1. Stop patronising me - I understand the play as well as you do.
[ترجمه کورش مرجمکی] من را کوچک نکن! ما هر دو ( قواعد ) بازی رو میدانیم!|
[ترجمه گوگل]از من حمایت نکنید - من نمایشنامه را به خوبی شما درک می کنم[ترجمه ترگمان]از من تشکر نکن - من هم مثل تو خوب بازی می کنم -
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. I wish he wouldn't keep calling me 'dear' - it's so patronising!
[ترجمه کورش مرجمکی] ای کاش او به من دیگه”عزیزم” نگه! این خیلی بنده نوازانه است!|
[ترجمه گوگل]ای کاش مدام مرا "عزیز" صدا نمی کرد - این خیلی حمایت کننده است![ترجمه ترگمان]ای کاش او به من نگفته بود، عزیزم! خیلی ازخودراضی است!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Cornelia often felt patronised by her tutors.
[ترجمه گوگل]کورنلیا اغلب احساس می کرد که توسط معلمانش حمایت می شود
[ترجمه ترگمان]کورنلیا غالبا او را از جانب tutors خود احساس می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کورنلیا غالبا او را از جانب tutors خود احساس می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. It made me feel patronised, in a position of weakness.
[ترجمه گوگل]این باعث شد که من در موقعیت ضعف احساس حمایت کنم
[ترجمه ترگمان]این احساس مرا در حالت ضعف و ناتوانی در خود احساس می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این احساس مرا در حالت ضعف و ناتوانی در خود احساس می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The Japanese Imperial family patronises the Japanese Art Association.
[ترجمه گوگل]خانواده امپراتوری ژاپن از انجمن هنر ژاپن حمایت می کند
[ترجمه ترگمان]خانواده سلطنتی ژاپن انجمن هنری ژاپن را جشن گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]خانواده سلطنتی ژاپن انجمن هنری ژاپن را جشن گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. As a gay man I find your sudden input of gay advertising patronising.
[ترجمه گوگل]به عنوان یک مرد همجنسگرا، ورودی ناگهانی شما از تبلیغات همجنسگرایان را حمایت میکنم
[ترجمه ترگمان]به عنوان یه مرد همجنس باز تو یه input of رو پیدا کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به عنوان یه مرد همجنس باز تو یه input of رو پیدا کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The Student Cook Book provides basic helpful advice without sounding patronising.
[ترجمه گوگل]کتاب آشپز دانشجو توصیههای اساسی و مفید را بدون حمایت از صدا ارائه میدهد
[ترجمه ترگمان]کتاب کوک دانش آموزان توصیه مفیدی را ارایه می دهد بدون آن که دوستانه به نظر برسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کتاب کوک دانش آموزان توصیه مفیدی را ارایه می دهد بدون آن که دوستانه به نظر برسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. It was therefore a shock to face such hostile and patronising attitudes when I arrived.
[ترجمه گوگل]بنابراین وقتی وارد شدم، مواجهه با چنین نگرشهای خصمانه و حمایتکنندهای شوککننده بود
[ترجمه ترگمان]از این رو هنگامی که من رسیدم برای مقابله با چنین رفتارهای خصمانه و patronising دچار حیرت شدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]از این رو هنگامی که من رسیدم برای مقابله با چنین رفتارهای خصمانه و patronising دچار حیرت شدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Because exam questions and essay titles often ask you to judge texts, it can be difficult to avoid such patronising effects.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که سؤالات امتحانی و عناوین انشا اغلب از شما می خواهند که متون را قضاوت کنید، اجتناب از چنین تأثیرات حمایتی می تواند دشوار باشد
[ترجمه ترگمان]از آنجا که سوالات آزمون و عناوین مقاله اغلب از شما می خواهند که متون را داوری کنید، اجتناب از چنین اثرات حمایتی دشوار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]از آنجا که سوالات آزمون و عناوین مقاله اغلب از شما می خواهند که متون را داوری کنید، اجتناب از چنین اثرات حمایتی دشوار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. It is probably patronising to say that in both cases the window dressing is up to Kensington standards, but it is.
