1. The pathway is formed from large pebbles set in concrete.
[ترجمه گوگل]مسیر از سنگریزه های بزرگی که در بتن قرار گرفته اند تشکیل شده است
[ترجمه ترگمان]مسیر از سنگریزه های بزرگ در بتون شکل می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Richard was coming up the pathway.
3. Diplomacy will smooth your pathway to success.
[ترجمه گوگل]دیپلماسی مسیر موفقیت شما را هموار می کند
[ترجمه ترگمان]دیپلماسی مسیر شما را به سوی موفقیت هموار خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The mathematical models of the glycolytic pathway take the form of ordinary nonlinear differential equations.
[ترجمه گوگل]مدل های ریاضی مسیر گلیکولیتیک به شکل معادلات دیفرانسیل غیرخطی معمولی هستند
[ترجمه ترگمان]مدل های ریاضی مسیر glycolytic به شکل معادلات دیفرانسیل غیر خطی معمولی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Every evolutionary history consists of a particular pathway, or trajectory, through genetic space.
[ترجمه گوگل]هر تاریخ تکاملی از مسیر یا مسیر خاصی در فضای ژنتیکی تشکیل شده است
[ترجمه ترگمان]هر تاریخ تکاملی شامل یک مسیر خاص، یا مسیر، از طریق فضای ژنتیکی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. I followed a long harbour-wall pathway, then took a gate into a park.
[ترجمه گوگل]یک مسیر طولانی بندر-دیواری را دنبال کردم، سپس دروازه ای را به داخل یک پارک گرفتم
[ترجمه ترگمان]من یه مسیر خیلی طولانی رو دنبال کردم و بعد یه دروازه رو به پارک بردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. CsA prevents T-cell proliferation by blocking the calcium-activated pathway leading to interleukin-2 transcription.
[ترجمه گوگل]CsA با مسدود کردن مسیر فعال شده با کلسیم که منجر به رونویسی اینترلوکین 2 می شود، از تکثیر سلول های T جلوگیری می کند
[ترجمه ترگمان]csa با مسدود کردن مسیر فعال شده کلسیم منجر به نسخه برداری از سلول های T - ۲ می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Methane production is an effective and safe pathway for H 2 disposal and occurs in most animals.
[ترجمه گوگل]تولید متان یک مسیر موثر و ایمن برای دفع H2 است و در اکثر حیوانات رخ می دهد
[ترجمه ترگمان]تولید متان یک مسیر موثر و ایمن برای دفع H است و در اغلب حیوانات رخ می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Elections are not seen as providing a pathway to power.
[ترجمه گوگل]انتخابات به عنوان راهی برای رسیدن به قدرت تلقی نمی شود
[ترجمه ترگمان]انتخابات به عنوان راه حلی برای قدرت دیده نمی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. It is true that the new pathway was oversubscribed in both pilot years.
[ترجمه گوگل]درست است که مسیر جدید در هر دو سال آزمایشی بیش از حد مجاز بود
[ترجمه ترگمان]این حقیقت دارد که مسیر جدید در هر دو سال آزمایشی مورد استفاده قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Or, they could have their developmental pathway specified before they begin migrating and then would migrate to the correct sites.
[ترجمه گوگل]یا، آنها می توانند مسیر توسعه خود را قبل از شروع مهاجرت مشخص کنند و سپس به سایت های صحیح مهاجرت کنند
[ترجمه ترگمان]یا، آن ها می توانند مسیر توسعه خود را قبل از شروع مهاجرت مشخص کرده و سپس به سایت های صحیح مهاجرت کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. A pathway ambles up beside art galleries and chic boutiques to the domed church.
[ترجمه گوگل]مسیری در کنار گالریهای هنری و بوتیکهای شیک به سمت کلیسای گنبدی شکل میرود
[ترجمه ترگمان]یک مسیر در کنار گالری های هنری و بوتیک های شیک تا کلیسا گنبد دار بالا می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Working your way up through a company is a difficult pathway.
[ترجمه گوگل]پیشرفت در یک شرکت مسیر دشواری است
[ترجمه ترگمان]کار کردن در یک شرکت مسیر دشواری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید