1. One week three magazines hit the stands with Peace Corps stories.
[ترجمه گوگل]یک هفته سه مجله با داستان های سپاه صلح روی غرفه ها آمدند
[ترجمه ترگمان]یک هفته، سه مجله با داستان های سپاه صلح برخورد کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. In the formative stages of Peace Corps development, there were ample reasons for this imbalance.
[ترجمه گوگل]در مراحل شکل گیری توسعه سپاه صلح، دلایل زیادی برای این عدم تعادل وجود داشت
[ترجمه ترگمان]در مراحل اولیه توسعه سپاه صلح، دلایل فراوانی برای این عدم تعادل وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The Peace Corps goes to considerable expense to provide training programs involving the best qualified lecturers available.
[ترجمه گوگل]سپاه صلح هزینه های قابل توجهی را برای ارائه برنامه های آموزشی شامل بهترین استادان واجد شرایط موجود صرف می کند
[ترجمه ترگمان]سپاه صلح هزینه قابل توجهی برای ارائه برنامه های آموزشی شامل بهترین مدرسان دارای صلاحیت در اختیار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The impact of the Peace Corps has inspired requests from communities and government agencies for well over five hundred more Volunteers.
[ترجمه گوگل]تأثیر سپاه صلح الهامبخش درخواستهایی از سوی جوامع و سازمانهای دولتی برای بیش از پانصد داوطلب دیگر شده است
[ترجمه ترگمان]تاثیر سپاه صلح الهام بخش درخواست ها از سوی جوامع و ادارات دولتی برای بیش از پانصد نفر داوطلب دیگر شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. All Peace Corps officials were considered potential screeners who had influence in the selection process.
[ترجمه گوگل]همه مقامات سپاه صلح، غربالگران بالقوه ای در نظر گرفته می شدند که در روند انتخاب نفوذ داشتند
[ترجمه ترگمان]همه مقامات سپاه صلح، screeners احتمالی که در فرآیند انتخاب نفوذ داشتند، در نظر گرفته شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The judges thought that we, the Peace Corps volunteers, had turned these guys on.
[ترجمه گوگل]قضات فکر میکردند که ما، داوطلبان سپاه صلح، این بچهها را زیر پا گذاشتهایم
[ترجمه ترگمان]داوران فکر کردند که ما داوطلبان سپاه صلح، این افراد را به این طرف و آن طرف تبدیل کرده بودیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. I met a couple of Peace Corps volunteers who walked a kilometre each morning to fetch water.
[ترجمه گوگل]من با چند نفر از داوطلبان سپاه صلح ملاقات کردم که هر روز صبح یک کیلومتر پیاده روی می کردند تا آب بیاورند
[ترجمه ترگمان]چند نفر از داوطلبان سپاه صلح را ملاقات کردم که هر روز صبح یک کیلومتر راه می رفتند تا آب بیاورند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The Peace Corps provided an opportunity for an escape, a chance for further exploration, a moratorium before final commitment.
[ترجمه گوگل]سپاه صلح فرصتی برای فرار، فرصتی برای اکتشاف بیشتر، توقف پیش از تعهد نهایی فراهم کرد
[ترجمه ترگمان]سپاه صلح فرصتی را برای فرار فراهم آورد، فرصتی برای اکتشاف بیشتر، مهلت قانونی قبل از تعهد نهایی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The Peace Corps Volunteers were a study in contrast.
[ترجمه گوگل]در مقابل، داوطلبان سپاه صلح یک مطالعه بودند
[ترجمه ترگمان]داوطلبان سپاه صلح در عوض یک مطالعه بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The Peace Corps defenders argue this harsh analysis underplays the potential benefits to civil society from computers and the internet.
[ترجمه گوگل]مدافعان سپاه صلح استدلال می کنند که این تحلیل تند مزایای بالقوه رایانه و اینترنت برای جامعه مدنی را کمرنگ می کند
[ترجمه ترگمان]مدافعان سپاه صلح مدعی هستند که این تحلیل سخت منافع بالقوه جامعه مدنی را از رایانه و اینترنت تامین می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Peace Corps officials made no comment to the press.
[ترجمه گوگل]مقامات سپاه صلح هیچ نظری به مطبوعات ندادند
[ترجمه ترگمان]مقامات سپاه صلح هیچ توضیحی در مورد مطبوعات ندادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. And this for my money is what Peace Corps is all about.
[ترجمه گوگل]و این برای پول من چیزی است که سپاه صلح در مورد آن است
[ترجمه ترگمان]و این برای پول من همان چیزی است که سپاه صلح در مورد آن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. They are defeating the purpose of the Peace Corps and they are unhappy.
[ترجمه گوگل]آنها هدف سپاه صلح را شکست می دهند و ناراضی هستند
[ترجمه ترگمان]آن ها هدف سپاه صلح را شکست می دهند و آن ها ناراضی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. This is the place where the Peace Corps was started.
[ترجمه گوگل]اینجا جایی است که سپاه صلح شروع به کار کرد
[ترجمه ترگمان]اینجا مکانی است که سپاه صلح آغاز شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Former Peace Corps volunteer Jeff Rose heads the Full Belly Project.
[ترجمه گوگل]جف رز، داوطلب سابق سپاه صلح، سرپرست پروژه شکم کامل است
[ترجمه ترگمان]داوطلب سابق سپاه صلح، جف رز سرپرستی پروژه را به عهده دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید