paternally


پدرانه، ازسوی پدر

جمله های نمونه

1. He smiled paternally at them.
[ترجمه گوگل]به آنها لبخندی پدرانه زد
[ترجمه ترگمان]او به آن ها لبخند دوستانه ای زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Each chromosome pairs up with its homologue; each paternally derived chromosome pairs with its corresponding maternally derived chromosome.
[ترجمه گوگل]هر کروموزوم با همولوگ خود جفت می شود هر کروموزوم مشتق از پدر با کروموزوم مادری مربوطه خود جفت می شود
[ترجمه ترگمان]هر کروموزوم با homologue جفت می شود؛ هر یک از آن ها جفت کروموزوم را با maternally مشتق شده از آن مشتق می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The resulting fetuses consisted of either mostly paternally or mostly maternally expressed genes.
[ترجمه گوگل]جنین‌های به‌دست‌آمده شامل ژن‌هایی بودند که عمدتاً توسط پدر یا مادر بیان می‌شدند
[ترجمه ترگمان]جنین های حاصل از یک یا تقریبا پدرانه یا بیشتر ژن های بیان شده را تشکیل می دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. However, paternally imprinted genes will also have effects in females.
[ترجمه گوگل]با این حال، ژن های حک شده توسط پدر در زنان نیز تأثیراتی خواهد داشت
[ترجمه ترگمان]با این حال، کودکان نشانه گذاری شده ژنتیکی نیز در زنان اثر خواهند داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He behaves very paternally toward his young bride.
[ترجمه گوگل]او با عروس جوانش بسیار پدرانه رفتار می کند
[ترجمه ترگمان]او با حالتی پدرانه به عروسش رفتار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Paleaokarst might be classified, paternally as karst trace, karst cave, karst pore and cave, vertically as surface karst belt, seepage flow karst belt and underflow karst belt.
[ترجمه گوگل]پالئوکارست را می‌توان به‌عنوان ردپای کارستی، غار کارستی، منفذ و غار کارستی، به‌طور عمودی به‌عنوان کمربند کارست سطحی، کمربند کارست جریان تراوش و کمربند کارست زیر جریان طبقه‌بندی کرد
[ترجمه ترگمان]ممکن است Paleaokarst به عنوان trace کارستی، غار کارستی، حفرات کارستی و غار، به صورت عمودی به عنوان کمربند کارستی،، flow karst و belt karst طبقه بندی گردد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Paternally imprinted genes may have particularly free rein in males, Kono's team reasoned, and may govern traits such as living fast and dying young.
[ترجمه گوگل]تیم کونو استدلال کرد که ژن‌های حک شده توسط پدر ممکن است به ویژه در مردان دارای کنترل آزاد باشند، و ممکن است بر ویژگی‌هایی مانند زندگی سریع و جوان مردن حاکم باشد
[ترجمه ترگمان]genes های نشانه گذاری شده ممکن است به طور خاص مهار آزادانه در مردان داشته باشند، تیم Kono استدلال کرد و ممکن است ویژگی هایی چون زندگی سریع و در حال مرگ داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. For the litter size, estimates of the proportion of total variance accounted for by paternally and maternally transmitted gametes were 1% and 3% respectively.
[ترجمه گوگل]برای اندازه بستر، تخمین نسبت کل واریانس که توسط گامت‌های منتقل شده از طریق پدر و مادر منتقل می‌شود به ترتیب 1% و 3% بود
[ترجمه ترگمان]برای اندازه زباله، برآورد نسبت واریانس کلی به ترتیب برای پدران و maternally منتقل شده به ترتیب ۱ درصد و ۳ درصد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The syndrome is marked by a reduction of maternally expressed proteins in a small section of chromosome which is also usually paternally imprinted.
[ترجمه گوگل]این سندرم با کاهش پروتئین های بیان شده توسط مادر در بخش کوچکی از کروموزوم مشخص می شود که معمولاً از طریق پدر نیز حک می شود
[ترجمه ترگمان]این سندرم با کاهش of بیان شده در بخش کوچکی از کروموزوم که معمولا به صورت پدرانه شناخته می شود، مشخص می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Autism is characterized by high birth weight, which one might expect if autism were caused by an overly paternally influenced brain, given the link between imprinting and growth-regulating genes.
[ترجمه گوگل]اوتیسم با وزن بالا در هنگام تولد مشخص می شود، که اگر اوتیسم توسط یک مغز بیش از حد تحت تأثیر پدر ایجاد می شد، با توجه به ارتباط بین ژن های نقش دار و تنظیم کننده رشد، می توان انتظار داشت
[ترجمه ترگمان]اوتیسم با وزن بالای زاد و ولد مشخص می شود، که ممکن است انتظار داشته باشد که اوتیسم به وسیله یک فرد بسیار پدرانه بر روی مغز ایجاد شود، با توجه به ارتباط بین نشانه گذاری نشانه گذاری و رشد ژن ها
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The authors showed that H19 is maternally imprinted and IGF2 is paternally imprinted in various tissues in the tammar wallaby.
[ترجمه گوگل]نویسندگان نشان دادند که H19 از طریق مادر و IGF2 از طریق پدر در بافت‌های مختلف در دیواره تمار حک شده است
[ترجمه ترگمان]نویسندگان نشان دادند که H۱۹ maternally و IGF۲ در بافت های متعددی در the wallaby شکل گرفته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. "The real surprising thing is that there was something special about paternally from one's father inherited genes," said Wayne Potts, an expert in the area of MHC research at the University of Utah.
[ترجمه گوگل]وین پاتس، کارشناس در زمینه تحقیقات MHC در دانشگاه یوتا، گفت: «مورد شگفت‌انگیز واقعی این است که ژن‌های به ارث برده‌شده پدری از پدر، چیز خاصی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]وین Potts، یک متخصص در زمینه تحقیقات MHC در دانشگاه یوتا، گفت: \" چیز شگفت انگیز واقعی این است که یک چیز ویژه ای در مورد پدران از پدر به ارث برده شده است \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. This includes the unique packaging and structure of the sperm genome along with its paternally derived RNAs in preparation for their delivery to the egg.
[ترجمه گوگل]این شامل بسته بندی و ساختار منحصر به فرد ژنوم اسپرم به همراه RNA های مشتق شده از پدر در آماده سازی برای تحویل آنها به تخمک است
[ترجمه ترگمان]این شامل بسته بندی منحصر به فرد و ساختار ژنوم اسپرم همراه با paternally های مشتق شده از آن در آماده سازی برای تحویل آن ها به تخم مرغ می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• fatherly, like a father

پیشنهاد کاربران

بپرس