pat down

پیشنهاد کاربران

بازرسی بدنی توسط پلیس یا در گیت هواپیماها
To frisk
To touch cloths of someone in search of concealed weapons, drugs, etc

دست زدن به جیب ها به منظور پیدا کردن چیزی
بازرسی بدنی کردن
قایم کردن ( معمولا برای سلاح یا چیزهای غیرقانونی ) ، جاسازی کردن

بپرس