peacenik


(تداعی منفی) صلح خواه، صلحچی، چپی با نقاب صلحجویی

جمله های نمونه

1. And don't blame any of this on peacenik liberals.
[ترجمه گوگل]و هیچ یک از اینها را به گردن لیبرال های صلح طلب نیندازید
[ترجمه ترگمان]و هیچ کدام از اینها را در مورد لیبرال ها سرزنش نکنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Gunner talked like a peacenik but Trout knew "Plutonium Jack" would never hesitate to pull the nuclear trigger if he had to.
[ترجمه گوگل]گانر مثل صلح‌طلب صحبت می‌کرد، اما تروت می‌دانست که «پلوتونیوم جک» اگر مجبور باشد هرگز در زدن ماشه هسته‌ای تردید نخواهد کرد
[ترجمه ترگمان]Gunner مانند یک peacenik حرف می زد، اما ماهی قزل آلا می دانست که \"پلوتونیوم جک\" هرگز در صورت نیاز به کشیدن ماشه هسته ای تردید نخواهد داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. What good would this be if Germany (or some other peacenik country) refused to allow it to protect people against a tyrant on Europe's doorstep?
[ترجمه گوگل]اگر آلمان (یا یک کشور صلح‌طلب دیگر) از حمایت از مردم در برابر ظالمی که در آستانه اروپاست، خودداری کند، چه فایده‌ای خواهد داشت؟
[ترجمه ترگمان]اگر آلمان (یا چند کشور دیگر)از دادن اجازه به مردم در برابر زورگویی به در اروپا خودداری کند، چه خوب خواهد بود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Obama's Afghan policy evolved on the campaign trail last year as a one-liner designed to deflect charges that he was a peacenik on Iraq.
[ترجمه گوگل]سیاست اوباما در افغانستان در جریان مبارزات انتخاباتی سال گذشته به‌عنوان یک خط‌مشی طراحی شده بود تا اتهامات صلح‌طلب عراق را منحرف کند
[ترجمه ترگمان]سیاست افغان اوباما در مبارزات انتخاباتی سال گذشته به عنوان یک - طراحی شده برای منحرف کردن اتهامات مبنی بر اینکه او یک peacenik در عراق بوده است، تکامل یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Daniel Ellsberg – An endlessly loquacious mathematical genius, strategic thinker, and unlikely peacenik.
[ترجمه گوگل]دانیل السبرگ - یک نابغه ریاضی بی پایان، متفکر استراتژیک و صلح طلب غیر محتمل
[ترجمه ترگمان]دنیل السبرگ - یک نابغه ریاضی پایان ناپذیر، متفکر استراتژیک، و بعید به نظر می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

بپرس