patronage

/ˈpætrənɪdʒ//ˈpætrənɪdʒ/

معنی: حمایت، سرپرستی، سایه، پشتیبانی، قیمومت
معانی دیگر: سروری، خدایگانی، حمایت و بخشندگی (نسبت به هنرمندان و دانشمندان و غیره)، مشتریان، خریداران، پارتی بازی، به کارگماری هم مسلکان (و غیره)، حق عزل و نصب، زیر دست نوازی، بنده نوازی، تفقد، ملاطفت به زیر دستان، کاسبی، سوداگری

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: the financial or other support given to a business establishment by its customers or clients.
مشابه: backing

- We appreciate your patronage at our firm, and we look forward to serving you in the future.
[ترجمه گوگل] ما از حمایت شما در شرکت خود قدردانی می کنیم و مشتاقانه منتظر خدمات رسانی به شما در آینده هستیم
[ترجمه ترگمان] ما از حمایت شما در شرکت قدردانی می کنیم و منتظر خدمت شما در آینده هستیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: the support, guardianship, or sponsorship provided by patrons, as of artistic endeavors, museums, and the like.
مشابه: aegis, backing

- The sculptor would have little hope of carrying out his work without the patronage of the countess.
[ترجمه گوگل] مجسمه ساز بدون حمایت کنتس امید چندانی به انجام کار خود نخواهد داشت
[ترجمه ترگمان] تندیس گر برای اجرای کارش بدون حمایت کنتس کوچک ترین امیدی به بیرون آمدن از کارش نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(3) تعریف: the power to award government jobs, contracts, and favors, esp. to political allies, or the jobs and the like that are so awarded.

جمله های نمونه

1. he used the patronage to support his policies
او از حق عزل و نصب برای پیشبرد سیاست های خود استفاده کرد.

2. sa'di enjoyed the patronage of the atabakan
سعدی از تشویق و گشاده دستی اتابکان برخوردار بود.

3. even though it was early in the morning, there was a considerable patronage
با آنکه صبح زود بود تعداد مشتریان قابل ملاحظه بود.

4. Without the patronage of several large firms, the festival could not take place.
[ترجمه گوگل]بدون حمایت چندین شرکت بزرگ، جشنواره نمی توانست برگزار شود
[ترجمه ترگمان]بدون حمایت چندین شرکت بزرگ، این فستیوال نتوانست برگزار شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. We give our patronage to local shops.
[ترجمه گوگل]ما حمایت خود را به مغازه های محلی می دهیم
[ترجمه ترگمان]ما به حمایت خود از فروشگاه های محلی می پردازیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Patronage of the arts comes mostly from businesses and private individuals.
[ترجمه گوگل]حمایت از هنر بیشتر از سوی مشاغل و افراد خصوصی انجام می شود
[ترجمه ترگمان]کسب و کاره ای هنری اغلب از مشاغل و افراد خصوصی ناشی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. We appreciate your patronage and. . .
[ترجمه گوگل]ما از حمایت و حمایت شما قدردانی می کنیم
[ترجمه ترگمان] ما از حمایت شما ممنونیم و
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. We thank you for your patronage.
[ترجمه گوگل]ما بابت حمایت و پشتیبانیتان از شما تشکر می کنیم
[ترجمه ترگمان] ما از حمایت شما ممنونیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. His system of political patronage and agile intimidation of potential enemies reigns supreme in the economically depressed territories.
[ترجمه گوگل]سیستم حمایت سیاسی و ارعاب چابک او از دشمنان بالقوه در سرزمین های رکود اقتصادی حاکم است
[ترجمه ترگمان]نظام حمایت سیاسی و تهدید سریع دشمنان بالقوه در مناطق افسرده اقتصادی حکومت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Apparently partisan house cleaning and patronage pay-offs are considered routine at the Corporation Commission.
[ترجمه گوگل]ظاهراً نظافت منزل و پرداخت های حمایتی در کمیسیون شرکت امری عادی تلقی می شود
[ترجمه ترگمان]ظاهرا تمیز کردن خانه حزبی و حمایت مالی به طور معمول در کمیسیون شرکت در نظر گرفته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Thomas' patronage stems from the many churches he built during his pilgrimages.
[ترجمه گوگل]حمایت توماس از کلیساهای بسیاری ناشی می شود که او در طول سفرهای زیارتی خود ساخته بود
[ترجمه ترگمان]حمایت توماس از کلیساهای زیادی که در طی سفر زیارتی خود بنا کردند، سرچشمه می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The king's patronage as well as his jurisdiction were advanced and defended by prohibitions.
[ترجمه گوگل]حمایت پادشاه و همچنین صلاحیت او با ممنوعیت هایی پیش رفت و از آن دفاع می شد
[ترجمه ترگمان]حمایت پادشاه و اختیارات قضایی او به وسیله ممنوعیت ها پیشرفت کرده و از آن دفاع کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Company patronage is tangible evidence that the companies are committed to high standards of professional management.
[ترجمه گوگل]حمایت شرکت شواهد ملموسی است که نشان می دهد شرکت ها به استانداردهای بالای مدیریت حرفه ای متعهد هستند
[ترجمه ترگمان]حمایت شرکت شاهد ملموسی است مبنی بر اینکه شرکت ها متعهد به استانداردهای بالایی از مدیریت حرفه ای هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. An influential politician would command patronage, although one didn't like to think of it like that.
[ترجمه گوگل]یک سیاستمدار بانفوذ فرمان حمایت را می‌دهد، اگرچه کسی دوست ندارد اینطور به آن فکر کند
[ترجمه ترگمان]یک سیاست مدار بانفوذ، با وجود اینکه دوست نداشت این گونه فکر کند، تحت حمایت قرار می گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

