1. It is the peculiarity of knowledge that those who really thirst for it always get it.
[ترجمه گوگل]این ویژگی دانش است که کسانی که واقعاً تشنه آن هستند همیشه آن را به دست می آورند
[ترجمه ترگمان]این خاصیت علم است که کسانی که تشنه آن هستند همیشه آن را می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The lack of a written constitution is a peculiarity of the British political system.
[ترجمه گوگل]فقدان قانون اساسی مکتوب از ویژگی های نظام سیاسی بریتانیا است
[ترجمه ترگمان]فقدان یک قانون اساسی نوشتاری، یکی از ویژگی های نظام سیاسی بریتانیا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. These small spiced cakes are a peculiarity of the region.
[ترجمه گوگل]این کیک های ادویه دار کوچک از ویژگی های منطقه است
[ترجمه ترگمان]این کیک های کوچک پر ادویه یکی از ویژگی های منطقه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. You couldn't help but be aware of the peculiarity of the situation.
[ترجمه گوگل]شما نمی توانستید از ویژگی های موقعیت آگاه نباشید
[ترجمه ترگمان]تو نمی توانی کمک کنی، اما از این وضعیت آگاه باش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. I noticed a certain peculiarity about his appearance.
[ترجمه گوگل]من متوجه یک ویژگی خاص در ظاهر او شدم
[ترجمه ترگمان]از ظاهرش یک ویژگی خاصی تشخیص دادم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. She was well aware of the peculiarity of her own situation.
[ترجمه گوگل]او به خوبی از وضعیت خاص خود آگاه بود
[ترجمه ترگمان]از ویژگی وضع خودش آگاه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. A sharp ringing in the ears is a peculiarity of the disease.
[ترجمه گوگل]صدای زنگ شدید در گوش از ویژگی های این بیماری است
[ترجمه ترگمان]یک زنگ تیز در گوش یک ویژگی بیماری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Joe's other peculiarity was that he was constantly munching hard candy.
[ترجمه گوگل]ویژگی دیگر جو این بود که مدام آب نبات سفت می خورد
[ترجمه ترگمان]خاصیت دیگر جو این بود که او دائما candy را می جوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Each country has its own peculiarity.
[ترجمه گوگل]هر کشوری ویژگی های خاص خود را دارد
[ترجمه ترگمان]هر کشور خاصیت خاص خودش را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Pouches are a peculiarity of marsupials.
[ترجمه گوگل]کیسه ها از ویژگی های کیسه داران هستند
[ترجمه ترگمان]pouches یک خاصیت marsupials است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Not to mention the peculiarity of their lack of spacesuits when crossing from a passenger pod to a ship's airlock.
[ترجمه گوگل]ناگفته نماند که در هنگام عبور از یک غلاف مسافر به قفل هوایی کشتی، به ویژگی کمبود لباس فضایی آنها اشاره نکنیم
[ترجمه ترگمان]نه برای این که این خاصیت lack را داشته باشد که هنگام عبور از یک سفینه از یک سفینه به اتاق هوا عبور می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The only beneficial peculiarity of environment was the sense of detachment from the outside world.
[ترجمه گوگل]تنها ویژگی مفید محیط، احساس جدایی از دنیای بیرون بود
[ترجمه ترگمان]تنها خاصیت مفید محیط، مفهوم جدایی از دنیای بیرون بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. In this lay the historical peculiarity of the capitalist mode of production.
[ترجمه گوگل]ویژگی تاریخی شیوه تولید سرمایه داری در این امر نهفته است
[ترجمه ترگمان]در این میان، ویژگی تاریخی نوع سرمایه داری تولید وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. He too had this hereditary peculiarity.
[ترجمه گوگل]او نیز این ویژگی ارثی را داشت
[ترجمه ترگمان]او نیز این خاصیت موروثی را داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Utilizing the linearity peculiarity of the exciting current of magnetic powder brake and brake moment, the closed loop control system is designed.
[ترجمه گوگل]با استفاده از ویژگی خطی بودن جریان هیجان انگیز ترمز پودر مغناطیسی و ممان ترمز، سیستم کنترل حلقه بسته طراحی شده است
[ترجمه ترگمان]با استفاده از ویژگی های خطی جریان هیجان انگیز جریان هیجان انگیز روغن مغناطیسی و گشتاور ترمز، سیستم کنترل حلقه بسته طراحی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید