patisserie


شیرینی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a shop where fancy pastry, usu. French, is made and sold.

(2) تعریف: such pastry.

جمله های نمونه

1. What I see is a Soho patisserie, where Rainbow, awaiting Naomi, stares into her coffee.
[ترجمه گوگل]چیزی که من می بینم شیرینی فروشی سوهو است، جایی که رنگین کمان، در انتظار نائومی، به قهوه او خیره شده است
[ترجمه ترگمان]چیزی که من می بینم یک رستوران سوهو است که در آنجا یک رنگین کمان، که منتظر نایومی است، به قهوه او خیره می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A good market patisseries and restaurants can all be found in this pretty town.
[ترجمه گوگل]شیرینی‌فروشی‌ها و رستوران‌های خوب بازار همگی در این شهر زیبا یافت می‌شوند
[ترجمه ترگمان]یک بازار خوب و رستوران خوب در این شهر قشنگ پیدا می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. What the sahib and memsahib brought from the patisserie, those tarts.
[ترجمه گوگل]آنچه صاحب و ممصاحب از قنادی آوردند، آن تارت ها
[ترجمه ترگمان]آنچه صاحب صاحب و memsahib از the آورده بودند، این تارت مربایی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Blois is famous for patisserie.
[ترجمه گوگل]بلویس به شیرینی پزی معروف است
[ترجمه ترگمان]بلوا به خاطر patisserie معروف است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The long, narrow proportions of the 600 sf Patisserie is reinforced by a floating ceiling running the length of the interior, drawing the patron in from Queen Street to the depths of the kitchen.
[ترجمه گوگل]نسبت‌های طولانی و باریک قنادی 600 sf توسط یک سقف شناور در طول فضای داخلی تقویت می‌شود و مشتری را از خیابان کوئین به اعماق آشپزخانه می‌کشاند
[ترجمه ترگمان]نسبت های باریک، باریک و باریک، توسط یک سقف شناور در طول داخل ساختمان تقویت می شود و مشتری را از خیابان ملکه به اعماق آشپزخانه هدایت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. This duality reinforces the dynamic of the Patisserie juxtaposing the intimacy of the pastry display with the intensity of the open kitchen and surrounding social nodes.
[ترجمه گوگل]این دوگانگی پویایی شیرینی پزی را تقویت می کند که صمیمیت نمایش شیرینی را با شدت آشپزخانه اوپن و گره های اجتماعی اطراف کنار هم قرار می دهد
[ترجمه ترگمان]این دوگانگی پویایی روابط متقابل را با شدت آشپزخانه باز و اطراف گره های اجتماعی تقویت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A short pastry base filled with almond flavoured patisserie cream, decoratedwith pears in syrup and glaze.
[ترجمه گوگل]یک پایه شیرینی کوتاه پر شده با خامه شیرینی پزی با طعم بادام، تزئین شده با گلابی در شربت و لعاب
[ترجمه ترگمان]یک شیرینی شکلاتی با طعم بادام patisserie، گلابی decoratedwith با طعم شیره و glaze
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. To the patisserie, we first selected a cake, and then let the sisters to help us make cake made cake should first round, then roll out Jiduo flowers with chopsticks.
[ترجمه گوگل]به شیرینی‌پزی، ابتدا یک کیک انتخاب کردیم و سپس به خواهران اجازه دادیم تا در تهیه کیک کیک به ما کمک کنند، ابتدا باید گل‌های Jiduo را با چاپستیک بپیچند
[ترجمه ترگمان]برای the، ما ابتدا یک کیک را انتخاب کردیم و سپس به خواهرها اجازه دادیم تا به ما کمک کنند تا کیک درست کنیم، ابتدا کیک درست کنیم، سپس گل های Jiduo را با چوب غذاخوری roll
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Sales staff in Patisserie will promote our pastries to guests'companies.
[ترجمه گوگل]کارکنان فروش در قنادی شیرینی های ما را به شرکت های مهمان معرفی می کنند
[ترجمه ترگمان]کارکنان فروش در Patisserie شیرینی ما را به شرکت های میهمان ارتقا خواهند داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This course covers modern and traditional patisserie production techniques and operational management skills and includes some basic cooking.
[ترجمه گوگل]این دوره تکنیک های تولید شیرینی پزی مدرن و سنتی و مهارت های مدیریت عملیاتی را پوشش می دهد و شامل برخی از آشپزی اولیه می باشد
[ترجمه ترگمان]این دوره، تکنیک های تولید patisserie مدرن و سنتی را پوشش می دهد و مهارت های مدیریت عملیاتی را پوشش می دهد و برخی از پخت اولیه را در بر می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It goes well with cakes, desserts or dry patisserie.
[ترجمه گوگل]با کیک، دسر یا شیرینی خشک به خوبی ست می شود
[ترجمه ترگمان]با کیک و انواع کیک و دسر خشک می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. They're celebrating your birthday all over the wizarding world. This particular design was the most popular at the patisserie I visited, or so I was told.
[ترجمه گوگل]آنها در سراسر جهان جادوگر تولد شما را جشن می گیرند این طرح خاص در شیرینی فروشی که من بازدید کردم محبوب ترین بود، یا به من گفته شد
[ترجمه ترگمان]جشن تولد تو را در سراسر دنیای جادویی جشن می گیرند این طراحی خاص، محبوب ترین طراحی در the بود که من ملاقات کردم، یا به همین خاطر به من گفته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. This particular design was the most popular at the patisserie I visited, or so I was told.
[ترجمه گوگل]این طرح خاص در شیرینی فروشی که من بازدید کردم محبوب ترین بود، یا به من گفته شد
[ترجمه ترگمان]این طراحی خاص، محبوب ترین طراحی در the بود که من ملاقات کردم، یا به همین خاطر به من گفته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Upon the successfully completion of this course students will be able to work in the operational, supervisory and management aspects of the patisserie stream of the hospitality industry.
[ترجمه گوگل]پس از اتمام موفقیت آمیز این دوره، دانشجویان می توانند در جنبه های عملیاتی، نظارتی و مدیریتی جریان شیرینی پزی صنعت مهمان نوازی فعالیت کنند
[ترجمه ترگمان]پس از تکمیل موفقیت آمیز این درس، دانشجویان قادر خواهند بود در جنبه های عملیاتی، نظارتی و مدیریتی جریان patisserie صنعت مهمان نوازی کار کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• a patisserie is a shop where you can buy cakes and pastries.

پیشنهاد کاربران

✍ توضیح: A French bakery specializing in pastries and sweets 🍰
✅ مثال: She visited the patisserie every Sunday to indulge in fresh croissants and �clairs.

بپرس