1. Stop patronising me - I understand the play as well as you do.
[ترجمه گوگل]از من حمایت نکنید - من نمایشنامه را به خوبی شما درک می کنم
[ترجمه ترگمان]از من تشکر نکن - من هم مثل تو خوب بازی می کنم -
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]از من تشکر نکن - من هم مثل تو خوب بازی می کنم -
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. That is a patronising approach which would deny widening choice to many local authority tenants.
[ترجمه گوگل]این یک رویکرد حمایتی است که انتخاب گسترده را برای بسیاری از مستاجران محلی منع می کند
[ترجمه ترگمان]این یک رویکرد patronising است که حق دسترسی به بسیاری از tenants محلی را انکار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این یک رویکرد patronising است که حق دسترسی به بسیاری از tenants محلی را انکار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Trevor Sorbie thinks the patronising attitudes of some salons can be explained by the youth of the stylists.
[ترجمه گوگل]تروور سوربی فکر می کند که نگرش های حمایتی برخی از سالن ها را می توان با جوانی استایلیست ها توضیح داد
[ترجمه ترگمان]تروور Sorbie معتقد است که رفتارهای دوستانه برخی از سالن ها را می توان از سوی جوانان صاحب سبک توضیح داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تروور Sorbie معتقد است که رفتارهای دوستانه برخی از سالن ها را می توان از سوی جوانان صاحب سبک توضیح داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. I run the risk of sounding patronising here, but I do feel that this is a point worth making.
[ترجمه گوگل]من این خطر را دارم که در اینجا حامی به نظر بیایم، اما احساس می کنم که این نکته ای است که ارزش آن را دارد
[ترجمه ترگمان]من این ریسک را در اینجا احساس می کنم، اما احساس می کنم که ارزش این کار را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من این ریسک را در اینجا احساس می کنم، اما احساس می کنم که ارزش این کار را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. It is one that patronising and superior Brits frequently sneer at.
[ترجمه گوگل]این موردی است که بریتانیایی های حامی و برتر اغلب به آن استهزاء می کنند
[ترجمه ترگمان]این یکی از آن that است که انگلیسی ها مدام به آن پوزخند می زنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این یکی از آن that است که انگلیسی ها مدام به آن پوزخند می زنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. It is probably patronising to say that in both cases the window dressing is up to Kensington standards, but it is.
[ترجمه گوگل]احتمالاً حامی این است که بگوییم در هر دو مورد پانسمان پنجره مطابق با استانداردهای کنزینگتون است، اما اینطور است
[ترجمه ترگمان]شاید در هر دو مورد انتظار داشته باشید که در هر دو مورد پوشش پنجره برابر با استانداردهای کنسینگتن باشد، اما این است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شاید در هر دو مورد انتظار داشته باشید که در هر دو مورد پوشش پنجره برابر با استانداردهای کنسینگتن باشد، اما این است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Self-help has become a vicious and patronising fiction which is deployed to excuse society's neglect of its lowest earners.
[ترجمه گوگل]خودیاری به یک داستان شرورانه و حامی تبدیل شده است که برای توجیه غفلت جامعه از کم درآمدترین افراد به کار می رود
[ترجمه ترگمان]کمک به خود تبدیل به یک داستان فاسد و دلسوز شده است که برای توجیه غفلت جامعه از پایین ترین earners بکار گرفته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کمک به خود تبدیل به یک داستان فاسد و دلسوز شده است که برای توجیه غفلت جامعه از پایین ترین earners بکار گرفته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Reports are commonly prosaic, dull, pompous and patronising and written with selfish disregard for the reader.
[ترجمه گوگل]گزارشها معمولاً عامیانه، کسلکننده، پرشکوه و حامیانه هستند و با بیاعتنایی خودخواهانه به خواننده نوشته میشوند
[ترجمه ترگمان]این گزارش ها به طور معمول کسل کننده، کسل کننده، متکبر و دلسوز هستند و با بی توجهی خودخواهانه به خواننده نوشته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این گزارش ها به طور معمول کسل کننده، کسل کننده، متکبر و دلسوز هستند و با بی توجهی خودخواهانه به خواننده نوشته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Or make some patronising remark about her cute rear end and how he would be delighted to give her a lift over?
