pay through the nose

/peɪ θru ðə noʊz//peɪ θruː ðə nəʊz/

مغبون شدن، (برای چیزی) زیادی پول دادن، (در خرید) گول خوردن

جمله های نمونه

1. We don't like paying through the nose for our wine when eating out.
[ترجمه فیروزه] ما دوست ندارم وقتی بیرون غذا میخوریم برای مشروبمان پول زیادی بدهیم ( رقم گول زننده ) یا سر قیمت مشروب فریب بخوریم
|
[ترجمه گوگل]ما دوست نداریم وقتی بیرون غذا می خوریم از طریق بینی برای شراب خود پول بدهیم
[ترجمه ترگمان]وقتی غذا می خوریم، دوست نداریم به خاطر wine که داریم غذا می خوریم، از دماغ استفاده کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. We paid through the nose to get the car fixed and it still doesn't go properly.
[ترجمه tanin] ما هزینه ی زیادی پرداخت کردیم تا ماشین تعمیر شود و آن هنوز هم به درستی نمی رود.
|
[ترجمه گوگل]ما از طریق دماغه برای تعمیر ماشین هزینه کردیم و هنوز درست پیش نمی رود
[ترجمه ترگمان]ما از طریق بینی پرداخت شده و ماشین را تعمیر کردیم و هنوز به درستی حرکت نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. They run over cross-country courses and pay through the nose for it.
[ترجمه mostafa norozi] شما برای رد شدن از مرز باید مبلغ زیادی بپردازی و یا زیاد مایع از خود بزاری
|
[ترجمه گوگل]آنها دوره های بین المللی را می گذرانند و هزینه آن را از طریق بینی پرداخت می کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها بر سر دوره های فرامرزی رقابت می کنند و از طریق بینی برای آن پول پرداخت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. That doesn't mean you have to pay through the nose for the privilege of an overdraft, however.
[ترجمه گوگل]با این حال، این بدان معنا نیست که باید از طریق بینی برای امتیاز اضافه برداشت پرداخت کنید
[ترجمه ترگمان]با این حال، این بدان معنا نیست که شما باید از طریق بینی بیش از موجودی که می توانید برداشت کنید، بپردازید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Catherine, paying through the nose to search for fun and relaxation.
[ترجمه گوگل]کاترین، از طریق بینی برای جستجوی سرگرمی و آرامش پول پرداخت می کند
[ترجمه ترگمان]کاترین در حالی که از دماغش به دنبال سرگرمی و تفریح می گشت، گفت:
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Many people end up paying through the nose for their car insurance policies.
[ترجمه گوگل]بسیاری از مردم در نهایت هزینه بیمه نامه خودرو خود را از طریق بینی پرداخت می کنند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مردم از طریق بینی برای سیاست های بیمه اتومبیل خود پول پرداخت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. But now rich people pay through the nose for one, sometimes more than five million dollars.
[ترجمه گوگل]اما اکنون افراد ثروتمند برای یک، گاهی بیش از پنج میلیون دلار از طریق بینی پرداخت می کنند
[ترجمه ترگمان]اما حالا مردم ثروتمند از طریق بینی برای یک، گاهی بیش از پنج میلیون دلار پول پرداخت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. They pay through the nose for health care and for decent education for their children.
[ترجمه گوگل]آنها از طریق بینی برای مراقبت های بهداشتی و آموزش مناسب برای فرزندان خود هزینه می کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها از طریق بینی برای مراقبت های بهداشتی و آموزش مناسب برای کودکان خود پول پرداخت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. You'll have to pay through the nose for those curios.
[ترجمه گوگل]برای آن کنجکاوها باید از طریق بینی پرداخت کنید
[ترجمه ترگمان]تو باید برای اون عتیقه پول بدی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. You'll have to pay through the nose to get that.
[ترجمه گوگل]برای دریافت آن باید از طریق بینی هزینه کنید
[ترجمه ترگمان]باید از بینی اش سر در بیاوری تا آن را بگیری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. But now rich people pay through the nose for one, sometimes more than US $ 5 million.
[ترجمه گوگل]اما اکنون افراد ثروتمند برای یکی، گاهی بیش از 5 میلیون دلار، از طریق بینی می پردازند
[ترجمه ترگمان]اما اکنون مردم ثروتمند از طریق بینی برای یک، گاهی بیش از ۵ میلیون دلار پول پرداخت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The Americans have been making them pay through the nose for the war supplies they've received.
[ترجمه گوگل]آمریکایی ها آنها را وادار کرده اند که برای تدارکات جنگی که دریافت کرده اند هزینه پرداخت کنند
[ترجمه ترگمان]امریکایی ها آن ها را از طریق بینی برای تدارکات جنگی که دریافت کرده اند، پرداخت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Don't pay through the nose when you buy the furniture.
[ترجمه گوگل]هنگام خرید مبلمان از طریق بینی هزینه نکنید
[ترجمه ترگمان]وقتی اسباب اثاثیه را می خری از دماغت پول در نیار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The message is that the government will cut a deal with any threatened industry willing to pay through the nose.
[ترجمه گوگل]پیام این است که دولت با هر صنعت در معرض تهدیدی که مایل به پرداخت از طریق بینی باشد، معامله خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]این پیام این است که دولت معامله با هر صنعت تهدید کننده که مایل به پرداخت از طریق بینی است را قطع خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. But all-seaters don't mean all-safe so why should clubs risk bankruptcy and fans pay through the nose for an ill-conceived scheme?
[ترجمه گوگل]اما تمام صندلی‌ها به معنای کاملاً ایمن نیستند، پس چرا باشگاه‌ها باید خطر ورشکستگی را داشته باشند و هواداران برای یک طرح نادرست هزینه پرداخت کنند؟
[ترجمه ترگمان]اما همه اینها - seaters به این معنا نیستند که چرا باشگاه باید ورشکستگی را به خطر بیاندازد و طرفداران از طریق بینی برای یک طرح بیمار از راه بینی پرداخت کنند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• pay a high price, pay too much

