past master

/ˈpæstˈmæstr̩//pɑːstˈmɑːstə/

(به ویژه در باشگاه و انجمن و غیره) رئیس پیشین، استاد پیشین، استاد قدیمی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a person who has a great deal of skill, expertise, or experience at some craft, art, or the like.

جمله های نمونه

1. He's a past master at getting free drinks out of people.
[ترجمه گوگل]او استاد گذشته در گرفتن نوشیدنی رایگان از مردم است
[ترجمه ترگمان]او در حال آزاد کردن نوشیدنی مجانی از مردم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Joe is a past master at getting invitations to parties.
[ترجمه گوگل]جو استاد گذشته در گرفتن دعوت به مهمانی است
[ترجمه ترگمان]جو یک استاد قدیمی است که برای مهمانی ها به مهمانی دعوت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She is an adept rock-climber and a past master of the assault course.
[ترجمه گوگل]او یک صخره نورد ماهر و استاد گذشته دوره حمله است
[ترجمه ترگمان]او یک کوهنورد بسیار ماهر و استاد پیشین دوره حمله است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She's a past master at the art of getting what she wants.
[ترجمه گوگل]او استاد گذشته در هنر رسیدن به آنچه می خواهد است
[ترجمه ترگمان]استاد گذشته در هنر گرفتن چیزی است که او می خواهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. She's a past master at exploiting other people.
[ترجمه گوگل]او استاد گذشته در استثمار دیگران است
[ترجمه ترگمان]او از استاد گذشته در استثمار افراد دیگر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He's a past master at delaying meetings.
[ترجمه گوگل]او استاد گذشته در به تاخیر انداختن جلسات است
[ترجمه ترگمان]او در جلسات به تاخیر افتاده استاد گذشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He's a past master at keeping his whereabouts secret, laying false trails.
[ترجمه گوگل]او استاد گذشته در مخفی نگه داشتن محل اختفای خود، ایجاد مسیرهای نادرست است
[ترجمه ترگمان]او یک استاد قدیمی است که محل مخفی کردن او را مخفی نگه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Johnny Morris is a past master at both.
[ترجمه گوگل]جانی موریس در هر دو استاد گذشته است
[ترجمه ترگمان]جانی موریس از هر دو طرف یک ارباب سابق است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Guy had proved himself a past master at the art.
[ترجمه گوگل]گای ثابت کرده بود که در گذشته استاد بوده است
[ترجمه ترگمان]این یارو خودش رو استاد گذشته تو هنر نشون داده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Henry is a past master at bridge.
[ترجمه گوگل]هنری استاد گذشته در بریج است
[ترجمه ترگمان]هنری استاد گذشته در کنار پل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Melies was a past master of illusion long before the invention of the motion picture camera.
[ترجمه گوگل]ملیس مدت ها قبل از اختراع دوربین فیلمبرداری، استاد گذشته توهم بود
[ترجمه ترگمان]مدتی پیش از اختراع دوربین تصویر خیالی بیش از پیش دچار توهم شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. As a past master in management, Mr. A does his job well.
[ترجمه گوگل]به عنوان یک استاد گذشته در مدیریت، آقای الف کار خود را به خوبی انجام می دهد
[ترجمه ترگمان]، بعنوان رئیس سابق مدیریت آقای \"ای\" کارش رو خوب انجام میده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. She's a past master at getting what she wants.
[ترجمه گوگل]او استاد گذشته در رسیدن به آنچه می خواهد است
[ترجمه ترگمان]او از استاد گذشته است و آنچه را که می خواهد بدست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The spy, a past master of machination and maneuver, was caught at last.
[ترجمه گوگل]جاسوس، استاد گذشته ماشینکاری و مانور، سرانجام دستگیر شد
[ترجمه ترگمان]جاسوس، استاد گذشته از machination و مانور، سرانجام دستگیر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• if you are a past master at something, you are very skilful at it because you have had a lot of experience of doing it.

پیشنهاد کاربران

( گرم و سرد آزموده ) گرم و سرد آزمودن. [ گ َ م ُ س َ دَ زْ / زِ ] ( مص مرکب ) مجرب شدن. تجربه آموختن. جهاندیده گردیدن :
خردمند باشد جهاندیده مرد
که بسیار گرم آزموده است و سرد.
بوستان ( سعدی ) .
...
[مشاهده متن کامل]

نشیب و فراز دیده. [ ن ِ / ن َ ب ُ ف َ دی دَ / دِ ] ( ن مف مرکب ) مجرب. که سخت و سست و پست و بلند جهان دیده است. سرد و گرم چشیده. تجربت اندوخته.

خبره، استاد، پیش کسوت
استاد کهنه کار

بپرس