patterning


روانشناسى : طرح یابى

جمله های نمونه

1. The patterning of sleep illustrated in Figure 8 is not only typical, but follows conventions which are universal.
[ترجمه گوگل]الگوی خواب نشان داده شده در شکل 8 نه تنها معمولی است، بلکه از قراردادهایی پیروی می کند که جهانی هستند
[ترجمه ترگمان]الگوی خواب نشان داده شده در شکل ۸ نه تنها معمولی است، بلکه کنوانسیون های زیر را دنبال می کند که جهانی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. In particular, did the regime permanently change their patterning of sleep, as well as reducing their sleep requirement by over an hour?
[ترجمه گوگل]به ویژه، آیا رژیم به طور دائم الگوی خواب آنها را تغییر داد و همچنین نیاز خواب آنها را بیش از یک ساعت کاهش داد؟
[ترجمه ترگمان]به طور خاص، آیا رژیم به طور دائم الگوی خواب خود را تغییر داده و نیاز خواب آن ها را بیش از یک ساعت کاهش داده است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Look at the beautiful delicate patterning around the base of the vase.
[ترجمه گوگل]به نقوش ظریف و زیبای اطراف پایه گلدان نگاه کنید
[ترجمه ترگمان]به patterning زیبا روی پایه گلدان نگاه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The scale patterning above the lateral line is particularly pleasing, and the lateral line itself is bright silver.
[ترجمه گوگل]الگوی مقیاس بالای خط جانبی بسیار دلپذیر است و خط جانبی خود نقره ای روشن است
[ترجمه ترگمان]الگویابی محور بالای خط جانبی به ویژه خوشایند است و خط افقی نیز نقره ای روشن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Their subtle energetic matrix, their inward patterning, their instinct, is that of water.
[ترجمه گوگل]ماتریس پرانرژی ظریف آنها، الگوی درونی آنها، غریزه آنها از آب است
[ترجمه ترگمان]این ماتریکس پر جنب و جوش آن ها، patterning درونی آن ها، غریزه آن ها، این است که آب
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. But could the platforms, seen as extensive patterning in aerial surveys of the Maya lowlands just as likely have formed naturally?
[ترجمه گوگل]اما آیا این سکوها که به عنوان الگوهای گسترده در بررسی‌های هوایی از زمین‌های پست مایا دیده می‌شوند، به احتمال زیاد به طور طبیعی شکل گرفته‌اند؟
[ترجمه ترگمان]اما آیا این پایگاه ها می توانند به عنوان الگویابی گسترده در بررسی های هوایی سرزمین های پست مایا که به طور طبیعی شکل گرفته اند، دیده شوند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Figure shows the typical patterning of sleep through the night, as shown by a healthy adult.
[ترجمه گوگل]شکل الگوی خواب معمولی را در طول شب نشان می دهد، همانطور که توسط یک بزرگسال سالم نشان داده شده است
[ترجمه ترگمان]شکل نشان می دهد که الگوی معمول خواب در طول شب، همانطور که توسط یک بزرگ سال سالم نشان داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The patterning problem here is what specifies which cells will form the trophoblast and which cells will form the inner cell mass.
[ترجمه گوگل]مشکل الگوسازی در اینجا چیزی است که مشخص می کند کدام سلول تروفوبلاست و کدام سلول توده سلولی داخلی را تشکیل می دهد
[ترجمه ترگمان]مشکل الگوسازی در اینجا چیزی است که مشخص می کند که کدام سلول ها the را شکل خواهند داد و این سلول ها هسته سلول درونی را شکل خواهند داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. But some underlying patterning remains, despite the intervening years and the subtle shifts in values and beliefs.
[ترجمه گوگل]اما برخی از الگوهای زیربنایی، با وجود گذشت سال‌ها و تغییرات ظریف در ارزش‌ها و باورها، باقی مانده است
[ترجمه ترگمان]اما برخی از الگویابی زیر باقی می ماند، با وجود این سال ها و تغییرات ظریف ارزش ها و باورها
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The zebra has very distinctive patterning.
[ترجمه گوگل]گورخر دارای الگوهای بسیار متمایز است
[ترجمه ترگمان]گورخر الگوسازی متمایزی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The typical morocco patterning is clear.
[ترجمه گوگل]الگوی معمولی مراکش واضح است
[ترجمه ترگمان]الگوی معمول مراکش واضح است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The needle selection for patterning is electromagnetic.
[ترجمه گوگل]انتخاب سوزن برای الگوبرداری الکترومغناطیسی است
[ترجمه ترگمان]انتخاب سوزن برای الگویابی electromagnetic است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. In addition to this temporal patterning, each spike often displays a recurring spatial organization.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این الگوی زمانی، هر سنبله اغلب یک سازمان فضایی تکرارشونده را نشان می‌دهد
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این الگویابی موقتی، هر سیخ اغلب یک سازمان فضایی تکراری را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Within each feather there is a further patterning which determines the distribution of the pigment.
[ترجمه گوگل]درون هر پر یک الگوی بیشتر وجود دارد که توزیع رنگدانه را تعیین می کند
[ترجمه ترگمان]در هر پر یک الگوی دیگر وجود دارد که توزیع رنگدانه های پوستی را تعیین می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The giraffes' distinctive patterning makes them difficult to see.
[ترجمه گوگل]الگوی متمایز زرافه ها دیدن آنها را دشوار می کند
[ترجمه ترگمان]The متمایز زرافه ها را به سختی می توان دید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• decorating via patterns, designing by using models or forms
patterning is the forming of fixed ways of behaving or doing things, by constantly repeating them or copying them; a formal use.
lines, spots, and other patterns, for example on the body of an animal, are referred to as patterning.

پیشنهاد کاربران

بپرس