patriotic

/ˌpetriˈɑːtɪk//ˌpætrɪˈɒtɪk/

میهن دوست، وطن دوست، میهن پرستانه، وطن پرستانه

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: patriotically (adv.)
• : تعریف: feeling, showing, or caused by one's love for and loyalty to one's nation.

- The patriotic citizens proudly sang their nation's anthem.
[ترجمه گوگل] شهروندان میهن پرست با افتخار سرود ملت خود را خواندند
[ترجمه ترگمان] شهروندان وطن پرست با غرور سرود ملی خود را خواندند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- Buying government bonds was considered a patriotic act during the war.
[ترجمه گوگل] خرید اوراق قرضه دولتی در زمان جنگ یک اقدام میهن پرستانه تلقی می شد
[ترجمه ترگمان] خرید اوراق قرضه دولتی یک اقدام میهن پرستانه در طول جنگ تلقی می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. patriotic duty
وظیفه میهنی

2. patriotic passion
شور میهن دوستی

3. a patriotic statesman
دولتمرد وطن دوست

4. the great patriotic war
جنگ بزرگ میهنی

5. italian-americans, like other hyphenated americans, were thought to be less patriotic
باور بر این بود که امریکایی های ایتالیایی تبار (مثل سایر امریکایی های بیگانه تبار) دارای حس میهن دوستی کمتری هستند.

6. Nathan Hate's patriotic statement has often been quoted: "I regret that I have but one life to give for my country. "
[ترجمه گوگل]اظهارات میهن پرستانه ناتان هات اغلب نقل شده است: "من متأسفم که فقط یک زندگی برای کشورم دارم "
[ترجمه ترگمان]اظهارات میهن پرستانه ناتان نفرت اغلب نقل شده است: \" من متاسفم که یک زندگی برای دادن کشورم دارم \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The old man is a patriotic overseas Chinese.
[ترجمه zyn] مرد پیر , میهن پرست چینی خارج از کشور است!
|
[ترجمه گوگل]پیرمرد یک چینی میهن پرست در خارج از کشور است
[ترجمه ترگمان]این پیرمرد یک چینی وطن پرستی در خارج از کشور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Patriotic songs have long been a feature of Kuwaiti life.
[ترجمه گوگل]آوازهای میهنی از دیرباز ویژگی زندگی کویتی ها بوده است
[ترجمه ترگمان]آهنگ های میهن پرستانه از مدت ها پیش ویژگی زندگی کویت بوده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Many Americans felt it was their patriotic duty to buy bonds to support the war effort.
[ترجمه گوگل]بسیاری از آمریکایی ها این وظیفه میهن پرستانه خود را می دانستند که برای حمایت از تلاش های جنگی، اوراق قرضه بخرند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از آمریکایی ها احساس می کردند که این وظیفه patriotic برای خرید اوراق قرضه برای حمایت از جنگ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Many of his patriotic songs have a stirring lilt.
[ترجمه zyn_plk] بسیاری از ترانه های وطن پرستانه او تکان دهنده بود
|
[ترجمه گوگل]بسیاری از ترانه‌های میهن‌پرستانه‌اش صدای تکان‌دهنده‌ای دارند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از آهنگ های میهن پرستانه او وزن stirring دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Woosnam is fiercely patriotic.
[ترجمه گوگل]ووسنام به شدت میهن پرست است
[ترجمه ترگمان]Woosnam واقعا میهن پرست است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The Patriotic Front has been a political irrelevance.
[ترجمه گوگل]جبهه میهنی یک بی ربط سیاسی بوده است
[ترجمه ترگمان]جبهه میهن پرستان a سیاسی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The party framed its message in unashamedly patriotic language.
[ترجمه گوگل]حزب پیام خود را با زبانی میهن پرستانه بیان کرد
[ترجمه ترگمان]این حزب پیام خود را با زبان میهن پرستانه unashamedly چارچوب بندی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The Patriotic Front took power after a three-month civil war.
[ترجمه گوگل]جبهه میهنی پس از یک جنگ داخلی سه ماهه قدرت را به دست گرفت
[ترجمه ترگمان]جبهه میهن پرستان پس از یک جنگ داخلی سه ماهه قدرت را به دست گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The politician played on the patriotic sentiments of the people from ulterior motives.
[ترجمه گوگل]این سیاستمدار احساسات میهن پرستانه مردم را با انگیزه های پنهان بازی می کند
[ترجمه ترگمان]این سیاست مدار طرفدار احساسات وطن پرستی مردم از انگیزه های انحرافی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. His speech was full of patriotic sentiments.
[ترجمه گوگل]سخنرانی او سرشار از احساسات میهن پرستانه بود
[ترجمه ترگمان]سخنانش پر از احساسات میهن پرستانه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. He is penetrated with patriotic feeling.
[ترجمه گوگل]احساس میهن پرستی در او نفوذ کرده است
[ترجمه ترگمان]اون با احساس میهن پرستانه وارد شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

18. I'm not very patriotic.
[ترجمه گوگل]من زیاد وطن پرست نیستم
[ترجمه ترگمان]من خیلی میهن پرست نیستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• loyal to one's country of birth, devoted to one's country
a patriotic person or patriotic behaviour shows love for a country and loyalty towards it.

پیشنهاد کاربران

میهن دوست، وطن دوست
patriarchal : مرد سالار
Patriotic : میهن پرستانه
Patriotic retaliation : انتقام میهن پرستانه
patriotic ( علوم سیاسی و روابط بین الملل )
واژه مصوب: میهن‏پرستانه
تعریف: مربوط به میهن‏پرستی
وطن دوست ،
ملّی گرا
ملّی گرایانه
patriotic spirit = روحیه میهن پرستانه
هم وطن ، وطن پرستانه 💑
Bulbula va turkan valizada _Nazh Duzlu ♥️🎼♾♥️ Yarim
میهن پرستانه
وطن پرستانه
وطن پرست
هموطن

بپرس