1. patina to a bronze statue is like character to a face
زنگار روی مجسمه ی برنزی همچون شخصیت بر چهره است.
2. the furniture, like their happy marriage, gradually acquired a patina of age
اسباب خانه،مانند ازدواج سعادت آمیز آنان به تدریج از جلای قدمت بهره مند شد.
3. His tomb was covered with a yellow patina of lichen.
[ترجمه گوگل]قبر او با گلسنگ زرد رنگی پوشیده شده بود
[ترجمه ترگمان]قبر او با یک جلد زرد رنگ گل اندود پوشیده شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. He allowed a fine patina of old coffee to develop around the inside of the mug.
[ترجمه گوگل]او اجازه داد پتینه ای از قهوه قدیمی در اطراف داخل لیوان ایجاد شود
[ترجمه ترگمان]او اجازه داد که زنگ پر زرق و برق قهوه قدیمی در داخل لیوان ایجاد شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The furniture was old, with the shiny patina of frequent polishing.
[ترجمه گوگل]مبلمان قدیمی بود، با پتینه براق پولیش مکرر
[ترجمه ترگمان]اثاثیه کهنه و کهنه و براق بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Beware their patina of civility, it's only an act.
[ترجمه گوگل]مواظب تمدن آنها باشید، این فقط یک عمل است
[ترجمه ترگمان]بر حذر از patina، این فقط یک نمایش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Again the patina is a deep black and contrasts with brightly polished silver, brass and gold inlay decoration.
[ترجمه گوگل]دوباره پتینه سیاه عمیق است و با تزئینات نقره ای براق، برنجی و طلایی در تضاد است
[ترجمه ترگمان]دوباره زنگ مفرغ یک سیاه عمیق است و با نقره آراسته، نقره و طلا تزیین شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Robbie had time to admire the rich patina of lovingly cared-for wood.
[ترجمه گوگل]رابی وقت داشت تا پتینه غنی چوبی که عاشقانه از آن مراقبت شده بود را تحسین کند
[ترجمه ترگمان]رابی وقت آن را داشت که زنگ rich ثروتمند را که به عشق علاقه داشت، مورد تحسین قرار دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The application of the patina produces a thin black film.
[ترجمه گوگل]استفاده از پتینه یک لایه سیاه نازک تولید می کند
[ترجمه ترگمان]استفاده از زنگ مفرغ یک فیلم سیاه نازک را تولید می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. It also takes on a patina of contrivance, verbal and visual anachronisms, Mara Blumenfeld's quirky costumes aside.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، لباسهای عجیب و غریب مارا بلومنفلد به کناری از تدبیر، نابهنگاریهای کلامی و بصری برخوردار است
[ترجمه ترگمان]آن هم چنین بر روی زنگ مفرغ of، anachronisms کلامی و بصری، مارا blumenfeld را کنار می گذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The table was remarkably clean and had a patina that suggested an acquaintance with money rather than supper-plates.
[ترجمه گوگل]میز به طور قابل ملاحظه ای تمیز بود و پتینه ای داشت که به جای بشقاب شام، آشنایی با پول را پیشنهاد می کرد
[ترجمه ترگمان]میز خیلی تمیز بود و یک زنگ patina داشت که نشان آشنایی با پول را به جای شام دعوت می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. At least 80% green patina remains with enough traces of gilt to show that the overall effect was golden.
[ترجمه گوگل]حداقل 80٪ پتینه سبز با آثار طلایی کافی برای نشان دادن طلایی بودن اثر کلی باقی مانده است
[ترجمه ترگمان]حداقل ۸۰ درصد زنگ سبز به مقدار کافی از نانوذرات باقی می ماند تا نشان دهد که تاثیر کلی طلایی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The film of steam combined with the patina of dirt on the glass made them almost opaque.
[ترجمه گوگل]فیلم بخار ترکیب شده با پتینه کثیفی روی شیشه آنها را تقریبا مات می کرد
[ترجمه ترگمان]فیلم بخار همراه با زنگ مفرغ گرد و غبار بر روی شیشه آن ها را کدر کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید