pastil

/ˈpæstɪl//ˈpæstəl/

معنی: بخور، مداد رنگی
معانی دیگر: pastille خمیری که برای بخور دادن بکاررود، قرص دارویی که روی ان شیرینی باشد

مترادف ها

بخور (اسم)
fumigation, pastil, pastille

مداد رنگی (اسم)
pencil, pastil, pastille

انگلیسی به انگلیسی

• lozenge, hard candy; cone of incense, cone of aromatic substances that is burned; pastel crayon

پیشنهاد کاربران

بپرس