pay up

/ˈpeɪˈəp//peɪʌp/

به طور کامل یا به موقع پرداخت کردن، سلفیدن، تمام وکمال پرداختن، حساب های معوقه را تسویه کردن

جمله های نمونه

1. He said he wouldn't pay up so I sent my brother round to put the frighteners on him.
[ترجمه گوگل]او گفت که پرداخت نمی کند، بنابراین من برادرم را فرستادم تا عوامل ترسناک را روی او بگذارد
[ترجمه ترگمان]او گفت که پول نخواهد داد، بنابراین برادرم را فرستادم تا the را روی او بگذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I had a hard time getting him to pay up.
[ترجمه مجید کاشانی] بسختی توانستم پولش را بپردازم
|
[ترجمه گوگل]من به سختی توانستم او را پرداخت کنم
[ترجمه ترگمان]من بهش سخت گرفتم که پولش رو بدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. They are willing to pay up to $500 more for cars that get better mileage.
[ترجمه گوگل]آنها حاضرند برای خودروهایی که مسافت پیموده شده بهتری دارند تا 500 دلار بیشتر بپردازند
[ترجمه ترگمان]آن ها مایل به پرداخت ۵۰۰ دلار بیشتر برای ماشین هایی هستند که مسافت سنج گاز یا بنزین بهتری داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I'll take you to court unless you pay up immediately.
[ترجمه گوگل]من شما را به دادگاه می برم مگر اینکه فوراً پرداخت کنید
[ترجمه ترگمان]من تو رو می برم دادگاه مگر اینکه سریعا پول بدی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. They threatened to dump her if she didn't pay up.
[ترجمه گوگل]آنها او را تهدید کردند که اگر پول را نپردازد، او را رها خواهند کرد
[ترجمه ترگمان]اونا تهدید کردن که اگه پول رو نداد ازش جدا بشن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Every club member must pay up his membership money before the end of the season.
[ترجمه گوگل]هر عضو باشگاه باید مبلغ عضویت خود را قبل از پایان فصل پرداخت کند
[ترجمه ترگمان]هر عضو باشگاه باید قبل از پایان فصل پول عضویت خود را بپردازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The other men pull out their wallets and pay up their shares.
[ترجمه گوگل]مردان دیگر کیف پول خود را بیرون می آورند و سهام خود را پرداخت می کنند
[ترجمه ترگمان]مردان دیگر کیف پول خود را بیرون می کشند و shares را می پردازند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Most people pay up straight away, but there are a few who keep trying to bluff it out.
[ترجمه گوگل]اکثر مردم فوراً پرداخت می کنند، اما تعداد کمی هستند که سعی می کنند آن را بلوف کنند
[ترجمه ترگمان]بیشتر مردم یک راست از اینجا می ایند، اما عده کمی هستند که سعی می کنند بلوف بزنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Borrowers of £100,000 can pay up to £000 a year over the odds if they chose the wrong lender five years ago.
[ترجمه گوگل]وام گیرندگان 100000 پوندی می توانند تا 000 پوند در سال بیش از شانس پرداخت کنند، اگر وام دهنده اشتباهی را پنج سال پیش انتخاب کنند
[ترجمه ترگمان]اگر پنج سال پیش وام دهنده اشتباهی را انتخاب کنند، مبلغ ۱۰۰۰۰۰ پوند به مبلغ ۱۰۰۰۰۰ پوند در سال پرداخت خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Under the regulations here they're only allowed to pay up to 80 percent of your salary from a contributory scheme.
[ترجمه گوگل]طبق مقررات اینجا، آنها فقط مجازند تا 80 درصد حقوق شما را از طریق یک طرح مشارکتی پرداخت کنند
[ترجمه ترگمان]تحت این مقررات، آن ها تنها اجازه دارند تا حدود ۸۰ درصد از حقوق خود را از یک برنامه موثر پرداخت کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. She refused to pay up.
[ترجمه گوگل]او حاضر به پرداخت نشد
[ترجمه ترگمان] اون قبول نکرد که پولش رو بده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Pay up: Poll Tax payers in Middlesbrough will begin to receive their accounts today.
[ترجمه گوگل]پرداخت: پرداخت کنندگان مالیات نظرسنجی در میدلزبورو از امروز شروع به دریافت حساب های خود خواهند کرد
[ترجمه ترگمان]پرداخت: کسانی که مالیات دهندگان مالیات در میدلزبورو را پرداخت می کنند امروز حساب خود را دریافت خواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Enthusiasts are willing to pay up to $000 for an original copy of the book.
[ترجمه گوگل]علاقه مندان حاضرند تا 000 دلار برای نسخه اصلی کتاب بپردازند
[ترجمه ترگمان]Enthusiasts مایل به پرداخت ۱۰۰،۰۰۰ دلار برای نسخه اصلی این کتاب هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Baxter had offered to pay up to $ 100 million, with Grace assuming responsibility for the remainder.
[ترجمه گوگل]باکستر پیشنهاد داده بود تا 100 میلیون دلار بپردازد و گریس مسئولیت باقی مانده را بر عهده گرفت
[ترجمه ترگمان]بکستر پیشنهاد داده بود که به ۱۰۰ میلیون دلار پول بدهد، با وجود این که گریس مسئولیت بقیه را به عهده گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. If they don't pay up we will take legal action.
[ترجمه گوگل]در صورت عدم پرداخت ما اقدام قانونی خواهیم کرد
[ترجمه ترگمان]اگر پول ندهند، ما اقدام قانونی خواهیم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• pay in full

پیشنهاد کاربران

🔸 مثال ها:
• You lost the bet, now pay up!
شرط را باختی، حالا پولتو بده!
• The landlord told him to pay up or leave.
صاحبخانه به او گفت پولشو بده یا بره.
• He refused to pay up until the work was finished.
او تا وقتی کار تمام نشد پول نداد.
پرداخت بدهی
بدهی پرداخت کردن
پرداخت مخارج زورکی که نمیشه نداد مثل مالیات
پول سلفیدن؛ پول بالا آمدن ( بیا بالا )
تسویه کردن ( حساب یا قرض )
باج دادن
رد کن بیاد
پس دادن قرض