1. Invention is best treated as the subset of patentable technical innovations.
[ترجمه گوگل]اختراع بهتر است به عنوان زیرمجموعه نوآوری های فنی قابل ثبت تلقی شود
[ترجمه ترگمان]اختراع به عنوان زیر مجموعه ای از نوآوری های فنی patentable شناخته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The Court decided that it was not patentable, because it lacked the characteristics of an invention.
[ترجمه گوگل]دادگاه تصمیم گرفت که این اختراع قابل ثبت نیست، زیرا فاقد ویژگی های یک اختراع است
[ترجمه ترگمان]این دادگاه به این نتیجه رسیده بود که این کار patentable نیست، زیرا فاقد ویژگی های یک اختراع است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Only new inventions are patentable . You need to keep your invention confidential until you file your corresponding designated application or short-term application.
[ترجمه گوگل]فقط اختراعات جدید قابل ثبت هستند شما باید اختراع خود را تا زمانی که درخواست تعیین شده مربوطه یا درخواست کوتاه مدت خود را ارسال نکنید، محرمانه نگه دارید
[ترجمه ترگمان]تنها اختراعات جدید patentable هستند شما باید این اختراع را محرمانه نگه دارید تا زمانی که برنامه تعیین شده یا برنامه کوتاه مدت خود را بایگانی کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. For an invention to be patentable it must not be obvious 'to one of ordinary skill in the art'.
[ترجمه گوگل]برای اینکه یک اختراع قابل ثبت باشد، نباید «برای کسی که در این هنر مهارت معمولی دارد» آشکار باشد
[ترجمه ترگمان]برای اختراع، نباید به یکی از مهارت معمولی در هنر اشاره کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Publication of research and development of a patentable or licensable product are the typical standards of achievement.
[ترجمه گوگل]انتشار تحقیق و توسعه یک محصول قابل ثبت اختراع یا مجوز، استانداردهای معمول موفقیت است
[ترجمه ترگمان]انتشار تحقیق و توسعه محصول patentable یا licensable استانداردهای ویژگی موفقیت هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. So, defining what is patentable is not as clear cut as black and white.
[ترجمه گوگل]بنابراین، تعریف آنچه که قابل ثبت است به اندازه سیاه و سفید واضح نیست
[ترجمه ترگمان]بنابراین تعریف آن چه چیزی است به اندازه سفید و سفید نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. To be patentable an invention must be novel, useful and non-obvious.
[ترجمه گوگل]برای اینکه یک اختراع قابل ثبت باشد باید جدید، مفید و غیر آشکار باشد
[ترجمه ترگمان]برای اینکه یک اختراع وجود داشته باشد، باید یک اختراع جدید، مفید و غیر بدیهی باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The doctrine states that a patentable invention must be nonobvious to a person of ordinary skill in the art at the time the invention is made.
[ترجمه گوگل]این دکترین بیان میکند که یک اختراع قابل ثبت باید در زمان انجام اختراع برای فردی که مهارت معمولی در این هنر دارد، واضح نباشد
[ترجمه ترگمان]این دکترین بیان می دارد که یک اختراع patentable باید به فردی از مهارت عادی در هنر در زمان اختراع تبدیل شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. He then said that the program would not have been patentable had it been stored on a floppy disk.
[ترجمه گوگل]او سپس گفت که اگر این برنامه روی فلاپی دیسک ذخیره می شد، قابل ثبت نبود
[ترجمه ترگمان]او سپس گفت که این برنامه در یک فلاپی دیسک ذخیره نشده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Many companies therefore offer incentives to their employees to come up with patentable ideas.
[ترجمه گوگل]بنابراین، بسیاری از شرکتها مشوقهایی را به کارمندان خود ارائه میدهند تا ایدههای قابل ثبت اختراع ارائه کنند
[ترجمه ترگمان]بنابراین بسیاری از شرکت ها انگیزه هایی برای کارمندان خود ایجاد می کنند تا به ایده های patentable برسند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The US Supreme Court, however, has held that laws of nature, physical phenomena and abstract ideas are not patentable .
[ترجمه گوگل]با این حال، دیوان عالی ایالات متحده معتقد است که قوانین طبیعت، پدیده های فیزیکی و ایده های انتزاعی قابل ثبت نیستند
[ترجمه ترگمان]با این حال، دیوان عالی ایالات متحده قوانین طبیعت، پدیده های فیزیکی و ایده های انتزاعی را نادیده گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. A patent is a governmental grant of an exclusive monopoly as an incentive and a reward for a new invention. To be patentable, an idea must be novel, useful and nonobvious.
[ترجمه گوگل]حق ثبت اختراع یک اعطای دولتی انحصاری انحصاری به عنوان انگیزه و پاداش برای یک اختراع جدید است برای اینکه یک ایده قابل ثبت باشد، باید جدید، مفید و غیر آشکار باشد
[ترجمه ترگمان]حق اختراع یک امتیاز دولتی برای انحصار انحصاری به عنوان یک ابتکار و یک پاداش برای اختراع جدید است برای be، یک ایده باید بدیع، مفید و nonobvious باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. In particular, it is seldom possible to prove the 'novelty', 'non-obviousness', or even 'usefulness' of IK, as required for patentable inventions.
[ترجمه گوگل]به طور خاص، به ندرت می توان «تازه»، «غیر بدیهی» یا حتی «مفید بودن» IK را که برای اختراعات قابل ثبت اختراع لازم است، اثبات کرد
[ترجمه ترگمان]به طور خاص، اثبات اصالت، non، یا حتی کارآیی of، همانطور که برای اختراعات patentable مورد نیاز است، امکان پذیر نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. But we figured there was just no way in the world it was patentable.
[ترجمه گوگل]اما ما فهمیدیم که هیچ راهی در دنیا وجود ندارد که قابل ثبت باشد
[ترجمه ترگمان]اما ما فکر می کردیم که هیچ راهی وجود نداره که تو دنیا وجود داشته باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. It's as simple as putting on a bathrobe backwards and an idea so ridiculous it isn't patentable.
[ترجمه گوگل]به همین سادگی پوشیدن لباس حمام به عقب و ایده ای آنقدر مضحک است که قابل ثبت نیست
[ترجمه ترگمان]به این سادگی است که یک حوله را بر دوش بگذارند و یک فکری به قدری مسخره است که خنده دار نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید