peanut butter

/ˈpiːnətˈbətər//ˈpiːnʌtˈbʌtə/

خمیر بادام زمینی (که روی نان می مالند و با مربا یا عسل می خورند)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a paste made by grinding roasted peanuts, used as a spread in sandwiches or the like or in cooking.

جمله های نمونه

1. The children had smeared peanut butter all over the sofa.
[ترجمه گوگل]بچه ها همه جای مبل را کره بادام زمینی مالیده بودند
[ترجمه ترگمان]بچه ها کره بادام زمینی را روی نیمکت گذاشته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. You don't add the peanut butter until after you've stirred in the honey.
[ترجمه گوگل]کره بادام زمینی را تا زمانی که عسل را هم زده اید اضافه نمی کنید
[ترجمه ترگمان]تو کره بادام زمینی رو تا بعد از اینکه تو عسل تکون خوردی جور نمی کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I had two peanut butter and jelly sandwiches.
[ترجمه گوگل]دو تا ساندویچ کره بادام زمینی و ژله داشتم
[ترجمه ترگمان] من دوتا ساندویچ کره بادوم زمینی و مربا خوردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. While still beating, gradually add confectioners' sugar and peanut butter.
[ترجمه گوگل]در حین هم زدن، شکر و کره بادام زمینی قنادی را به تدریج اضافه کنید
[ترجمه ترگمان]در حالی که همچنان می تپد، به تدریج قند دان و کره بادام زمینی را اضافه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Loved peanut butter and jam sandwiches.
[ترجمه گوگل]ساندویچ کره بادام زمینی و مربا را دوست داشتم
[ترجمه ترگمان] کره بادوم زمینی و ساندویچ مربا رو دوست داشتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. It's you who will get peanut butter over here.
[ترجمه گوگل]این شما هستید که از اینجا کره بادام زمینی دریافت خواهید کرد
[ترجمه ترگمان]این تویی که اینجا کره بادام زمینی درست می کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The produce business is not like peanut butter where it takes time for the whole process to catch up with the product.
[ترجمه گوگل]کسب و کار تولید مانند کره بادام زمینی نیست که در آن زمان طول بکشد تا کل فرآیند به محصول برسد
[ترجمه ترگمان]کسب وکار تولید مثل کره بادام زمینی نیست که در آن زمان طول می کشد تا کل فرآیند به محصول برسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. How about a peanut butter and noodle casserole?
[ترجمه گوگل]یک کاسرول کره بادام زمینی و رشته فرنگی چطور؟
[ترجمه ترگمان]کره بادام زمینی و خوراک ماکارونی چطور؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. She dipped her carrot into the peanut butter as she went to the door.
[ترجمه گوگل]هویجش را در کره بادام زمینی فرو برد که به سمت در رفت
[ترجمه ترگمان]او سرش را در کره بادام زمینی فرو کرد و به طرف در رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. You have some peanut butter on your top lip.
[ترجمه گوگل]مقداری کره بادام زمینی روی لب بالایی خود دارید
[ترجمه ترگمان] تو یه مقدار کره بادام زمینی روی لب بالایی داری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. If I skipped the peanut butter on the celery, would I lose more weight?
[ترجمه گوگل]اگر کره بادام زمینی روی کرفس را حذف کنم، آیا وزن بیشتری کم می کنم؟
[ترجمه ترگمان]اگه من کره بادوم زمینی رو از کرفس جدا کنم وزن بیشتری از دست میدم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. I poured some liquid into a peanut butter jar and dumped some white powder in itit bubbled.
[ترجمه گوگل]من مقداری مایع را در یک شیشه کره بادام زمینی ریختم و مقداری پودر سفید در آن ریختم
[ترجمه ترگمان]مقداری مایع در ظرف کره بادام زمینی فرو کردم و مقداری پودر سفید در آن ریختم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. You have some peanut butter on your bottom lip.
[ترجمه گوگل]مقداری کره بادام زمینی روی لب پایین خود دارید
[ترجمه ترگمان] تو یکم کره بادوم زمینی روی لبت داری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. How can people eat peanut butter and jelly?
[ترجمه گوگل]مردم چگونه می توانند کره و ژله بادام زمینی بخورند؟
[ترجمه ترگمان]چطور مردم می تونن کره بادوم زمینی و ژله بخورن؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Kidfriendly favorites such as peanut butter and jelly need no refrigeration.
[ترجمه گوگل]غذاهای مورد علاقه کودکان مانند کره بادام زمینی و ژله نیازی به یخچال ندارند
[ترجمه ترگمان]غذاهای محبوب مانند کره بادام زمینی و ژله نیاز به یخچال ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• soft spread which is made from ground peanuts
peanut butter is a brown paste made out of crushed peanuts, which you can spread on bread and eat.

پیشنهاد کاربران

peanut butter ( n ) =a thick, soft substance made from very finely chopped peanuts, usually eaten spread on bread, e. g. a peanut butter and jelly sandwich.
peanut butter
بادام زمینی
peanut butter ( علوم و فنّاوری غذا )
واژه مصوب: کرۀ بادام‏زمینی
تعریف: نوعی پخشینه که از بادام‏زمینی بوداده و آسیاب‏شده تهیه می‏شود و برای جلوگیری از جدا شدن روغن آن ترکیبات نامیزه‏ساز ( emulsifier ) به آن اضافه می‏کنند
وعده صبحانه=کره با طعم بادام زمینی یا شکلاتی

کره یا خمیر بادام زمینی
کره بادام زمینی

بپرس