[ترجمه گوگل]یا در مورد قسمت پشتی زیبای او و اینکه چگونه او را خوشحال می کند که او را بالا بکشد، اظهار نظر حمایتی کنید؟
[ترجمه ترگمان]یا شاید هم یک اظهار قدرشناسی درباره پایان cute و اینکه چگونه از این که او را به بالا بردن خوشحال خواهد کرد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یا شاید هم یک اظهار قدرشناسی درباره پایان cute و اینکه چگونه از این که او را به بالا بردن خوشحال خواهد کرد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. This patronising obfuscation was never very convincing.
[ترجمه گوگل]این ابهام حامی هرگز خیلی قانع کننده نبود
[ترجمه ترگمان]این obfuscation مهربان هرگز متقاعد کننده نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این obfuscation مهربان هرگز متقاعد کننده نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Not office gossip or patronising shit about trusting the Registry files.
[ترجمه گوگل]نه شایعات اداری و نه چیزهای حامی در مورد اعتماد به فایل های رجیستری
[ترجمه ترگمان]نه در دفتر جاسوسی و نه patronising که به پرونده \"Registry\" اعتماد کنن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نه در دفتر جاسوسی و نه patronising که به پرونده \"Registry\" اعتماد کنن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. One of the rather patronising defences often put forward about why such relics should stay put is that they will be better cared for, or reach a wider public, than if they were to be returned "home".
[ترجمه گوگل]یکی از دفاعیات نسبتاً حمایتکننده که اغلب در مورد اینکه چرا چنین آثاری باید در جای خود باقی بمانند این است که بهتر از آنها مراقبت میشوند یا به مخاطبان گستردهتری دسترسی پیدا میکنند تا اینکه به «خانه» بازگردانده شوند
[ترجمه ترگمان]یکی از the دفاعی اغلب به این دلیل مطرح می شود که چرا چنین relics باید در نظر گرفته شوند این است که آن ها بهتر از آن ها مراقبت خواهند کرد و یا به یک جامعه وسیع تر دسترسی پیدا خواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یکی از the دفاعی اغلب به این دلیل مطرح می شود که چرا چنین relics باید در نظر گرفته شوند این است که آن ها بهتر از آن ها مراقبت خواهند کرد و یا به یک جامعه وسیع تر دسترسی پیدا خواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. I wish he wouldn't keep calling me 'dear' - it's so patronising!
[ترجمه گوگل]ای کاش مدام مرا "عزیز" صدا نمی کرد - این خیلی حمایت کننده است!
[ترجمه ترگمان]ای کاش او به من نگفته بود، عزیزم! خیلی ازخودراضی است!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ای کاش او به من نگفته بود، عزیزم! خیلی ازخودراضی است!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. As a gay man I find your sudden input of gay advertising patronising.
[ترجمه گوگل]به عنوان یک مرد همجنسگرا، ورودی ناگهانی شما از تبلیغات همجنسگرایان را حمایت میکنم
[ترجمه ترگمان]به عنوان یه مرد همجنس باز تو یه input of رو پیدا کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به عنوان یه مرد همجنس باز تو یه input of رو پیدا کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The Student Cook Book provides basic helpful advice without sounding patronising.
[ترجمه گوگل]کتاب آشپز دانشجو توصیههای اساسی و مفید را بدون حمایت از صدا ارائه میدهد
[ترجمه ترگمان]کتاب کوک دانش آموزان توصیه مفیدی را ارایه می دهد بدون آن که دوستانه به نظر برسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کتاب کوک دانش آموزان توصیه مفیدی را ارایه می دهد بدون آن که دوستانه به نظر برسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید