peanut

/ˈpiːnət//ˈpiːnʌt/

معنی: بادام زمینی، پسته، پسته زمینی، رنگ کتانی، رنگ کنف، مقدار نامعلومی
معانی دیگر: (امریکا - عامیانه - جمع) شندر غاز، پشیز، پاپاسی، پول سیاه، بسیار نا چیز، (گیاه شناسی) پسته زمینی، پسته شام، بادام زمینی (arachis hypogaea از خانواده ی pea)، بادام زمینی (محصول این گیاه)، پسته ی شام

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a pod, or one of the oily, nutlike, edible seeds it encloses, of a plant of the legume family that matures its seed pods underground.

(2) تعریف: the plant that bears these seeds.

جمله های نمونه

1. peanut brittle
آب نبات بادام زمینی

2. peanut butter
کره ی بادام زمینی (بادام زمینی کوبیده)

3. James flicked a peanut at her.
[ترجمه melina] جیمز بادام زمینی را به طرف زن / دختر پرت کرد
|
[ترجمه مینا] جیمز بادام زمینی را به سمت او ( مونث ) پرت کرد
|
[ترجمه گوگل]جیمز یک بادام زمینی به سمت او زد
[ترجمه ترگمان]جیمز بادام زمینی را به طرف او پرت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He started his career as a humble peanut farmer.
[ترجمه گوگل]او کار خود را به عنوان یک کشاورز بادام زمینی فروتن آغاز کرد
[ترجمه ترگمان]او کارش را به عنوان یک کشاورز فروتن بادام زمینی آغاز کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The children had smeared peanut butter all over the sofa.
[ترجمه ℳ�Ħ�Ї∃Ħ] بچه ها مبل را با کره بادام زمینی کثیف کرده بودند
|
[ترجمه Parla] بچه ها کره ی بادام زمینی را روی مبل مالیدند
|
[ترجمه گوگل]بچه ها همه جای مبل را کره بادام زمینی مالیده بودند
[ترجمه ترگمان]بچه ها کره بادام زمینی را روی نیمکت گذاشته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. You don't add the peanut butter until after you've stirred in the honey.
[ترجمه گوگل]کره بادام زمینی را تا زمانی که عسل را هم زده اید اضافه نمی کنید
[ترجمه ترگمان]تو کره بادام زمینی رو تا بعد از اینکه تو عسل تکون خوردی جور نمی کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I had two peanut butter and jelly sandwiches.
[ترجمه asal] jkloiuyfcvbnm, . [poiuytrdcvbnm, . '; oiuytdpoiuyt
|
[ترجمه ℳ�Ħ�Ї∃Ħ] من دو تا ساندویچ کره بادام زمینی و مربا داشتم
|
[ترجمه 😉] من دو ساندویچ کره بادام زمینی و مربا صرف کردم
|
[ترجمه گوگل]دو تا ساندویچ کره بادام زمینی و ژله داشتم
[ترجمه ترگمان] من دوتا ساندویچ کره بادوم زمینی و مربا خوردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. While still beating, gradually add confectioners' sugar and peanut butter.
[ترجمه گوگل]در حین هم زدن، شکر و کره بادام زمینی قنادی را به تدریج اضافه کنید
[ترجمه ترگمان]در حالی که همچنان می تپد، به تدریج قند دان و کره بادام زمینی را اضافه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Loved peanut butter and jam sandwiches.
[ترجمه گوگل]ساندویچ کره بادام زمینی و مربا را دوست داشتم
[ترجمه ترگمان] کره بادوم زمینی و ساندویچ مربا رو دوست داشتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Supporters argue that the peanut program has been reformed under the Senate farm bill and the proposed House legislation.
[ترجمه گوگل]حامیان استدلال می کنند که برنامه بادام زمینی تحت لایحه مزرعه سنا و قانون پیشنهادی مجلس نمایندگان اصلاح شده است
[ترجمه ترگمان]حامیان استدلال می کنند که برنامه بادام زمینی براساس لایحه مزرعه سنا و قانون پیشنهادی مجلس اصلاح شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It's you who will get peanut butter over here.
[ترجمه گوگل]این شما هستید که از اینجا کره بادام زمینی دریافت خواهید کرد
[ترجمه ترگمان]این تویی که اینجا کره بادام زمینی درست می کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The peanut program allows only farmers with a federal quota to grow peanuts for the domestic market.
[ترجمه گوگل]برنامه بادام زمینی فقط به کشاورزان دارای سهمیه فدرال اجازه می دهد تا بادام زمینی را برای بازار داخلی کشت کنند
[ترجمه ترگمان]برنامه بادام زمینی، تنها اجازه می دهد که کشاورزان با سهمیه فدرال بادام زمینی را برای بازار داخلی پرورش دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The produce business is not like peanut butter where it takes time for the whole process to catch up with the product.
[ترجمه گوگل]کسب و کار تولید مانند کره بادام زمینی نیست که در آن زمان طول بکشد تا کل فرآیند به محصول برسد
[ترجمه ترگمان]کسب وکار تولید مثل کره بادام زمینی نیست که در آن زمان طول می کشد تا کل فرآیند به محصول برسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. How about a peanut butter and noodle casserole?
[ترجمه گوگل]یک کاسرول کره بادام زمینی و رشته فرنگی چطور؟
[ترجمه ترگمان]کره بادام زمینی و خوراک ماکارونی چطور؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. She dipped her carrot into the peanut butter as she went to the door.
[ترجمه گوگل]هویجش را در کره بادام زمینی فرو برد که به سمت در رفت
[ترجمه ترگمان]او سرش را در کره بادام زمینی فرو کرد و به طرف در رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بادام زمینی (اسم)
groundnut, peanut