[ترجمه گوگل]احتمالاً حامی این است که بگوییم در هر دو مورد پانسمان پنجره مطابق با استانداردهای کنزینگتون است، اما اینطور است
[ترجمه ترگمان]شاید در هر دو مورد انتظار داشته باشید که در هر دو مورد پوشش پنجره برابر با استانداردهای کنسینگتن باشد، اما این است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شاید در هر دو مورد انتظار داشته باشید که در هر دو مورد پوشش پنجره برابر با استانداردهای کنسینگتن باشد، اما این است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. In flaccid prose Shaftesbury rambles on with an air of affected conversational ease which projects the persona of the patronising aristocrat.
[ترجمه گوگل]در نثر سست، شفتسبری با فضایی از سهولت مکالمه متاثر می شود که شخصیت اشراف حامی را به نمایش می گذارد
[ترجمه ترگمان]شافتسبری به نثر فصیح، با حالتی حاکی از آسودگی محاوره ای، که در آن شخصیت فرد دلسوز و دلسوز را به نمایش می گذارد، پرسه می زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شافتسبری به نثر فصیح، با حالتی حاکی از آسودگی محاوره ای، که در آن شخصیت فرد دلسوز و دلسوز را به نمایش می گذارد، پرسه می زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. And more than half the women interviewed hate the label housewife because it sounds so patronising.
[ترجمه گوگل]و بیش از نیمی از زنان مصاحبه شده از برچسب زن خانه دار متنفرند، زیرا به نظر می رسد بسیار حمایت کننده است
[ترجمه ترگمان]و بیش از نیمی از زنانی که با این برچسب ازدواج کرده اند، از برچسب زن خانه دار متنفر هستند، زیرا این زن بسیار دلسوز به نظر می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]و بیش از نیمی از زنانی که با این برچسب ازدواج کرده اند، از برچسب زن خانه دار متنفر هستند، زیرا این زن بسیار دلسوز به نظر می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Self-help has become a vicious and patronising fiction which is deployed to excuse society's neglect of its lowest earners.
[ترجمه گوگل]خودیاری به یک داستان شرورانه و حامی تبدیل شده است که برای توجیه غفلت جامعه از کم درآمدترین افراد به کار می رود
[ترجمه ترگمان]کمک به خود تبدیل به یک داستان فاسد و دلسوز شده است که برای توجیه غفلت جامعه از پایین ترین earners بکار گرفته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کمک به خود تبدیل به یک داستان فاسد و دلسوز شده است که برای توجیه غفلت جامعه از پایین ترین earners بکار گرفته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. I have found the way I have been treated by qualified and unqualified people patronising and presumptuous and deeply offensive.
[ترجمه گوگل]رفتاری که توسط افراد واجد شرایط و فاقد صلاحیت با من بوده است، حامی و متکبر و عمیقا توهین آمیز یافته ام
[ترجمه ترگمان]من روشی را یافته ام که با افراد شایسته و فاقد صلاحیت و فاقد شایستگی و گستاخانه رفتار کرده ام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من روشی را یافته ام که با افراد شایسته و فاقد صلاحیت و فاقد شایستگی و گستاخانه رفتار کرده ام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Reports are commonly prosaic, dull, pompous and patronising and written with selfish disregard for the reader.
[ترجمه گوگل]گزارشها معمولاً عامیانه، کسلکننده، پرشکوه و حامیانه هستند و با بیاعتنایی خودخواهانه به خواننده نوشته میشوند
[ترجمه ترگمان]این گزارش ها به طور معمول کسل کننده، کسل کننده، متکبر و دلسوز هستند و با بی توجهی خودخواهانه به خواننده نوشته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این گزارش ها به طور معمول کسل کننده، کسل کننده، متکبر و دلسوز هستند و با بی توجهی خودخواهانه به خواننده نوشته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید