pawnbroker

/ˈpɔːrnbroʊkər//ˈpɔːnbrəʊkə/

معنی: مرتهن، گروگیر، بنگاه رهنی، وامده
معانی دیگر: گروبردار، صاحب مغازه ی گروبرداری و کارگشایی، کارگشا، گرو گیر، صاحب بنگاه رهنی، وام ده

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a person whose business is making loans at interest, secured by personal property left with him or her.

جمله های نمونه

1. Today's pawnbrokers operate within well-defined financial regulations.
[ترجمه گوگل]گروفروشان امروزی در چارچوب مقررات مالی به خوبی تعریف شده عمل می کنند
[ترجمه ترگمان]امروزه pawnbrokers در مقررات مالی تعریف شده به خوبی عمل می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He finally redeemed his watch from the pawnbroker.
[ترجمه گوگل]او سرانجام ساعت خود را از رهن بازخرید کرد
[ترجمه ترگمان]بالاخره ساعتش را از بنگاه رهنی نجات داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Pawnbrokers had a role in society, and it was one which writers in social and literary reviews were constantly querying.
[ترجمه گوگل]گروفروشان نقشی در جامعه داشتند و این نقشی بود که نویسندگان در نقدهای اجتماعی و ادبی مدام در حال پرسش بودند
[ترجمه ترگمان]Pawnbrokers نقشی در جامعه داشت و یکی از آن نویسندگانی است که در مجلات اجتماعی و ادبی به طور مداوم پرس و جو می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The business of pawnbrokers, which consists in lending money upon pledges of goods, is the subject of special statutory regulation.
[ترجمه گوگل]تجارت رهنداران که عبارت است از قرض دادن وجه به وثیقه کالا، موضوع مقررات قانونی خاصی است
[ترجمه ترگمان]کسب وکار of، که شامل قرض دادن پول به تعهدات کالا می شود، موضوع مقررات قانونی خاص است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I finally redeemed my watch from the pawnbrokers.
[ترجمه گوگل]بالاخره ساعتم را از گروگان‌ها بازخرید کردم
[ترجمه ترگمان] بالاخره ساعتم رو از \"pawnbrokers\" نجات دادم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In fact, from 1785 all pawnbrokers had to register.
[ترجمه گوگل]در واقع، از سال 1785 همه گردانندگان باید ثبت نام می کردند
[ترجمه ترگمان]در واقع، در واقع در سال ۱۷۸۵، همه کس مجبور شد ثبت نام کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I felt very wicked taking them to a pawnbroker, and then I sent the money to Giulia.
[ترجمه گوگل]من احساس بدی کردم که آنها را نزد یک دلال رهن بردم و سپس پول را برای جولیا فرستادم
[ترجمه ترگمان]خیلی احساس بدی داشتم که آن ها را به یک بنگاه رهنی می بردم و بعد پول را به Giulia فرستادم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. There were 000 pawnbrokers in Greater London in the 1960S, but in ten years the number dropped to 150.
[ترجمه گوگل]در دهه 1960 در لندن بزرگ 000 دلال گروگان وجود داشت، اما طی ده سال این تعداد به 150 نفر کاهش یافت
[ترجمه ترگمان]There در دهه ۱۹۶۰ در لندن بزرگ یافت شد اما در عرض ده سال تعداد آن ها به ۱۵۰ نفر کاهش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Money borrowed from a pawnbroker did not have to be repaid for fifteen months.
[ترجمه گوگل]پول قرض گرفته شده از رهن را برای پانزده ماه لازم نیست بازپرداخت کند
[ترجمه ترگمان]پولی که از یک بنگاه رهنی قرض گرفته بود نباید به پانزده ماه پرداخت می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A pawnbroker is a person who carries on the business of accepting goods by way of security for a loan.
[ترجمه گوگل]رهن گزار شخصی است که کار پذیرش کالا را از طریق وثیقه وام انجام می دهد
[ترجمه ترگمان]کارمند بنگاه رهنی شخصی است که تجارت کالا را به وسیله وثیقه برای یک وام حمل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He redeemed his ring from the pawnbroker.
[ترجمه گوگل]او انگشتر خود را از گروگان بازخرید کرد
[ترجمه ترگمان]حلقه را از گرو گرو درآورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A pawnbroker is a on the business of accepting goods by way security for a loan.
[ترجمه گوگل]رهن‌فروشی در کسب و کار پذیرش کالا از طریق وثیقه برای وام است
[ترجمه ترگمان]یک بنگاه رهنی برای پذیرش کالا از طریق تامین امنیت برای یک وام است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Pawnbroker: I am not here to tell you the time.
[ترجمه گوگل]پیمانکار: من اینجا نیستم که زمان را به شما بگویم
[ترجمه ترگمان] من اینجا نیستم که بهت زمان رو بگم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Having paid off the pawnbroker, I now had my watch out of hock.
[ترجمه گوگل]پس از پرداخت هزینه های پیمانکار، اکنون ساعتم را از کار افتاده بودم
[ترجمه ترگمان]پس از آنکه پول بنگاه رهنی را پرداخت کردم ساعت خود را از گرو در بیرون آوردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. A pawnbroker will still be a pawnbroker.
[ترجمه گوگل]رهن باز هم رهن باز خواهد بود
[ترجمه ترگمان]یک بنگاه رهنی هنوز هم بنگاه رهنی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مرتهن (اسم)
mortgagee, pawnbroker

گروگیر (اسم)
mortgagee, pawnbroker, pawnee

بنگاه رهنی (اسم)
pawnbroker, pawnshop

وامده (اسم)
scrivener, pawnbroker

تخصصی

[حقوق] صاحب بنگاه کارگشایی

انگلیسی به انگلیسی

• moneylender who takes property as security deposit
a pawnbroker is a person who lends you money if you give them something that you own. the pawnbroker can sell that thing if you do not pay back the money before a certain time.

پیشنهاد کاربران

مثال:
Billy redeemed his drums from the pawnbroker
بیلی طبلهای خودش را از گروی بنگاه کارگشایی درآورد
سمسار
نزول خور
کارگشا،
a dealer licensed to lend money at a specified rate of interest in exchange for objects that are deposited as security and they can sell if the person leaving the objects does not pay an agreed amount of money in an agreed time.
"his best suit had been redeemed from the pawnbrokers"

بپرس