پسته (اسم)
peanut, pistachio

پسته زمینی (اسم)
peanut

رنگ کتانی (اسم)
peanut

رنگ کنف (اسم)
peanut

مقدار نامعلومی (اسم)
peanut

تخصصی

[نساجی] کتانی رنگ - کنف رنگ - بادام زمینی

انگلیسی به انگلیسی

• type of nut which grows underground
peanuts are small nuts often eaten as a snack, usually after they have been roasted and salted.
you can refer to a very small sum of money as peanuts; an informal use.

پیشنهاد کاربران

peanut ( n ) ( pinʌt ) =a nut that grows underground in a thin shell, e. g. a packet of salted peanuts.
peanut
بادام زمینی Peanut
نام علمی Arachid
🥜 نام انواع آجیل و خشکبار به انگلیسی:
✅ nuts = آجیل
✅ almond = بادام درختی
✅️ peanut / ground nut ( British ) = بادام زمینی
✅ cashew / cashew nut = بادام هندی
✅ walnut = گردو
...
[مشاهده متن کامل]

✅ hazelnut ( British ) / filbert ( American ) = فندق
✅ pistachio = پسته
✅ sunflower seeds = تخمه آفتاب گردان
✅ pumpkin seed / pepita = تخمه کدو
✅ chickpea ( British ) / garbanzo ( American ) / garbanzo bean ( American ) = نخود
✅ raisin = کشمش
✅ date = خرما
✅ flaxseed = تخم کتان، بذر کتان
✅ poppy seed = دانه خشخاش، شادانه
✅ sesame seed = دانه کنجد
✅ pine nut / pine kernel ( British ) = چلغوز، دانه صنوبر
✅ roasted watermelon seed = تخمه ژاپنی
✅ chestnut = شاه بلوط

یه مقدار خیلی کم پول
مقدار خیلی کم پول، چندرغاز ( شندرقاز ) ، پول سیاه، پاپاسی
اصطلاح چندغاز هم میشه
i got raised peanuts
پسته زمینی
چیز هایی که زمینی هستند
بادام زمینی
A nut that grows under the groud
A nut ( a dry fruit with a hard shell ) that grows under the ground
A nut that grows under the groud

مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)

بپرس