peak load

/ˈpiːkloʊd//piːkləʊd/

بار قله ای، بحبوحه مصرف

جمله های نمونه

1. These solid - state relays feature a high peak load rating, with sufficient reserves to trip in - line fuses.
[ترجمه گوگل]این رله‌های حالت جامد دارای رتبه بار پیک بالایی هستند و دارای ذخایر کافی برای خاموش کردن فیوزهای خطی هستند
[ترجمه ترگمان]این رله های چند حالت جامد یک درجه بندی بار بسیار بالا، با ذخایر کافی برای سفر به فیوزها را نشان می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. We found:When the load reached 88%-95% of the peak load, higher degree of the isochromatic fringe began to localize in the zone where the forthcoming fault would be located.
[ترجمه گوگل]ما دریافتیم: هنگامی که بار به 88٪ - 95٪ از بار اوج رسید، درجه بالاتری از حاشیه ایزوکروماتیک در منطقه ای که گسل آینده قرار خواهد گرفت، شروع به محلی شدن کرد
[ترجمه ترگمان]ما دریافتیم که هنگامی که بار به ۸۸ % -۹۵ % از بار اوج رسید، درجه بالاتر of isochromatic شروع به بومی سازی در منطقه کرد که در آن خطا در آینده قرار خواهد گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The load relaxation tests after peak load indicate that rockburst has two types the one is original rockburst, and the other is impellent rockburst.
[ترجمه گوگل]آزمایش‌های شل‌شدن بار پس از بارگذاری اوج نشان می‌دهد که انفجار سنگ دارای دو نوع است: یکی انفجار سنگ اصلی و دیگری سنگ‌باران غیرمجاز
[ترجمه ترگمان]تست استراحت بار پس از پیک بار نشان می دهد که rockburst دو نوع دارد که یکی از آن ها rockburst اصلی است و دیگری impellent rockburst است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. During peak load times, more instances are added to the cluster and when the load comes down, the number of instances comes down.
[ترجمه گوگل]در زمان اوج بار، نمونه های بیشتری به خوشه اضافه می شود و زمانی که بار پایین می آید، تعداد نمونه ها کاهش می یابد
[ترجمه ترگمان]در زمان اوج بار، نمونه های بیشتری به خوشه اضافه می شوند و زمانی که بار پایین می آید، تعداد نمونه ها پایین می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The difference in the peak load on the upstroke and the minimum load on the downstroke of a polished rod.
[ترجمه گوگل]تفاوت در اوج بار در روکش بالا و حداقل بار در حرکت پایین یک میله صیقلی
[ترجمه ترگمان]تفاوت در بار پیک بر روی upstroke و حداقل بار بر روی downstroke یک میله صیقل یافته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. However, there are peak load scenarios where ARFM cannot meet the service policy goals and avoid overloading the nodes.
[ترجمه گوگل]با این حال، سناریوهای اوج بار وجود دارد که در آن ARFM نمی تواند اهداف خط مشی خدمات را برآورده کند و از بارگذاری بیش از حد گره ها جلوگیری کند
[ترجمه ترگمان]با این حال، سناریوهای بار پیک وجود دارد که در آن ARFM نمی توانند اهداف سیاست خدمات را برآورده کرده و از اضافه بار خود اجتناب کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Close is the correlation between frequency regulation, peak load and - line regulation in the interconnected power system.
[ترجمه گوگل]همبستگی نزدیک بین تنظیم فرکانس، بار پیک و تنظیم خط در سیستم قدرت به هم پیوسته است
[ترجمه ترگمان]نزدیک، همبستگی بین تنظیم فرکانس، بار پیک و مقررات خط در سیستم قدرت به هم پیوسته وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Under shock load conditions the peak load can exceed the ultimate bending strength of the core material and fracture occurs, usually at the most highly stressed cross section area.
[ترجمه گوگل]تحت شرایط بار ضربه ای، اوج بار می تواند از مقاومت خمشی نهایی مواد هسته تجاوز کند و شکست، معمولاً در سطح مقطع با بیشترین تنش رخ می دهد
