patriciate


مقام اشرافی، امتیازات اشرافی، نجیب زادگان، نجبا، اشرافیون

انگلیسی به انگلیسی

• state of being an aristocrat; upper class

پیشنهاد کاربران

🔸 معادل فارسی:
طبقه ی اشراف / خاندان های نجیب زاده / اشرافیت شهری
در زبان محاوره ای:
اونایی که تو شهر رئیس ان، خاندان های باکلاس، اشراف قدیمی، کله گنده های قدیمی
________________________________________
...
[مشاهده متن کامل]

🔸 تعریف ها:
1. ** ( تاریخی – روم باستان ) :**
طبقه ی ممتاز و اشرافی در روم باستان که قدرت سیاسی، مذهبی و اجتماعی در دستشون بود
مثال: The patriciate dominated Roman politics for centuries.
اشراف زادگان قرن ها بر سیاست روم سلطه داشتن.
2. ** ( اجتماعی – قرون وسطی اروپا ) :**
خاندان های ثروتمند و بانفوذ شهری که در حکومت های محلی، تجارت و فرهنگ نقش کلیدی داشتن
مثال: The Venetian patriciate controlled trade across the Mediterranean.
اشراف ونیزی تجارت مدیترانه رو کنترل می کردن.
3. ** ( استعاری – فرهنگی ) :**
برای اشاره به طبقه ای از افراد با جایگاه اجتماعی بالا، نفوذ فرهنگی یا میراث خانوادگی برجسته
مثال: He married into the local patriciate.
با یکی از خاندان های اشرافی محلی ازدواج کرد.
________________________________________
🔸 مترادف ها:
nobility – aristocracy – elite – ruling class – upper class – patricians