حمایت (اسم)
aid, shelter, defense, vindication, aegis, protection, patronage, lee

سرپرستی (اسم)
care, patronage, attendance, supervision, tutelage, superintendency, superintendence, wardship, tutorship, tutorage, protectorship

سایه (اسم)
shadow, protection, patronage, auspices, shade, shading, umbrage, hatching, shadiness, umbra

پشتیبانی (اسم)
support, patronage, backing

قیمومت (اسم)
mandate, patronage, tutelage, wardship, protectorate, tutorship, tutorage

انگلیسی به انگلیسی

• sponsorship; support; clientele
patronage is the support and money given by someone to a person or a group such as a charity.

پیشنهاد کاربران

فقط اگر به معنای ـ اصطلاحاً ـ پارتی بازی باشد، معادل آشنانوازی بد نیست.
۱. حمایت. پشتیبانی ۲. حق عزل و نصب ۳. بنده نوازی. تفقد. لطف. مرحمت. ترحم ۴. خرید
مثال:
These leaders would give their patronage and protection to their clan members.
این رهبران حمایت و حفاظت خود را نسبت به اعضای طایفه خواهند داشت.
حمایت، تولیت ( اداره کردن مال وقف شده )
Patron : پِی ترِن ( مشتری، حامی، کمک کننده ی مالی، خریدار، ولی نعمت )
Patronage : پِیتْ رِنِجْ ( پول و ساپورت، کمک مالی، حمایتی که از یک فرد، مغازه و کسب کار میشه با خرید مالی کردن ازشون )
Patreon : پِیت ری یان ( یک وبسایت برای انحصاری کردن دسترسی به کارهای هنری و در کل فعالیت تولیدکننده های محتوا. اپش هم هست )
...
[مشاهده متن کامل]

تعریف و مثال برای PATRONAGE طبق واژه نامه :
اسم غیرقابل شمارش
🔴 money and support that is given to an artist, organization, etc
◀️ The college relied on the patronage of its wealthy graduates to expand its funds.
◀️ They thanked her for her patronage of the new hospital
🔴 chiefly US, somewhat formal : support that is given to a business, library, etc. , by buying its goods or using its services
◀️ The city should do more to encourage patronage of local businesses
◀️ The new library is expected to have heavy patronage. [=many people are expected to use the new library]
🔴 often disapproving : the power to give jobs or provide other help to people as a reward for their support
◀️ a system of political patronage
◀️ Than you for your patronage / RE. Village

the power of a person to give someone an important job or position
عزل و نصب کردن
اعمال نظرات شخصی در انتصاب ها
استقبال - حمایت
maximizing public transportation patronage
به حداکثر رساندن استقبال از حمل و نقل عمومی
پشتیبانی سرپرستی
کاسبی و سوداگری
During the coronavirus pandemic we are facing with inequity in vaccine distribution it’s the time of partnership not patronage.
در دوره پاندمی کرونا ما با بی عدالتی در توزیع واکسن مواجه هستیم. اکنون زمان حمایت است نه سوداگری
لطف و عنایت
حمایت شخصی
عضو - مشتری ( در بخش تعاونی ) ؛ معامله.
Patronage refund یا Patronage dividend به معنی مازاد برگشتی است[نوعی تقسیم سود سهام سالانه در تعاونی ها بر اساس میزان معاملات عضو با تعاونی]
1. بنده نوازی
2. نظام حمایتی
در اقتصاد سیاسی به معنای "ویژه پروری" است.
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٤)

بپرس