اسم ( noun )
• (1) تعریف: a person who buys the goods or services of a business establishment, esp. a regular customer or client of a shop, hotel, restaurant, or the like.
• مترادف: customer, regular
• مشابه: buyer, client, frequenter, habitu�, shopper
• مترادف: customer, regular
• مشابه: buyer, client, frequenter, habitu�, shopper
- The couple were steady patrons, and the owner was anxious to see that they were satisfied with their meal.
[ترجمه سلیمان فرهادیان] این زن و شوهر، مشتری همیشگی بودند و مغازه دار می خواست ببیند آن ها از غذای شان راضی هستند یا نه.|
[ترجمه گوگل] این زوج از مشتریان ثابتی بودند و صاحبش نگران بود ببیند که آنها از غذایشان راضی هستند[ترجمه ترگمان] این زوج حامیان دایمی بودند و صاحب مغازه می خواست ببیند که آن ها از غذای خود راضی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: a person who acts as a guardian, supporter, or sponsor, as of an artist or an artistic group or institution.
• مترادف: backer, benefactor, friend, sponsor, supporter
• مشابه: advocate, connection, contributor, donor, father, guardian, philanthropist, promoter
• مترادف: backer, benefactor, friend, sponsor, supporter
• مشابه: advocate, connection, contributor, donor, father, guardian, philanthropist, promoter
- She is a great patron of the arts and has provided the financial backing for numerous art exhibits as well as plays.
[ترجمه گوگل] او حامی بزرگ هنر است و حمایت مالی برای نمایشگاه های هنری متعدد و همچنین نمایشنامه ها را فراهم کرده است
[ترجمه ترگمان] او حامی عالی هنر است و پشتیبانی مالی بسیاری از نمایشگاه های هنری متعدد و همچنین بازی ها را تامین کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] او حامی عالی هنر است و پشتیبانی مالی بسیاری از نمایشگاه های هنری متعدد و همچنین بازی ها را تامین کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید