pedagogics

/pedəˈɡɑːdʒɪks//ˌpedəˈɡɒdʒɪks/

معنی: تربیت، فن اموزش وپرورش کودک، للگی
معانی دیگر: رجوع شود به: pedagogy

جمله های نمونه

1. With regards to high school pedagogics, to examine theoretically the practices of specific teaching method as such is a renewal of theory.
[ترجمه گوگل]با توجه به آموزش دبیرستان، بررسی تئوریک شیوه های تدریس خاص به عنوان چنین، تجدید نظری است
[ترجمه ترگمان]با توجه به pedagogics های دبیرستان، برای بررسی تئوری روش های تدریس خاص به این صورت که یک نظریه تجدید نظری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The basic issues of the subjects of pedagogics principle are the integration of the issues of curriculum, teaching and learning.
[ترجمه گوگل]مسائل اساسی دروس اصل پداگوژیک تلفیق مباحث برنامه درسی، تدریس و یادگیری است
[ترجمه ترگمان]مسایل اساسی موضوعات اصلی pedagogics، ادغام موضوعات برنامه آموزشی، تدریس و یادگیری هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Therefore, we need to improve pedagogics and increase mutual Communication so as to raise students' ability in oral English.
[ترجمه گوگل]بنابراین، ما نیاز به بهبود آموزش و افزایش ارتباطات متقابل داریم تا توانایی دانش آموزان در زبان انگلیسی شفاهی را افزایش دهیم
[ترجمه ترگمان]بنابراین، ما باید pedagogics را بهبود داده و ارتباطات متقابل را افزایش دهیم تا توانایی دانش آموزان در زبان انگلیسی را افزایش دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. This article is based on aesthetics, pedagogics and psychology and the writer's many years' experience. It mainly talks about the Chinese teaching with aesthetic arts in middle schools.
[ترجمه گوگل]این مقاله بر اساس زیبایی شناسی، آموزش و روانشناسی و تجربه چندین ساله نویسنده است عمدتاً در مورد آموزش چینی با هنرهای زیبایی شناسی در مدارس راهنمایی صحبت می کند
[ترجمه ترگمان]این مقاله براساس زیبایی شناسی، روانشناسی و روان شناسی و بسیاری از سال ها تجربه نویسنده است این موضوع عمدتا در مورد آموزش چینی با هنر زیبایی شناختی در مدارس راهنمایی صحبت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The theory of Philosophy, Pedagogics, Psychology, and practice of the project method become base of the emergent curriculum.
[ترجمه گوگل]تئوری فلسفه، تعلیم و تربیت، روانشناسی و عمل به روش پروژه پایه برنامه درسی نوظهور می شود
[ترجمه ترگمان]نظریه فلسفه، روان شناسی، روان شناسی، و تمرین روش پروژه به اساس برنامه آموزشی emergent تبدیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Pedagogics principle belongs to basic research discipline, which is also the basis of all educational branch disciplines.
[ترجمه گوگل]اصل پداگوژي متعلق به رشته تحقيقات پايه است كه پايه كليه رشته هاي شاخه آموزشي نيز مي باشد
[ترجمه ترگمان]اصل pedagogics به نظم پژوهشی پایه تعلق دارد که اساس همه رشته های تحصیلی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Educational economics should become an interdisciplinarity of pedagogics and economics, but not a subdiscipline of them.
[ترجمه گوگل]اقتصاد آموزش و پرورش باید به یک رشته میان رشته ای از علوم تربیتی و اقتصاد تبدیل شود، اما نه زیرشاخه آنها
[ترجمه ترگمان]اقتصاد آموزشی باید به ترکیبی از pedagogics و اقتصاد تبدیل شود، اما نه subdiscipline از آن ها
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The attention to the development local education is not only the musicology or the pedagogics, and also whole society.
[ترجمه گوگل]توجه به توسعه آموزش محلی نه تنها موسیقی شناسی یا آموزش، بلکه کل جامعه است
[ترجمه ترگمان]توجه به آموزش محلی توسعه نه تنها the یا the بلکه کل جامعه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It relate to the knowledge, skills and methods of physics, as well as the basic theory and rules of pedagogics, psychology, educational measure, statistic and evaluation.
[ترجمه گوگل]این به دانش، مهارت ها و روش های فیزیک، و همچنین تئوری و قوانین اساسی آموزش، روانشناسی، اقدامات آموزشی، آمار و ارزشیابی مربوط می شود
[ترجمه ترگمان]آن مربوط به دانش، مهارت ها و روش های فیزیک و همچنین نظریه پایه و قوانین of، روانشناسی، معیار آموزشی، آمار و ارزیابی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In order to solve the above problems, the practical teaching of public course pedagogics should be reformed from such aspects as teaching management, teaching content and mode and teaching evaluation.
[ترجمه گوگل]برای رفع مشکلات فوق باید آموزش عملی دروس عمومی تربیتی از جنبه هایی مانند مدیریت تدریس، محتوا و حالت تدریس و ارزشیابی تدریس اصلاح شود
[ترجمه ترگمان]به منظور حل مشکلات فوق، تدریس عملی of عمومی باید از چنین جنبه هایی به عنوان مدیریت آموزش، آموزش محتوا و شیوه تدریس و ارزشیابی تحصیلی اصلاح شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Chapter 2 introduces the theory foundations in 3 aspects: linguistics, pedagogics, psychology.
[ترجمه گوگل]فصل دوم مبانی نظری را در 3 جنبه معرفی می کند: زبان شناسی، آموزش، روانشناسی
[ترجمه ترگمان]فصل ۲ مبانی نظری را در ۳ بعد معرفی می کند: زبان شناسی، روانشناسی، روان شناسی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The teachers' professional development needs reflective teaching and strongly teaching wit, according to The Max Van Manen's thinking of pedagogics.
[ترجمه گوگل]با توجه به تفکر ماکس ون مانن در مورد آموزش، رشد حرفه ای معلمان نیاز به آموزش انعکاسی و آموزش قوی هوش دارد
[ترجمه ترگمان]با توجه به تفکر مکس ون درباره pedagogics، توسعه حرفه ای معلمان نیازمند آموزش منعکس کننده و تیزهوشی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Recently more and more attention has been focused on metacognition, which is a heated topic in the fields of psychology, pedagogics and linguistics.
[ترجمه گوگل]اخیراً توجه بیشتر و بیشتری بر فراشناخت متمرکز شده است که موضوعی داغ در زمینه های روانشناسی، آموزش و زبان شناسی است
[ترجمه ترگمان]اخیرا توجه بیشتری بر فراشناخت، که یک موضوع داغ در زمینه های روان شناسی، زبان شناسی و زبان شناسی است، متمرکز شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Actually I had majored in Teaching. This theory comes from one of my pedagogics ' chap "Proficient Skill".
[ترجمه گوگل]در واقع من در رشته معلمی تحصیل کرده بودم این نظریه از یکی از بخش های آموزشی من "مهارت ماهر" می آید
[ترجمه ترگمان]در واقع من استاد تدریس هستم این تئوری از طرف یکی از افراد من که با مهارت کار میکنه میاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تربیت (اسم)
manner, steerage, cultivation, civility, nurture, upbringing, pedagogy, gentry, gentrice, pedagogics

فن اموزش وپرورش کودک (اسم)
pedagogy, pedagogics

للگی (اسم)
tutelage, pedagogy, tutorship, tutorage, pedagogics

پیشنهاد کاربران

بپرس