pat down

پیشنهاد کاربران

"Pat" : ( به فارسی: دست زدن آرام/کوبیدن ملایم ) اشاره به حرکات سریع و سطحی با کف دست دارد
She patted the dog’s head. → او آرام به سر سگ دست زد.
pat down : در بازرسی، مأموران با دست کشیده روی لباس فرد ( معمولاً از شانه تا پاها ) حرکاتی سریع انجام می دهند تا اشیای خطرناک یا غیرمجاز را پیدا کنند. این حرکت شبیه "pat" ( ضربه های آرام اما نظام مند ) است.
...
[مشاهده متن کامل]

مترادف؛ Frisk, Search, Inspect, Examine
مثال؛
The security guard performed a pat down at the entrance to ensure no prohibited items were brought in.
The police officer patted down the suspect before placing him in the patrol car.
...
[مشاهده متن کامل]

Travelers are often subjected to a pat down at airports for security reasons.
بازرسی بدنی معمولاً با بررسی های امنیتی در فرودگاه ها، رویدادهای عمومی یا در طول تحقیقات پلیس مرتبط است.

بازرسی بدنی توسط پلیس یا در گیت هواپیماها
To frisk
To touch cloths of someone in search of concealed weapons, drugs, etc

دست زدن به جیب ها به منظور پیدا کردن چیزی
بازرسی بدنی کردن
قایم کردن ( معمولا برای سلاح یا چیزهای غیرقانونی ) ، جاسازی کردن