patio

/ˈpætiˌoʊ//ˈpætɪəʊ/

معنی: ایوان، طارمی، حیاط، پاسیو
معانی دیگر: حیاط خلوت، نورخان

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: patios
(1) تعریف: a usu. paved and roofless area that adjoins a house and is used for dining or recreation.

(2) تعریف: a roofless inner courtyard, as in many Spanish-style houses.

جمله های نمونه

1. a sunken patio
ایوان گود

2. let's adjourn to the patio
بیایید به ایوان برویم.

3. Outside was a stone patio with tubs of flowering plants.
[ترجمه گوگل]بیرون یک پاسیو سنگی با وان هایی از گیاهان گلدار بود
[ترجمه ترگمان]در بیرون یک حیاط سنگی با تشت پر از گیاهان گلدار بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The builders really botched up our patio.
[ترجمه گوگل]سازندگان واقعاً پاسیو ما را خراب کردند
[ترجمه ترگمان]سازندگان ما واقعا حیاط ما را خراب کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. His two-story brick home was graced with a patio and surrounded by tall, leafy trees.
[ترجمه گوگل]خانه آجری دو طبقه او با یک پاسیو تزئین شده بود و اطراف آن را درختان بلند و پربرگ احاطه کرده بود
[ترجمه ترگمان]خانه آجری دو طبقه او به حیاطی آراسته شده بود و با درختان بلند و پر شاخ و برگ احاطه شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The patio gave an unimpeded view across the headland to the sea.
[ترجمه گوگل]پاسیو منظره ای بدون مانع از سرتاسر سرتاسر به دریا می داد
[ترجمه ترگمان]حیاط نمای بلامانع ساحل را به دریا زده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The patio doors give onto a small courtyard.
[ترجمه گوگل]درهای پاسیو به حیاط کوچکی می رسند
[ترجمه ترگمان]دره ای حیاط خلوت وارد حیاط کوچکی شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Will you sweep the leaves off the patio?
[ترجمه گوگل]آیا برگ های حیاط را جارو می کنید؟
[ترجمه ترگمان]می شه برگ ها رو از توی حیاط رد کنی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Let's have lunch out on the patio .
[ترجمه گوگل]بیایید ناهار را بیرون در پاسیو بخوریم
[ترجمه ترگمان]بیا ناهار رو توی حیاط ناهار بخوریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The entrance is a brief concrete patio with three smelly skips about four feet high and full of rubbish.
[ترجمه گوگل]ورودی یک پاسیو کوتاه بتنی با سه پرش بدبو به ارتفاع حدود چهار فوت و پر از زباله است
[ترجمه ترگمان]در ورودی یک حیاط پشتی کوتاهی با سه جست و جست و جو در حدود چهار پا و پر از زباله است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The patio gets a southern exposure, and a pergola shades about 75 percent of the midday sun.
[ترجمه گوگل]حیاط از جنوب برخوردار است و آلاچیق حدود 75 درصد از آفتاب ظهر را سایه می اندازد
[ترجمه ترگمان]پاسیو یک قرار گیری جنوبی دارد و حدود ۷۵ درصد از آفتاب ظهر را به خود اختصاص می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. As for the patio surface, remember that pale colours reflect light and can be dazzling in the sun.
[ترجمه گوگل]در مورد سطح پاسیو، به یاد داشته باشید که رنگ های کم رنگ نور را منعکس می کنند و می توانند در زیر نور خورشید خیره کننده باشند
[ترجمه ترگمان]همانند سطح ایوان، به خاطر داشته باشید که رنگ های رنگ پریده نور را منعکس می کنند و می توانند در نور خورشید خیره کننده باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The Mersey nights at the patio windows.
[ترجمه گوگل]شب های مرسی در پنجره های پاسیو
[ترجمه ترگمان]شب هایی که در حیاط کاخ ایستاده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Laid out as a patio garden, with tall fencing all around and various shrubs, plants and an ornamental pond.
[ترجمه گوگل]به‌عنوان یک باغ پاسیو، با حصارهای بلند دور تا دور و درختچه‌های مختلف، گیاهان و حوض زینتی
[ترجمه ترگمان]مانند یک باغ حیاط خلوت، با شمشیر بلند و بوته های فراوان، گیاهان و یک استخر شیک، با شمشیر بازی می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ایوان (اسم)
cloister, portal, balcony, veranda, verandah, porch, portico, patio, lanai

طارمی (اسم)
patio, balustrade, fence

حیاط (اسم)
court, patio, yard, courtyard, homestead, curtilage

پاسیو (اسم)
patio

تخصصی

[عمران و معماری] ایوان - پاسیو - حیاط

انگلیسی به انگلیسی

• paved inner courtyard; porch, large paved area near the entrance to a house (used for outdoor dining, etc.)
a patio is a paved area at the back of a house, where people can sit and relax.

پیشنهاد کاربران

patio ( n ) ( p�t̮iˌoʊ ) =a flat hard area outside, and usually behind, a house where people can sit, e. g. Let's have lunch out on the patio.
patio
an area outside a house with a solid floor but no roof, used in good weather for relaxing, eating, etc
پاسیو ( به فرانسوی: Patio ) یا نورخان به حیاط خلوت بی سقف یا دارای سقف نورگذر و شیشه ای اطلاق می شود که معمولاً در میان خانه ها و کاشانه ها یا چسبیده به ساختمانهای مسکونی ساخته می شوند و در آنها گونه های گیاهی پرورش داده می شوند. به دیگر سخن، نورخان یک گلخانه درون - ساختمانی است. کارکرد نورخان در خانه بیشتر برای فراهم آوردن نور کافی و بسنده، سبزی محیط و زیبایی است.
...
[مشاهده متن کامل]

In the summer we have breakfast out on the patio

patio
منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/patio?q=Patio
پاسیو
اتاقک شیشه ای که نورگیر دارد و محل نگهداری گلهای آپارتمانی هست
حیاط خلوت
patio ( عمومی )
واژه مصوب: نورخان
تعریف: حیاط‏خلوتی بدون سقف یا با سقف شیشه‏ای در داخل ساختمان که اغلب به عنوان گلخانه از آن استفاده شود
ایوان جلو در
دهلیز

بپرس