pastiness

/ˈpeɪstiːnɪs//ˈpeɪstɪnɪs/

معنی: چسبندگی، حالت خمیری
معانی دیگر: چسبانی، دوسندگی

مترادف ها

چسبندگی (اسم)
stick, adherence, cohesion, tenacity, pastiness

حالت خمیری (اسم)
pastiness, pulp

انگلیسی به انگلیسی

• stickiness, adhesiveness; doughiness, having the qualities of dough

پیشنهاد کاربران

pastiness ( علوم و فنّاوری غذا )
واژه مصوب: خمیرواری
تعریف: خاصیت حسی مادۀ غذایی ای که مانند خمیر نرم است

بپرس