• (1)تعریف: a dough of flour, shortening, and water that is baked and used for pie crusts and the like.
• (2)تعریف: food, esp. sweet baked goods, made with such dough.
جمله های نمونه
1. pastry shop
مغازه ی شیرینی فروشی
2. the trick of making good pastry
شیوه ی ساختن شیرینی خوب
3. Ann makes delicious pastry - you should try her apple pie.
[ترجمه ولید جوهری] آن شیرینی خوش مزه درست می کند - شما باید پای سیب او را امتحان کنید
|
[ترجمه گوگل]آن شیرینی خوشمزه درست می کند - باید پای سیب او را امتحان کنید [ترجمه ترگمان]آن شیرینی خوش مزه درست می کند - شما باید پای سیب خود را امتحان کنید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Trim off the excess pastry using a sharp knife.
[ترجمه گوگل]با استفاده از یک چاقوی تیز، شیرینی اضافی را جدا کنید [ترجمه ترگمان]با استفاده از یک چاقوی تیز، رو به رو کنید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Any unused pastry can be frozen and used at a later date.
[ترجمه گوگل]هر شیرینی استفاده نشده را می توان منجمد کرد و بعداً استفاده کرد [ترجمه ترگمان]هر گونه شیرینی مورد استفاده می تواند منجمد شود و در تاریخ بعدی مورد استفاده قرار گیرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Use any pastry trimmings to decorate the apples.
[ترجمه گوگل]برای تزیین سیب ها از هر تزئین شیرینی استفاده کنید [ترجمه ترگمان]از هر گونه تزئینات کوچکی استفاده کنید تا سیب را تزئین کنید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Bake until the pastry is crisp and golden.
[ترجمه گوگل]آنقدر بپزید تا شیرینی ترد و طلایی شود [ترجمه ترگمان]until Bake تا the ترد و طلایی شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The bread, pastry and mayonnaise are home-made.
[ترجمه گوگل]نان، شیرینی و سس مایونز خانگی است [ترجمه ترگمان]نان، شیرینی و مایونز تهیه می شوند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Why use store-bought pastry when it's so easy to make your own?
[ترجمه گوگل]چرا از شیرینی های خریداری شده در فروشگاه استفاده کنید در حالی که درست کردن آنها بسیار آسان است؟ [ترجمه ترگمان]چرا از شیرینی خرید که به راحتی استفاده می شود استفاده کنید؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Glaze the pastry with beaten egg.
[ترجمه گوگل]روی شیرینی را با تخم مرغ زده شده لعاب دهید [ترجمه ترگمان]شیرینی را با تخم مرغ شکست [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Brush the pastry with a little melted butter.
[ترجمه گوگل]روی شیرینی را با کمی کره آب شده بمالید [ترجمه ترگمان] شیرینی شکلاتی رو با یه کمی کره آب شده بزن [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Use your fingertips to gently flatten the pastry.
[ترجمه گوگل]از نوک انگشتان خود برای صاف کردن شیرینی استفاده کنید [ترجمه ترگمان]از انگشتان خود برای صاف کردن آرام کردن شیرینی استفاده کنید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Divide the pastry in half and roll out each piece.
[ترجمه گوگل]شیرینی را از وسط تقسیم کنید و هر تکه را با رول پهن کنید [ترجمه ترگمان]شیرینی ها را نصف کنید و هر قطعه را به هم بدهید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. This pastry is too dry add some water.
[ترجمه گوگل]این شیرینی خیلی خشک است کمی آب اضافه کنید [ترجمه ترگمان]این شیرینی خیلی خشک است و کمی آب به آن اضافه می شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
[صنایع غذایی] محصولات نانوایی : محصولاتی چون کیک، بیسکویت و نانهای مختلف را اصطلاحا محصولات نانوایی میگویند.
انگلیسی به انگلیسی
• cake; sweet baked goods pastry is a food made of flour, fat, and water mixed into a dough and then rolled flat. it is used for making pies and flans. a pastry is a small cake made with sweet pastry.
پیشنهاد کاربران
یک نوع شیرینی، ماده ی غذایی شیرین که ممکن است خامه ای باشد، ضمنا شاید با مربا یا میوه پر/تزئین شود
کیک و شیرینی یا نان پف کرده. کیک یا نان حجیم شده
pastry ( علوم و فنّاوری غذا ) واژه مصوب: آردینک تعریف: فراوردۀ تنوری عموماً شیرین، تولیدشده از مواد اولیۀ خمیرمانند
confectionery قنادی - آجیل و خشکبار فروشی pastry کیک/شیرینی/کلوچه مغزدار ( میوه ای، خامه ای یا غیره ) I asked him which 📌pastry📌 he wanted and he picked an almond croissant
شیرینی، کیک، پیراشکی ( حتی پیراشکی های غیر شیرین )