[ترجمه ترگمان]تحت شرایط بارگذاری شوک بار پیک می تواند از استحکام خمشی نهایی مواد هسته ای و شکستگی تجاوز کند که معمولا در بیش ترین سطح مقطع عرضی وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Demand-side management (DSM) is an effectual means in peak load leveling.
[ترجمه گوگل]مدیریت سمت تقاضا (DSM) یک ابزار موثر در تسطیح بار اوج است
[ترجمه ترگمان]مدیریت سمت تقاضا (DSM)یک ابزار موثر در سطح اوج بار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The residential peak - valley TOU tariff is an effective way to avoid the peak load.
[ترجمه گوگل]تعرفه TOU قله - دره مسکونی راهی موثر برای جلوگیری از بار اوج است
[ترجمه ترگمان]تعرفه peak دامنه مسکونی یک روش موثر برای جلوگیری از بار پیک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Shared resource services distribute services among a pool of users, and servers allow large companies to get peak load capacity at lower costs, reducing the need for larger internal data centers.
[ترجمه گوگل]سرویس‌های منابع مشترک، خدمات را بین مجموعه‌ای از کاربران توزیع می‌کنند و سرورها به شرکت‌های بزرگ اجازه می‌دهند تا حداکثر ظرفیت بار را با هزینه‌های کمتر دریافت کنند و نیاز به مراکز داده داخلی بزرگ‌تر را کاهش دهند
[ترجمه ترگمان]خدمات منابع مشترک خدمات را میان گروهی از کاربران توزیع می کند، و سرورها به شرکت های بزرگ اجازه می دهد تا ظرفیت بار پیک را در هزینه های پایین تر به دست آورند، و نیاز به مراکز داده های داخلی بزرگ تر را کاهش دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Another important factor to consider is the geographic distribution of the user community which will also impact the average and peak load of the system.
[ترجمه گوگل]عامل مهم دیگری که باید در نظر گرفته شود، توزیع جغرافیایی جامعه کاربر است که بر میانگین و اوج بار سیستم نیز تأثیر خواهد گذاشت
[ترجمه ترگمان]یکی دیگر از عوامل مهم در نظر گرفتن توزیع جغرافیایی جامعه کاربر است که بر بار متوسط و پیک سیستم نیز تاثیر خواهد گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Cellular network operators tend to heavily over-provision their network in order to handle times of peak load and congestion.
[ترجمه گوگل]اپراتورهای شبکه سلولی تمایل زیادی به تامین بیش از حد شبکه خود دارند تا بتوانند زمان های اوج بار و ازدحام را مدیریت کنند
[ترجمه ترگمان]اپراتورهای شبکه تلفن همراه تمایل دارند شبکه خود را به شدت تحت پوشش قرار دهند تا زمان اوج و ازدحام را کنترل کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. For example, if a JVM restarted during a Black Friday sales event, it becomes active in a farm handling a peak load for the year.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، اگر یک JVM در طول یک رویداد فروش جمعه سیاه دوباره راه اندازی شود، در مزرعه ای فعال می شود که اوج بار سال را مدیریت می کند
[ترجمه ترگمان]برای مثال، اگر یک JVM در طی یک رویداد فروش جمعه سیاه مجددا راه اندازی شود، در یک مزرعه فعال می شود که بار پیک را برای سال هدایت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. It is a fine approach to actualize the Demand SideManagement (DSM) to lessen the pressure of peak load period under the situation thatthere are limitable financing for electricity build.
[ترجمه گوگل]این یک رویکرد خوب برای تحقق مدیریت سمت تقاضا (DSM) برای کاهش فشار دوره اوج بار تحت شرایطی است که تامین مالی محدود برای ساخت برق وجود دارد
[ترجمه ترگمان]این روش بسیار خوبی است برای کاهش فشار دوره اوج بار (DSM)تا فشار دوره اوج بار تحت شرایط thatthere تامین مالی برای ساخت برق را کاهش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[برق و الکترونیک] بار قله بار لحظه ای بیشینه یابار متوسط بیشینه در طول یک فاصله زمانی معین . - بار اوج
[زمین شناسی] بار بیشینه
[ریاضیات] بار حداکثر
[] اوجِ نیرو

پیشنهاد کاربران

peak load ( مهندسی برق )
واژه مصوب: اوج بار
تعریف: بیشینه مقدار بار در یک دورۀ زمانی معین

بپرس