pathic


کونی، بیریش، مابون
pathic_
پسوند:، بیمار، بیمارگونه، دچار

بررسی کلمه

پسوند ( suffix )
(1) تعریف: feeling or suffering in (such) a way or as a result of (such) a condition.

- telepathic
[ترجمه گوگل] تله پاتیک
[ترجمه ترگمان] telepathic
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- neuropathic
[ترجمه گوگل] عصبی
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: of or relating to (such) a mode of therapy or treatment.

- osteopathic
[ترجمه گوگل] استئوپاتیک
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- allopathic
[ترجمه گوگل] آلوپاتیک
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

بپرس