پورسِلِن
🔸 معادل فارسی:
رفتن به توالت / نشستن روی سنگ توالت / انجام کار بزرگ
در زبان محاوره ای:
بره بشینه رو سنگ، بره یه بار سنگین خالی کنه، بره پادشاهی کنه تو دستشویی
________________________________________
... [مشاهده متن کامل]
🔸 تعریف ها:
1. ( طنزآمیز – تصویری ) :
اصطلاح استعاری برای رفتن به توالت برای دفع مدفوع، با تصویرسازی پادشاهانه و بامزه
مثال: I’ll be back in ten—I need to pay a visit to the porcelain throne.
ده دقیقه دیگه برمی گردم—باید برم بشینم رو سنگ پادشاهی.
2. ( محاوره ای – غیررسمی ) :
استفاده از استعاره ی �تخت چینی� برای اشاره به سنگ توالت، با لحن شوخ طبعانه و اغراق آمیز
مثال: After that spicy meal, the porcelain throne awaits.
بعد از اون غذای تند، سنگ توالت منتظره!
3. ( تصویری – مردانه تر ) :
در گفت وگوهای دوستانه یا طنز، معمولاً بین مردها، برای سبک تر کردن موضوع دفع
مثال: He disappeared for a while—probably visiting the porcelain throne.
یه مدت غیبش زد—احتمالاً رفته بود پادشاهی کنه!
________________________________________
🔸 مترادف ها:
take a dump – go number two – drop the kids off at the pool – hit the john – relieve oneself
🔸 معادل فارسی:
رفتن به توالت / نشستن روی سنگ توالت / انجام کار بزرگ
در زبان محاوره ای:
بره بشینه رو سنگ، بره یه بار سنگین خالی کنه، بره پادشاهی کنه تو دستشویی
________________________________________
... [مشاهده متن کامل]
🔸 تعریف ها:
1. ( طنزآمیز – تصویری ) :
اصطلاح استعاری برای رفتن به توالت برای دفع مدفوع، با تصویرسازی پادشاهانه و بامزه
مثال: I’ll be back in ten—I need to pay a visit to the porcelain throne.
ده دقیقه دیگه برمی گردم—باید برم بشینم رو سنگ پادشاهی.
2. ( محاوره ای – غیررسمی ) :
استفاده از استعاره ی �تخت چینی� برای اشاره به سنگ توالت، با لحن شوخ طبعانه و اغراق آمیز
مثال: After that spicy meal, the porcelain throne awaits.
بعد از اون غذای تند، سنگ توالت منتظره!
3. ( تصویری – مردانه تر ) :
در گفت وگوهای دوستانه یا طنز، معمولاً بین مردها، برای سبک تر کردن موضوع دفع
مثال: He disappeared for a while—probably visiting the porcelain throne.
یه مدت غیبش زد—احتمالاً رفته بود پادشاهی کنه!
________________________________________
🔸 مترادف ها: