1. a hot patriot
میهن پرست دو آتشه
2. a true patriot
یک میهن دوست راستین
3. he avowed himself a patriot
او ادعای میهن پرستی کرد.
4. The summer soldier and the sunshine patriot will, in this crisis, shrink from the service of his country; but he that stands it NOW deserves the love and thanks of man and woman.
[ترجمه گوگل]سرباز تابستانی و وطن پرست آفتابی، در این بحران، از خدمت به کشورش کوتاه می آید اما کسی که اکنون ایستاده است، سزاوار محبت و تشکر مرد و زن است
[ترجمه ترگمان]سرباز تابستانی و وطن پرست واقعی، در این بحران، از خدمت کشور خود کناره می گیرند؛ اما او اکنون آن را شایسته عشق و سپاس از مرد و زن می داند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. He regards himself as a patriot.
[ترجمه گوگل]او خود را یک میهن پرست می داند
[ترجمه ترگمان]به خودش به عنوان یک میهن پرست نگاه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. He was represented as a true patriot.
[ترجمه گوگل]او به عنوان یک میهن پرست واقعی معرفی شد
[ترجمه ترگمان]او به عنوان یک میهن پرست واقعی معرفی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. She was a true patriot to the last.
[ترجمه گوگل]او تا آخرین لحظه یک میهن پرست واقعی بود
[ترجمه ترگمان]برای آخرین بار یک میهن پرست واقعی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. At the bottom of all patriotism there is war: that is why I am no patriot. Jules Renard
[ترجمه گوگل]در انتهای همه میهن پرستی جنگ وجود دارد: به همین دلیل است که من وطن پرستی نیستم ژول رنار
[ترجمه ترگمان]در زیر همه میهن پرستی، جنگ وجود دارد: به همین دلیل است که من میهن پرست نیستم ژول Renard
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. He is a patriot of the first order, willing to sacrifice personal justice for the red, white and blue.
[ترجمه گوگل]او یک میهن پرست درجه اول است که حاضر است عدالت شخصی را فدای سرخ، سفید و آبی کند
[ترجمه ترگمان]او یک میهن پرست از اولین مرتبه ای است که خواهان قربانی کردن عدالت شخصی برای قرمز، سفید و آبی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Most were either destroyed by Patriot missiles or did little damage.
[ترجمه گوگل]اکثر آنها یا توسط موشک های پاتریوت منهدم شدند یا آسیب کمی وارد کردند
[ترجمه ترگمان]اکثر آن ها یا توسط موشک های میهن پرست تخریب شدند یا خسارت کمی به بار آوردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The Patriot missile system is a good example.
[ترجمه گوگل]سامانه موشکی پاتریوت نمونه خوبی است
[ترجمه ترگمان]سیستم موشکی میهن پرست نمونه خوبی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The radar beam which tracks the Patriot missile carries instructions updating it on which way to go to head off the enemy.
[ترجمه گوگل]پرتوی راداری که موشک پاتریوت را ردیابی میکند، دستورالعملهایی را بهروزرسانی میکند که آن را در چه مسیری برای سرکوب کردن دشمن برود
[ترجمه ترگمان]تیر رادار که موشک Patriot را دنبال می کند دستورالعمل های به روز رسانی آن را بر روی آن انجام می دهد تا دشمن را از بین ببرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Pinochet called the convicted man a patriot.
[ترجمه گوگل]پینوشه مرد محکوم را یک وطن پرست خواند
[ترجمه ترگمان]پینوشه این مرد مجرم را یک میهن پرست نامید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The Patriot is a complicated system of launchers, radars, communications and control.
[ترجمه گوگل]پاتریوت یک سیستم پیچیده از پرتابگرها، رادارها، ارتباطات و کنترل است
[ترجمه ترگمان]میهن پرست سیستم پیچیده ای از خمپاره انداز، رادارها، ارتباطات و کنترل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید