paster

/ˈpæstər//ˈpæstə/

(شخص یا دستگاه که می چسباند) چسباننده، چسباندنی

جمله های نمونه

1. The age of miracles is past.
[ترجمه گوگل]عصر معجزه گذشته است
[ترجمه ترگمان]عصر معجزات گذشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A word spoken is past recalling.
[ترجمه گوگل]کلمه ای که گفته می شود یادآوری گذشته است
[ترجمه ترگمان]یک کلمه حرف زدن گذشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A mill cannot grind with the water that is past.
[ترجمه گوگل]آسیاب نمی تواند با آبی که گذشته است خرد کند
[ترجمه ترگمان]آسیاب بادی نمی تواند با آب آسیاب کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The mill cannot grind with the water that is past.
[ترجمه گوگل]آسیاب نمی تواند با آبی که گذشته است خرد کند
[ترجمه ترگمان]آسیا نمی تواند با آبی که از آن گذشته است را آسیاب کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The remembrance of past sorrow is joyful.
[ترجمه گوگل]یاد غم گذشته شادی آور است
[ترجمه ترگمان]خاطره غم و اندوه گذشته شادی بخش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The past is for wisdom, the present for action, but for joy the future.
[ترجمه گوگل]گذشته برای خرد است، حال برای عمل، اما برای شادی آینده
[ترجمه ترگمان]گذشته برای خرد، حال حاضر برای عمل، بلکه برای شادی آینده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I have but one lamp wait which my feet are guided ; and that is the lamp of experience. I know of no way of judging of the future but by the past.
[ترجمه گوگل]من فقط یک چراغ منتظرم که پاهایم هدایت می شوند و آن چراغ تجربه است من هیچ راهی برای قضاوت در مورد آینده نمی شناسم جز گذشته
[ترجمه ترگمان]من فقط یک چراغ دارم که می توانم روی پاهایم بایستم و این نور تجربه است من هیچ راهی برای داوری درباره آینده ندارم، اما در گذشته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Some of the best lessons we ever learn from our mistakes and failuresThe error of the past is the wisdom and success of the future.
[ترجمه گوگل]برخی از بهترین درس‌هایی که از اشتباهات و شکست‌هایمان می‌آموزیم، خطای گذشته، خرد و موفقیت آینده است
[ترجمه ترگمان]برخی از بهترین درس هایی که از اشتباه ات و خطای failuresThe در گذشته یاد می گیریم، خرد و موفقیت آینده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. All time is no time when it is past.
[ترجمه گوگل]همه زمان ها زمانی نیستند که گذشته باشند
[ترجمه ترگمان]تمام مدت زمانی نیست که گذشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. To mourn a mischief that is past and gone is the next way to draw new mischief on.
[ترجمه گوگل]سوگواری برای شیطنتی که گذشته و رفته است راه بعدی برای ترسیم شیطنت های جدید است
[ترجمه ترگمان]برای a که گذشته و از دست رفته راه دیگری برای شرارت بار دیگر وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Time past cannot be called back again.
[ترجمه گوگل]زمان گذشته را نمی توان دوباره فراخوانی کرد
[ترجمه ترگمان]زمان گذشته دیگر نمی تواند دوباره زنگ بزند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It is too late to grieve when the chance is past.
[ترجمه گوگل]وقتی فرصت از دست رفته است برای اندوهگین شدن خیلی دیر است
[ترجمه ترگمان]خیلی دیر شده است که وقتی بخت گذشته باشد غصه بخورم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Time past never returns, amoment lost, lost for ever.
[ترجمه گوگل]زمان گذشته هرگز بر نمی گردد، لحظه از دست رفته، برای همیشه از دست رفته است
[ترجمه ترگمان]زمان گذشته هرگز بر می گردد، یک لحظه از دست می رود، برای همیشه از دست می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Theings present are judged by things past.
[ترجمه گوگل]چیزهای فعلی با چیزهای گذشته قضاوت می شوند
[ترجمه ترگمان]در گذشته Theings حال حاضر مورد قضاوت قرار گرفته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• family name
person or thing that pastes, one who cause to adhere; sticker, adhesive tag

پیشنهاد کاربران

بپرس