1. He has a gift for pastiche.
[ترجمه گوگل]او یک هدیه برای پاستی دارد
[ترجمه ترگمان] اون یه هدیه برای \"pastiche\" داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. She's an expert in the art of pastiche and parody.
[ترجمه گوگل]او در هنر پاستیچ و پارودی متخصص است
[ترجمه ترگمان]اون یک کارشناس در هنر of و مسخره است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The film is a pastiche of the Hollywood Wild West.
[ترجمه گوگل]این فیلم پاستیچ از غرب وحشی هالیوود است
[ترجمه ترگمان]این فیلم a از غرب وحشی هالیوود است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Peter Baker's bathroom is a brilliant pastiche of expensive interior design.
[ترجمه گوگل]حمام پیتر بیکر یک خمیر درخشان از طراحی داخلی گران قیمت است
[ترجمه ترگمان]حمام پیتر بیکر یک طراحی عالی از طراحی داخلی گران قیمت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The film is a skilful, witty pastiche of 'Jaws'.
[ترجمه گوگل]این فیلم یک پاستیک ماهرانه و شوخ از "آرواره ها" است
[ترجمه ترگمان]فیلم یه کوسه باهوش و بامزه of
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. But this is quite clearly a pastiche by two journalists desperate to match the efforts of rival newspapers.
[ترجمه گوگل]اما این کاملاً واضح است که دو روزنامه نگاری است که ناامید شده اند تا با تلاش های روزنامه های رقیب مطابقت داشته باشند
[ترجمه ترگمان]اما این کاملا واضح است که دو روزنامه نگار مشتاق هستند تا با تلاش های روزنامه های رقیب همخوانی داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Pastiche: This charming, mediumbodied red wine from Joseph Phelps offers plentiful fruit, admirable length and little tannin.
[ترجمه گوگل]پاستیچ: این شراب قرمز جذاب و متوسط از جوزف فلپس میوه فراوان، طول قابل تحسین و تانن کمی دارد
[ترجمه ترگمان]pastiche: این شراب بسیار جذاب و mediumbodied از جوزف فلپس که میوه فراوان و بلندی قابل تحسینی به همراه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Jong's novel is a pastiche of journals, letters, and interviews.
[ترجمه گوگل]رمان جونگ مجموعه ای از مجلات، نامه ها و مصاحبه هاست
[ترجمه ترگمان]رمان جونگ ایل مجموعه ای از مجلات، نامه و مصاحبه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Sometimes, register inconsistency produces unintended pastiche and humour, in the same way that direct imitation of published styles can.
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات، ناهماهنگی ثبت باعث ایجاد طنز و طنز ناخواسته می شود، به همان شیوه ای که تقلید مستقیم از سبک های منتشر شده می تواند
[ترجمه ترگمان]گاهی، رجیستر، تناقض ناخودآگاه و شوخ طبعی غیر ارادی را تولید می کند، به همان صورتی که تقلید مستقیم از سبک های منتشر شده می تواند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Lifestyle carpet tiles in Pastiche, teamed with the Country border range, by Heuga.
[ترجمه گوگل]کاشیهای فرش سبک زندگی در Pastiche، با همکاری محدوده مرزی کشور، توسط Heuga
[ترجمه ترگمان]کاشی های سبک زندگی در pastiche، با هم کاری محدوده مرزی کانتری، تدوین شده توسط Heuga
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Pastiche and lack of originality in popular culture is therefore seen as the result.
[ترجمه گوگل]از این رو پاستی و عدم اصالت در فرهنگ عامه نتیجه آن دیده می شود
[ترجمه ترگمان]بنابراین فقدان اصالت و عدم اصالت در فرهنگ محبوب به عنوان نتیجه دیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. a pastiche of the classic detective story.
[ترجمه گوگل]پاستیچ از داستان پلیسی کلاسیک
[ترجمه ترگمان]یه داستان قدیمی از یک داستان پلیسی قدیمی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. It turned into a pastiche of stereotypes in battle zone before an unsatisfying ending.
[ترجمه گوگل]قبل از پایانی ناخوشایند، به مجموعه ای از کلیشه ها در منطقه نبرد تبدیل شد
[ترجمه ترگمان]این مساله به نوعی از رفتارهای کلیشه ای در منطقه درگیری پیش از پایان نامطلوبی تبدیل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The operetta is a pastiche of 18th century style.
[ترجمه گوگل]اپرت یک پاستیشه به سبک قرن هجدهم است
[ترجمه ترگمان]این سبک a سبک قرن ۱۸ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The modified Mercalli scale is a pastiche of psychological, engineering, and geological criteria.
[ترجمه گوگل]مقیاس مرکالی اصلاحشده مجموعهای از معیارهای روانشناختی، مهندسی و زمینشناسی است
[ترجمه ترگمان]مقیاس Mercalli اصلاح شده a از معیارهای روانشناسی، مهندسی و زمین شناسی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید