peacefulness


ارامش، امنیت، اسودگی، راحت، راحتی، صلح جویی

جمله های نمونه

1. A kind of peacefulness overcame him as he stared up at the stars.
[ترجمه گوگل]وقتی به ستاره ها خیره شده بود نوعی آرامش بر او غلبه کرد
[ترجمه ترگمان]وقتی به ستاره ها خیره شد، نوعی آرامش بر او چیره شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I just need some peace and quiet. Peacefulness is not a common word. It means 'the quality of being peaceful'.
[ترجمه گوگل]من فقط به آرامش و سکوت نیاز دارم صلح یک کلمه رایج نیست این به معنای "کیفیت صلح آمیز بودن" است
[ترجمه ترگمان] فقط به آرامش و آرامش احتیاج دارم peacefulness کلمه معمولی نیست این یعنی کیفیت آروم بودن یعنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The scented air carried peacefulness deep into our lungs.
[ترجمه گوگل]هوای معطر آرامش را به اعماق ریه‌های ما می‌برد
[ترجمه ترگمان]هوای معطر به ریه های ما نفوذ کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The face relaxed into something like peacefulness.
[ترجمه گوگل]چهره به چیزی شبیه آرامش تبدیل شد
[ترجمه ترگمان]صورت به چیزی شبیه آرامش تبدیل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. His face had an expression of meditative peacefulness I can only describe as dreamy.
[ترجمه گوگل]چهره او حالتی از آرامش مراقبه داشت که فقط می توانم آن را رویایی توصیف کنم
[ترجمه ترگمان]در چهره اش حالتی اندیش ناک داشت که فقط می توانستم آن را با خیال و خیال توصیف کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. We marveled at the peacefulness of the Carolina countryside.
[ترجمه گوگل]ما از آرامش حومه کارولینای شگفت زده شدیم
[ترجمه ترگمان]ما از آرامش حومه کارولینا شگفت زده شدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A peacefulness follows any decision, even the wrong one. Rita Mae Brown
[ترجمه گوگل]صلح به دنبال هر تصمیمی، حتی تصمیم اشتباه است ریتا مای براون
[ترجمه ترگمان]آرامش هر تصمیم و حتی اشتباهی را دنبال می کند ریتا Mae براون
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Maintain tidiness, cleanliness, and peacefulness within and around the home stay facility.
[ترجمه گوگل]نظم، نظافت و آرامش را در داخل و اطراف محل اقامت خانه حفظ کنید
[ترجمه ترگمان]نظم و نظم، تمیزی و آرامش درون و اطراف ساختمان اقامت خانه را حفظ کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. My list includes freedom, peacefulness, and room to think.
[ترجمه گوگل]فهرست من شامل آزادی، صلح و فضایی برای تفکر است
[ترجمه ترگمان]لیست من شامل آزادی، آرامش و اتاق برای فکر کردن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In Gatsby alive and his villa peacefulness, overcrowding, death is almost no nail in the coffin.
[ترجمه گوگل]در گتسبی زنده و آرامش ویلای او، ازدحام بیش از حد، مرگ تقریباً هیچ میخ در تابوت نیست
[ترجمه ترگمان]در گتسبی زنده و villa، پر از peacefulness و مرگ تقریبا هیچ میخی در تابوت ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I enjoyed the serenity and the peacefulness when I was in the church.
[ترجمه گوگل]وقتی در کلیسا بودم از آرامش و آرامش لذت می بردم
[ترجمه ترگمان]وقتی در کلیسا بودم از آرامش و آرامش لذت می بردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Incorporating magnificences, strangeness, danger, handsomeness, elegance and peacefulness, it is the rare magnificent rosy-cloud landform scenic spot in china.
[ترجمه گوگل]این مکان با شکوه، عجیب بودن، خطر، زیبایی، ظرافت و صلح آمیز بودن، نقطه‌ی منظره‌ای با شکوه ابرهای گلگون در چین است
[ترجمه ترگمان]incorporating، غرابت، خطر، زیبایی، زیبایی، زیبایی و peacefulness، یک نقطه دیدنی و زیبا در چین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. His peacefulness and friendliness gradually drew 500 followers to his side.
[ترجمه گوگل]صلح طلبی و دوستی او به تدریج 500 پیرو را به سمت خود کشاند
[ترجمه ترگمان]آرامش و friendliness کم کم پانصد تن از پیروانش را به کنار خود کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Contained within the apparent peacefulness of the scene is a lurking threat.
[ترجمه گوگل]محصور در آرامش ظاهری صحنه، تهدیدی در کمین است
[ترجمه ترگمان]آرامش ظاهری این صحنه یک تهدید پنهانی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Three others like to see some natural attractions of beauty and peacefulness.
[ترجمه گوگل]سه نفر دیگر دوست دارند برخی از جاذبه های طبیعی زیبایی و آرامش را ببینند
[ترجمه ترگمان]سه تن دیگر دوست دارند برخی از جاذبه های طبیعی زیبایی و آرامش را ببینند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• state of loving peace, pacifism; tranquility, serenity, quietude

پیشنهاد کاربران

آشتی جویی
صلح جویی
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : pacify
✅️ اسم ( noun ) : peace / peacefulness / pacifism / pacifist / pacification
✅️ صفت ( adjective ) : peaceful / peaceable / pacifist / pacific
✅️ قید ( adverb ) : peacefully / peaceably

بپرس