pecking

جمله های نمونه

1. his wife keeps pecking at him
زنش مرتب به او نیش می زند.

2. the woodpecker was pecking the tree all day
دارکوب تمام روز به درخت نوک می زد.

3. all day a woodpecker was pecking at an electric post
در تمام روز یک دارکوب به تیر برق نوک می زد.

انگلیسی به انگلیسی

• act of striking with beak or pointed tool

پیشنهاد کاربران

در دریل کاری
انجام عمل دریل کاری با وقفه برای جلوگیری از ایجاد حرارت زیاد
The material should always be drilled with intervals ( "Pecking" )
نوک زدن

بپرس