پیشنهاد کاربران

سرکیسه شدن - مغبون شدن
پول زور دادن
رفتن تو پاچه
تشکر میکنم از کاربر رضایی که همیشه توضیحات مفیدی ارائه میدهند
مثل ریگ پول خرج کردن
چیزی را گران تر خریدن از قیمت واقعی آن ( مثلا در مزایده که اگر گران تر نخری آن را از دست می دهی )
گول حوردن و به اشتباه برای چیزی پول خرج کردن
⭐ Pay Through the Nose ( For Something )
Pay a large amount of money
عبارت، با مفهوم فارسی:
( در خرید ) گول خوردن
پول زیادی پرداخت کردن ( برای چیزی )
( برای چیزی ) زیادی پول دادن
...
[مشاهده متن کامل]

مترادف
pay an arm and a leg
⭐pay through the nose
INFORMAL
pay much more than a fair price
👉🏿 "they paid through the nose for one - to - one intensive tuition"
@OxfordDictionary
⭐pay through the nose
informal
to pay too much money for something
We paid through the nose to get the car fixed
ما پول زیادی برای تعمیر کردن ماشین پرداختیم
@CambridgeDictionary
❇️PROVERB
❇️SAYING
❇️IDIOM

توضیح درباره اصطلاح pay through the nose
اصطلاح از بینی پرداخت کردن برای پرداخت کردن مبلغ زیادی است. دو دلیل برای استفاده از واژه بینی در این اصطلاح آمده است. اول اینکه پول زور دادن مثل خون دماغ شدن کاری ناخوشایند و دشوار است. دلیل دیگر بعد از حمله نورس ها به ایرلند است که اگر ایرلندی ها مالیات پرداخت نمی کردند بینی شان را قطع می کردند.
...
[مشاهده متن کامل]

منبع: سایت بیاموز

هزینه هنگفتی پرداختن
مغبون شدن
Be careful not to pay through the nose for that crappy used car
پرداخت کردن مقدار زیادی پول
هزینه گزافی پرداخت کردن
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)

بپرس