past tense

/ˈpæstˈtens//pɑːsttens/

معنی: زمان گذشته، ماضی
معانی دیگر: زمان گذشته

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a form of a verb that shows that something happened in the past or that a condition existed in the past. In the sentence, "We baked a cake," "baked" is in the past tense.

جمله های نمونه

1. In narrative, the reporting verb is in the past tense.
[ترجمه گوگل]در روایت، فعل گزارش در زمان گذشته است
[ترجمه ترگمان]در روایت، فعل گزارش در زمان گذشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The past tense of 'take' is 'took'.
[ترجمه گوگل]زمان گذشته "گرفتن" "گرفت" است
[ترجمه ترگمان]زمان حال سپری می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. " Caught " is an irregular past tense form.
[ترجمه گوگل]"گرفتار" یک حالت گذشته نامنظم است
[ترجمه ترگمان]\"گرفتار شدن\" یک شکل نا منظم از گذشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. In English the past tense of a verb is usually formed by adding 'ed'.
[ترجمه گوگل]در زبان انگلیسی، زمان گذشته یک فعل معمولاً با افزودن «ed» تشکیل می‌شود
[ترجمه ترگمان]در انگلیسی فعل گذشته یک فعل معمولا با اضافه کردن شکل می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Do you know how to form the past tense?
[ترجمه گوگل]آیا می دانید چگونه زمان گذشته را تشکیل دهید؟
[ترجمه ترگمان]میدونی چطور زمان گذشته رو تشکیل بدی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. This is written in paragraphs explaining in the past tense what has been seen.
[ترجمه گوگل]این در پاراگراف هایی نوشته شده است که در زمان گذشته آنچه دیده شده است توضیح می دهد
[ترجمه ترگمان]این مقاله در پاراگراف های توضیح داده شده است که در گذشته، آنچه دیده شده است را توضیح می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Temporal distance is encoded by the past tense, reflecting content time, which is separate from coding time.
[ترجمه گوگل]فاصله زمانی توسط زمان گذشته رمزگذاری می شود و زمان محتوا را منعکس می کند که جدا از زمان کدگذاری است
[ترجمه ترگمان]فاصله زمانی توسط زمان گذشته، که منعکس کننده زمان محتوی است، کد گذاری می شود، که از زمان کدگذاری مجزا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Every time you find a patient talking in past tense instead of present tense he is not returned to an incident.
[ترجمه گوگل]هر بار که بیمار را دیدید که به جای زمان حال به زمان گذشته صحبت می کند، او به یک حادثه بازگردانده نمی شود
[ترجمه ترگمان]هر بار که شما یک بیمار را در حال صحبت کردن در زمان حال حاضر پیدا می کنید، به جای زمان حال، به یک حادثه باز نمی گردد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Shoulda, coulda, woulda. It's so easy in the past tense. Sarah Dessen
[ترجمه گوگل]باید، کانا، ولدا در زمان گذشته خیلی آسان است سارا دسن
[ترجمه ترگمان] باید، میتونستم، می رفتم در گذشته خیلی راحت است \" سارا Dessen \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. For instance, the past tense of regular verbs is expressed by adding -d or -ed to the infinitive.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، زمان گذشته افعال منظم با افزودن -d یا -ed به مصدر بیان می شود
[ترجمه ترگمان]به عنوان مثال، زمان گذشته افعال منظم با اضافه کردن - d یا - - به the بیان می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The former wrote of the apostles in the past tense.
[ترجمه گوگل]اولی درباره رسولان به زمان گذشته نوشته است
[ترجمه ترگمان]اولی از حواریون در زمان گذشته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Several verbs have alternative regular and irregular past tense and past participle forms.
[ترجمه گوگل]چندین فعل دارای زمان گذشته با قاعده و بی قاعده جایگزین و فرم های فعل ماضی هستند
[ترجمه ترگمان]چند فعل به شکل عادی و نامنظم گذشته و از شکل های participle گذشته متفاوت هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Change this verb from the present into the past tense.
[ترجمه گوگل]این فعل را از حال به زمان گذشته تغییر دهید
[ترجمه ترگمان]این فعل را از زمان حال به زمان حال تغییر دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Traditionally the past tense is defined as a deictic tense mainly used to locate an event or state at some point or period in time prior to the moment of speaking, .
[ترجمه گوگل]به طور سنتی، زمان گذشته به عنوان یک زمان ناخوشایند تعریف می شود که عمدتاً برای مکان یابی یک رویداد یا حالت در نقطه یا دوره ای از زمان قبل از لحظه صحبت استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]به طور سنتی، زمان گذشته به عنوان یک حالت عصبی تعریف می شود که عمدتا برای تعیین یک رویداد یا حالت در برخی از نقاط یا دوره قبل از زمان صحبت استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Note the endings of these regular past tense verbs.
[ترجمه گوگل]به انتهای این افعال زمان گذشته منظم توجه کنید
[ترجمه ترگمان]به انتهای این افعال عصبی که به طور مرتب وجود دارند توجه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

زمان گذشته (اسم)
past tense, yesterday

ماضی (اسم)
past tense

انگلیسی به انگلیسی

• action done in the past (grammar)
in grammar, the past tense is used to refer to things that happened or existed before the time when you are speaking or writing.

پیشنهاد کاربران

بپرس