pasteurization

/ˌpæst͡ʃərəˈzeɪʃn̩//ˌpɑːst͡ʃəraɪˈzeɪʃn̩/

پاستوریزه سازی، پاستوری کردن، پاستوریزه کردن

جمله های نمونه

1. Opinion differs on the merit of pasteurization; some believe a better cheese is made from unpasteurized milk.
[ترجمه گوگل]نظرات در مورد شایستگی پاستوریزاسیون متفاوت است برخی معتقدند پنیر بهتری از شیر غیر پاستوریزه تهیه می شود
[ترجمه ترگمان]نظر: بر روی شایستگی پاستوریزه کردن، برخی معتقدند که پنیر بهتری از شیر unpasteurized درست شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Because pasteurization kills bacteria, it is most prudent to offer only pasteurized juices.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که پاستوریزه کردن باکتری ها را از بین می برد، بهتر است فقط آب میوه های پاستوریزه ارائه شود
[ترجمه ترگمان]از آنجا که پاستوریزه کردن باکتری ها منجر به مرگ باکتری ها می شود، این کار عاقلانه است که تنها آب میوه را به آن اضافه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Experts debated Tuesday whether pasteurization is better than other techniques in assuring the safety of fresh fruit juices.
[ترجمه گوگل]کارشناسان روز سه شنبه بحث کردند که آیا پاستوریزاسیون بهتر از سایر تکنیک ها در تضمین ایمنی آب میوه های تازه است
[ترجمه ترگمان]متخصصان روز سه شنبه در مورد این که پاستوریزه کردن بهتر از تکنیک های دیگر در اطمینان از ایمنی آب میوه تازه است، بحث و گفتگو کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. When milk is stored before pasteurization or further processing bacteriological spoilage can occur.
[ترجمه گوگل]هنگامی که شیر قبل از پاستوریزاسیون یا پردازش بیشتر ذخیره می شود، ممکن است فساد باکتریولوژیکی رخ دهد
[ترجمه ترگمان]زمانی که شیر قبل از پاستوریزه کردن یا فرآوری بیشتر نگهداری می شود، فساد می تواند رخ دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. First developed by Louis Pasteur in 186 pasteurization kills harmful organisms responsible for such diseases as listeriosis, typhoid fever, tuberculosis, diphtheria, and brucellosis .
[ترجمه گوگل]اولین بار توسط لوئی پاستور در سال 186 ایجاد شد، پاستوریزاسیون موجودات مضر مسئول بیماری هایی مانند لیستریوز، تب حصبه، سل، دیفتری و بروسلوز را از بین می برد
[ترجمه ترگمان]ابتدا توسط لوئیس پاستور در ۱۸۶ پاستوریزه تولید شد که ارگانیسم های مضر مسئول چنین بیماری هایی مانند تب حصبه، تب حصبه، سل، دیفتری، و brucellosis را می کشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Wine spoiluge can be prevented by pasteurization.
[ترجمه گوگل]با پاستوریزه کردن می توان از فساد شراب جلوگیری کرد
[ترجمه ترگمان]پاستوریزه کردن را می توان از پاستوریزه کردن منع کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Pasteurization associated with liquid foods, while blanching associated with solid foods.
[ترجمه گوگل]پاستوریزاسیون مرتبط با غذاهای مایع، در حالی که بلانچینگ با غذاهای جامد مرتبط است
[ترجمه ترگمان]Pasteurization مرتبط با غذاهای مایع، در حالی که blanching با غذاهای جامد مرتبط هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Blanching is distinguished from pasteurization in that its application is to solid food products.
[ترجمه گوگل]بلانچینگ از این جهت که کاربرد آن در محصولات غذایی جامد است از پاستوریزاسیون متمایز می شود
[ترجمه ترگمان]پاستوریزه کردن در این امر که کاربرد آن، تولید محصولات غذایی جامد است، از پاستوریزه کردن متمایز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The final key component of the pasteurization system is the holding tube.
[ترجمه گوگل]آخرین جزء کلیدی سیستم پاستوریزاسیون لوله نگهدارنده است
[ترجمه ترگمان]جز کلیدی نهایی سیستم پاستوریزه کردن لوله نگهداری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The next commercial process to be illustrated is pasteurization of milk.
[ترجمه گوگل]فرآیند تجاری بعدی که نشان داده می شود پاستوریزه کردن شیر است
[ترجمه ترگمان]فرآیند تجاری بعدی که باید نشان داده شود پاستوریزه کردن شیر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Pasteurization and dry heat may also be used for disinfection purposes.
[ترجمه گوگل]پاستوریزاسیون و حرارت خشک نیز ممکن است برای اهداف ضد عفونی استفاده شود
[ترجمه ترگمان]گرما و حرارت خشک نیز ممکن است برای اهداف ضد عفونی کردن مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Traditionally, the pasteurization of liquid products is accomplished in a batch - type operation.
[ترجمه گوگل]به طور سنتی، پاستوریزه کردن محصولات مایع به صورت دسته ای انجام می شود
[ترجمه ترگمان]پاستوریزه کردن محصولات مایع به طور سنتی در یک عملیات دسته ای انجام می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The regeneration, heating, and cooling sections of the pasteurization system are heat exchangers.
[ترجمه گوگل]بخش های بازسازی، گرمایش و سرمایش سیستم پاستوریزاسیون مبدل های حرارتی هستند
[ترجمه ترگمان]بازسازی، گرمایش، و خنک سازی بخش های سیستم پاستوریزه کردن، مبدل های حرارتی می باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Milk that has been sterilized by pasteurization is the best.
[ترجمه گوگل]شیری که با پاستوریزاسیون استریل شده باشد بهترین است
[ترجمه ترگمان]شیری که توسط پاستوریزه کردن استریل شده، بهترین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[شیمی] پاستوریزه سازى، پاستورى کردن
[خاک شناسی] پاستوریزه کردن

انگلیسی به انگلیسی

• partial sterilization of milk or other fluid through exposure to high temperatures; process of heating liquid (especially milk) to a high temperature in order to destroy harmful bacteria without substantially changing the flavor or composition or nutritious value of the liquid (also pasteurisation)
pasteurization is the removal of bacteria from milk, cream, or fruit juice by a special process of heating.

پیشنهاد کاربران

pasteurization ( علوم و فنّاوری غذا )
واژه مصوب: پاستوریزه‏سازی
تعریف: فرایند از بین بردن همۀ ریزاندامگان های بیماری‏زا و کاهش ریزاندامگان های غیربیماری‏زا در مواد

بپرس