pathogenic

/ˌpæθəˈdʒenɪk//ˈpæθədʒən/

بیماریزا، ناخوشی زا، مولد مر­

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
(1) تعریف: producing or being capable of causing disease.

(2) تعریف: relating or pertaining to pathogenesis.

جمله های نمونه

1. These data would argue against a pathogenic role for E coli in ulcerative colitis.
[ترجمه گوگل]این داده‌ها بر علیه نقش بیماری‌زای E coli در کولیت اولسراتیو بحث می‌کنند
[ترجمه ترگمان]این داده ها بر علیه نقش بیماری زا در باکتری اشریشیا کلی در ulcerative colitis بحث می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Since much of the pathogenic effect occurs within the prepatent period, the faecal egg count may be very low.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که بیشتر اثرات بیماری زایی در دوره قبل از ثبت نام رخ می دهد، ممکن است تعداد تخم های مدفوعی بسیار کم باشد
[ترجمه ترگمان]از آنجا که بسیاری از اثرات بیماری زا در دوره prepatent رخ می دهد، شمارش تخم مرغ faecal ممکن است بسیار پایین باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The more pathogenic species in ruminants occur in the subtropics and tropics and are associated with nodule formation in the intestine.
[ترجمه گوگل]گونه های بیماری زاتر در نشخوارکنندگان در مناطق نیمه گرمسیری و استوایی رخ می دهد و با تشکیل گره در روده همراه است
[ترجمه ترگمان]گونه های pathogenic در ruminants در مناطق گرمسیری و مناطق استوایی رخ می دهند و با تشکیل گره در روده ارتباط دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The Institute has facilities for work with pathogenic viruses and for genetic manipulation.
[ترجمه گوگل]این موسسه امکاناتی برای کار با ویروس های بیماری زا و دستکاری ژنتیکی دارد
[ترجمه ترگمان]این موسسه امکانات برای کار با ویروس های بیماری زا و دستکاری ژنتیکی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Conclusion SH is an effective pathogenic Strain to control Blattella germanica.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری SH یک سویه بیماری زا موثر برای کنترل Blattella germanica است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری ششش یک Strain موثر بیماری زا برای کنترل Blattella germanica است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Objective To further examine and study the pathogenic change of crocidolite dust, the fiber self-imperceptible changes, remained features and the new surface morphology of crocidolite surface in rat.
[ترجمه گوگل]هدف برای بررسی و مطالعه بیشتر تغییر بیماری‌زای گرد و غبار کروسیدولیت، تغییرات غیر محسوس فیبر، ویژگی‌های باقی‌مانده و مورفولوژی سطح جدید سطح کروسیدولیت در موش صحرایی
[ترجمه ترگمان]هدف برای بررسی بیشتر و مطالعه تغییرات بیماری زا در گرد و غبار crocidolite، تغییرات غیر محسوس فیبر، ویژگی های باقی مانده و مورفولوژی سطحی جدید سطح crocidolite در موش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. There was little similarity between RAPD fingerprints of pathogenic strains of lichen planus group and oral candidiasis group.
[ترجمه گوگل]شباهت کمی بین اثر انگشت RAPD سویه‌های بیماری‌زای گروه لیکن پلان و گروه کاندیدیازیس دهان وجود داشت
[ترجمه ترگمان]تشابه کمی بین RAPD اثر نژاده ای pathogenic گروه planus lichen و گروه candidiasis دهانی وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. No linkage relation was found between the pathogenic gene and 14 ADCC candidate genes.
[ترجمه گوگل]هیچ ارتباطی بین ژن بیماری زا و 14 ژن کاندید ADCC یافت نشد
[ترجمه ترگمان]رابطه پیوندی بین ژن pathogenic و ۱۴ ژن کاندید ADCC یافت نشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The pathogenic strains were isolated from sick Silurus meridionalis, named N N N3 and N And three Bdellovibrios were isolated from fishpond sullage using N3 as prey.
[ترجمه گوگل]سویه های بیماری زا از سیلوروس مریدیونالیس بیمار به نام های NN N3 و N و سه Bdellovibrios با استفاده از N3 به عنوان طعمه از سوله استخر جداسازی شدند
[ترجمه ترگمان]نژاده ای pathogenic از Silurus Silurus meridionalis، موسوم به N - N۳ و N و ۳ Bdellovibrios، از fishpond sullage با استفاده از N۳ به عنوان طعمه جدا شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Washington – Confirmation of highly pathogenic avian influenza in Europe leads U. S. Secretary of Health and Human Services Michael Leavitt to predict that the disease will continue to spread.
[ترجمه گوگل]واشنگتن – تایید آنفولانزای فوق حاد پرندگان در اروپا، مایکل لیویت، وزیر بهداشت و خدمات انسانی ایالات متحده را به پیش بینی ادامه گسترش این بیماری وادار کرد
[ترجمه ترگمان]واشنگتن - تایید بیماری زا زا به شدت بیماری زا در اروپا، ایالات متحده را رهبری می کند اس مایکل Leavitt، وزیر بهداشت و خدمات انسانی، پیش بینی کرد که این بیماری به گسترش خود ادامه خواهد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The significant role of pathogenic microorganism in food HACCP hazard analysis and hazard control is discussed.
[ترجمه گوگل]نقش مهم میکروارگانیسم های بیماریزا در تجزیه و تحلیل خطر HACCP مواد غذایی و کنترل خطر مورد بحث قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]نقش قابل توجه of pathogenic در آنالیز خطر مواد غذایی و کنترل خطر مورد بحث قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Objective: To study pathogenic bacteria distribution, epidemical trend and drug resistance of children's bacterial diarrhea in Zhoushan islands these years.
[ترجمه گوگل]هدف: مطالعه به منظور بررسی توزیع باکتری های بیماری زا، روند اپیدمی و مقاومت دارویی اسهال باکتریایی کودکان در این سالها در جزایر ژوشان انجام شد
[ترجمه ترگمان]هدف: مطالعه توزیع باکتری های بیماری زا، گرایش epidemical و مقاومت دارویی برای اسهال میکروبی کودکان در جزایر Zhoushan در این سال ها
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The pathogenic biological characteristics of acanthopanax root rot was studied in this paper.
[ترجمه گوگل]خصوصیات بیولوژیکی بیماریزای پوسیدگی ریشه آکانتوپاناکس در این مقاله مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]ویژگی های زیستی بیماری زا of ریشه در این مقاله مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The only known human pathogenic parvovirus, B 1 has a tropism for erythroid progenitor cells.
[ترجمه گوگل]تنها پاروویروس بیماریزای انسانی شناخته شده، B 1 دارای یک تروپیسم برای سلول های پیش ساز اریتروئید است
[ترجمه ترگمان]تنها parvovirus شناخته شده انسان، B یک tropism برای سلول های بنیادی اریتروئید دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[صنایع غذایی] بیماریزا : ویژگی میکرو ارگانیسم، ویروس یا ویروئید مولد بیماری. به هر عاملی که مولد بیماری باشد، بیماریزا گفته میشود.

انگلیسی به انگلیسی

• causes disease

پیشنهاد کاربران

بیماری زا
pathogenic ( پزشکی )
واژه مصوب: بیماری زا
تعریف: ایجادکنندۀ بیماری یا نشانه‏های بیماری گونه

بپرس