
[ترجمه گوگل]در 20 کمپین گذرگاه عابر سبز گروه DDB China برنده یک شیر طلای کن و دو جایزه جایزه بزرگ از جوایز سبز بریتانیا و جوایز خلاقانه مهر طلایی چین 4A شد
[ترجمه ترگمان]در ۲۰ DDB گروه گرین Pedestrian از گروه گرین ریور یک جایزه بزرگ جایزه گلدن گلوب و دو جایزه بزرگ را از جوایز سبز انگلستان و ۴ جایزه گلدن گلوب به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. No pedestrian crossing, must go straight through, not in the vehicle when approaching a crossing.
[ترجمه گوگل]هیچ گذرگاه عابر پیاده، نباید مستقیماً از آن عبور کند، نه در وسیله نقلیه هنگام نزدیک شدن به یک گذرگاه
[ترجمه ترگمان]راه گذر عابر پیاده، باید مستقیم از آن عبور می کرد، نه در ماشینی که به تقاطع نزدیک می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He was knocked down on a pedestrian crossing.
[ترجمه گوگل]او در گذرگاه عابر پیاده سرنگون شد
[ترجمه ترگمان]با گذر عابر ین، ضربه ای به زمین خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He jumped like a man who'd been zapped with 1 0see also PEDESTRIAN CROSSING, PELICAN CROSSINGapping through some modern novels at the moment.
[ترجمه گوگل]او مانند مردی پرید که با 1 0 تجاوز کرده است، همچنین به گذرگاه عابر پیاده، پلیکان که در حال گذر از برخی رمان های مدرن است، می پرید
[ترجمه ترگمان]او مانند مردی که با ۱ ۰ see been CROSSING،، pelican CROSSINGapping CROSSINGapping از رمان های جدید در حال حاضر می پرید، پرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. We were approaching a big road junction where there was a controlled Pedestrian crossing.
[ترجمه گوگل]داشتیم به یک تقاطع بزرگ جاده نزدیک می شدیم که یک گذرگاه عابر پیاده کنترل شده وجود داشت
[ترجمه ترگمان]به یک تقاطع بزرگ که در آن یک تقاطع گسترده بود نزدیک شدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[عمران و معماری] گذرگاه عابر پیاده - گذرگاه پیاده

انگلیسی به انگلیسی

• road crossing for those traveling by foot
a pedestrian crossing is a place on a street where motorists have to stop when pedestrians want to cross. in britain, pedestrian crossings are indicated by black and white stripes painted across a section of the street, or by special traffic lights which are operated by pedestrians pressing a control button.

پیشنهاد کاربران

pedestrian crossing ( n ) ( also crosswalk ) =a part of a road where vehicles must stop to allow people to cross
pedestrian crossing
pedestrian crossing & crosswalk : محل عبور پیاده از عرض خیابان
sidewalk : پیاده رو ( در امتداد خیابان )
خط عابر پیاده
محل عبور پیاده
گذرگاه عابر پیاده
خط هایی که روی جاده هاست که عابر پیاده از اون عبور کنه
محل عبور عابر پیاده
خط عابر پیاده
پیاده رو
خط کشی عابر پیاده

بپرس